افزودن نظر جدید

داشتم زندگی نامه و جنایتهای دو پسر صدام را میخوندم . مو به تنم سیخ شد . بعدا بیشتر از اون چیزی که مرا ترساند این بود که اگر من به جای پسران صدام بودم چه میکردم . اگر من هم دارای ثروت و قدرت و حمایت صدام بودم چه میکردم . آیا میتونستم در اون شرایط که همه چی در اختیارم بود نفسم را کنترل کنم . چه جنایتهای بشری و جنسی و اقتصادی انجام داده اند . واقعا اگر من به جای اونها بودم چه میکردم . فکر این موضوع داره دیوونه میکنه آدم رو . الان که الحمد الله اهل نماز و روزه و ولایت و مسجد و منبر و زیارات هستیم . قطعا لطف خدا وند است . ولی اگر به هر ترتیبی زمان و شرایط به ما انگونه رو کند و به اصطلاح به نفع ما باشد چه خواهیم کرد و یا چه میکردیم . وای وای فکرش هم عذاب آور است . این نفس چقدر سرکش است . پس زیاد به عبادات و آدم خوبه بودن خودمان نبالیم . در شرایط فعلی آدم خوبی هستیم مثلا . خودمان را در شرایط مختلف قرار بدهیم اون وقت بدونیم چند مرد حلاج هستیم . خودمان را در شرایطی فرض کنیم که با یک خانم نامحرم یک شب تنهایی در اتاقی باشیم . و یا فرزند یک نماینده مجلس باشیم یا فرزند یک رئیس جمهور باشیم . در شرایطی قرار بدهیم خودمان را که چندین کارخانه میداشتیم . یا فقیر میبودیم . اون موقع رفتارمان چگونه بود . تفکرمان چه میبود
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.