دیروز گذرم افتاده بود به وادی رحمت تبریز . اوووه چقدر انسانها در حفره های قبر خفته اند که نه من یک بار دیدمشان نه میشناسم گویا عکسشان با آدمی سخن میگفت . چقدر زیاد بغل به بغل هم خوابیده اند . یکی از اینها در روزهای بعد بنده خواهم بود چند روزی فرصت داده اند تا بتوانم خطاهایم را جبران کنند ان شائ الله که بتوانم . چند روزی که زنده ام برای همین بیدار شدن و توبه کردن است . برای نوشیدن مثلا 300لیتر اب . خوردن دو گونی برنج و یک گوسفند و نوشابه گازدار نیست .