با سلام خدمت بسم الله الرحن الرحيم، اين كه فرموديد در هندوستان به گاو هم توهين نمي كنند درست ولي اين را بايد به علماء خود به خصوص به سلفيون و وهابيت بگوئيد كه با جسارت تمام هميشه و همه جا شيعيان را تكفير مي كنند و خون ومال و عرض و آبروي آنها را هدر مي دانند. وبا تبليغات و سم پاشي هاي فراوان خود در ميان اهل سنت، بذر كينه شيعه را در دل جوان هاي خام مي پاشند و باعث مي شوند كه آنها از شدت كينه اي كه به شيعه دارند عمليات انتحاري برعليه آنها انجام مي دهند ويا در سوريه و عراق زن و بچه و جوانان بي گناه را سر مي برندكه در دنيا چنين جناياتي را از كفار و مشركين سراغ نداريم و آبروي اسلام را خدشه دار كرده اند، اين بخاطر اين است كه علماء اهل سنت متاسفانه هيچ موضعي در اين گونه موارد نمي گيرند و اگر مانند علماء روشن ضمير شيعه اين گونه جلوگيري مي كردند، شاهد اين همه كشت و كشتار داعش و النصره وغيره نبوديم. مطلب دوم اين است كه گرچه بخاطر اعتقادي كه شما به خليفه دوم داريد، احترام مي گذاريم ولي اين كه گفتيد اگر خدا نمي خواست عمر با جهالت ازدنيا مي رفت و ايمان نمي آورد اولا خود انسانها در سرنوشت خود دخيل هستند و خواست خدا مانع از آن نمي شود كه انسانها با جبر كاري را انجام دهند. گرچه خليفه دوم شما ايمان آورد واين مورد قبول است ولي نگه داشتن ايمان هم شرط است واگر كسي تا آخر ايمانش را نگه دارد هنر است. ولي متاسفانه خليفه دوم شما تا آخر نتوانست ايمان خود را نگه دارد. وبا اختيار خودش وصي روسول الله را كنار زد و خود به عريكه قدرت نشست. درست اين مطلب را اگر بخواهيد بدانيد اين است كه اگر عمر مي خواست خليفه پيامبر باشد با يد از طرف پيامبر خدا (ص) بيان مي شد. ويا از طرف مردم انتخاب مي شد. هيچكدام از اينها اتفاق نيفتاد و اين دليل بر انحراف خليفه دوم از حق و حقيقت است.