افزودن نظر جدید

الحمدلله، اگر منظور این باشد که شهداء مانند ما زنده ها زنده هستند باید گفت که: خیر، اینگونه نیست، و در هیچ جای قرآن نفرموده که شهداء مانند زنده های این دنیا زنده هستند، بلکه زندگی شهداء کیفیت خاصی دارد که ما از آن بی خبریم، ولی قطعا مانند زنده های دنیا نیستند، و صدای ما زنده ها را نمی شنوند. از طرفی بالفرض که آنها صدای ما را بشنوند، آیا این دلیل است بر آنکه می توان آنها را به مدد خواهی و استغاثه خواند؟ درکجای قرآن آمده که فرموده باشد: شهداء زنده اند پس از آنها بخواهید صدایتان را به خدا برسانند؟ اگر چنین آیتی وجود ندارد چرا فقط از روی پندار خود این حکم را می کنید، درحالیکه خداوند متعال می فرماید: « لَهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَی اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (یونس 68). یعنی: از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‏گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی می‏دهید که نمی‏دانید؟! و فرمود: «مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَی الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَی» (نجم 23). یعنی: و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده؛ آنان فقط از گمانهای بی‏اساس و هوای نفس پیروی می‏کنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. و حتی اگر آنها مانند زنده های دنیا زنده باشند، مگر آنها در وقت حیاتشان که زنده بودند و هنوز شهید نشده بودند صدای تمام مردم را می شنیدند؟! مثلا علی رضی الله عنه که در مدینه بود صدای مردم مکه را می شنید؟ پس چطور انتظار دارید که الان شهید شده اند و قطعا مانند زنده های این دنیا هم زنده نیستند صدای همه را بشوند؟؟ یکی در قم و یکی در مشهد و یکی در عراق و یکی در فلان... همزمان علی رضی الله عنه را صدا می زنند و از او می خواهند صدایشان را به خدا برساند؟ او صدای کدامیک را می شنود؟ اگر بگویید صدای همه را می شنود! پس علی رضی الله عنه را در صفت (سمیع بودن) خدا شریک کرده اید. او که در قبل از شهادتش چنین توانایی نداشت حال چگونه پس از وفاتش این قدرت را پیدا کرده؟ مگر او خداست که صدای همه ی خلایق را در آن واحد می شنود؟ اینجاست که می گویند: شیعیان صفات خدایی را به ائمه نسبت می دهند. شما نباید از روی پندار و تفکرات و تحلیلهای ذهنی خود حکم کنید که چون شهداء نمرده اند پس حتما صدای ما را می شنوند و به خدا می رسانند! زیرا دین جز از طریق وحی تشریع نمی شود و تا وحی بر جواز (مدد خواستن از شهداء و طلب شفاعت از آنها نزد خدا و ..) نازل نشود ما هم نمی توانیم سر خود عمل کنیم وگرنه دچار گمراهی می شویم، همان راهی که ابلیس برای ما فراهم کرده است. در هیچ جایی از قرآن نمی توانید یک آیه بیابید که فرموده باشد: از انبیاء و ائمه و اولیاء – بعد از شهداتشان و یا وفاتشان – بخواهید که نزد خدا برایتان شفاعت کنند. خدا در قرآن فرموده که: ‏« وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لا تَشْعُرُونَ». البقرة/154. یعنی: و به آنها که در راه خدا کشته می‏شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده‏اند، ولی شما نمی‏فهمید! ولی: اولا: در ادامه آیه نفرموده: پس از آنها بخواهید نزد خدا برایتان شفاعت کنند! پس چرا شما این قسمت را اضافه می کنید؟؟ دوما: اگر نمرده اند و زنده اند، این زندگی آنها کیفیتی دارد که اندکی از کیفیت حیات برزخی بالاتر است، همین.. نه اینکه مانند ما زنده باشند! اگر اینگونه بود می فرمود: شهداء مانند شما زنده اند! و همانند شما رزق می خورند! کیفیت حیات شهداء در عالم برزخ با حیات دیگر اموات متفاوت است، و پیامبر صلی الله علیه وسلم خبر داده است که ارواح شهیدان در شکم پرندگان سبزی هستند که وارد نهرهای بهشت می شوند و میوه های بهشت می خورند و به سوی چراغهایی که به عرش آویزان شده اند، پر می کشند، چنانکه در صحیح مسلم از ابن مسعود آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «أَرْوَاحُهُمْ فِی جَوْفِ طَیْرٍ خُضْرٍ لَهَا قَنَادِیلُ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْشِ تَسْرَحُ مِنْ الْجَنَّةِ حَیْثُ شَاءَتْ ثُمَّ تَأْوِی إِلَی تِلْکَ الْقَنَادِیلِ..». یعنی: ارواح شهیدان در شکم پرندگان سبزی هستند که وارد نهرهای بهشت می شوند و میوه های بهشت می خورند و به سوی چراغهایی که به عرش آویزان شده اند، پر می کشند. و در ادامه در مورد شهیدان می فرماید که : « قَالُوا : یَا رَبِّ نُرِیدُ أَنْ تَرُدَّ أَرْوَاحَنَا فِی أَجْسَادِنَا حَتَّی نُقْتَلَ فِی سَبِیلِکَ مَرَّةً أُخْرَی‏». یعنی: شهداء می گویند: بار خدایا! ما می خواهیم که بار دیگر روحمان را به جسدهایمان بازگردانی تا یکبار دیگر در راه تو کشته شویم. روایت مسلم (1887). و اینکه آنها از خدا می خواهند که روحشان را به جسمهایشان بازگرداند دلیلی است بر اینکه این زندگی و حیاتی که خداوند متعال در قرآن فرموده، نوعی حیات ارواح و برزخی است، و تشابهی با حیات دنیوی ندارد، و همچنین ارواحشان در اجسادشان – که در قبرها مدفون است – قرار ندارد، و برای همین از خدا می خواهند که روحشان را بازگرداند تا به دنیا بازگشته و دوباره کشته شوند، ولی این خواسته آنها هرگز عملی نخواهد شد چرا که دیگر برای همیشه از دنیا رفته اند تا روز قیامت می رسد. بنابراین «ارواح‌ شهدا در جوف‌ پرندگانی‌ سبز در بهشت‌ قرار دارند و دربهشت‌ می‌خورند و می‌خرامند و روزی‌ داده‌ می‌شوند». البته‌ این‌ امر منافاتی‌ با این‌معنی‌ ندارد که‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ ما مرده‌ نباشند زیرا حیات‌ شهدا، حیاتی‌ برزخی‌ است ‌که‌ جزء غیب‌ است‌ و خدای‌ عزوجل‌ خود به‌ کیفیت‌ آن‌ داناتر می‌باشد، پس بر چه برهانی قبوریون کیفیت حیات آنها را تعمیم می دهند و آنرا حجتی بر شرکیات خود می کنند، در حالیکه هرگز پیامبر صلی الله علیه وسلم به یارانش نفرمود که از شهدای احد و بدر بخواهید که صدای شما را به خدا برسانند. بنابراین بجای تبعیت از پندار و تحلیلهای نادرست ذهنی خود و یا ادعاهای باطل منحرفین و قبوریون، بهتر است از قرآن و کلام خدا جلو نیافتیم و فقط به صریح قرآن بسنده کنیم، قرآن فرموده که گمان مبرید شهدا مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند، ما نیز می گوییم: شهداء نمرده اند و زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند؛ دیگر نه کاری می کنیم و نه چیزی را به آن اضافه می کنیم، چنانکه قبوریون می گویند: شهداء زنده اند و نمرده اند پس از آنها بخواهید نزد خدا شفاعت کنند زیرا صدای ما را می شنوند!! اصلا مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم هم همین عقیده و پندار را نسبت به بتهایشان داشتند، آنها هرگز نگفتند که این بتها خدا هستند! بلکه آن بتها در حقیقت مجسمه افراد صالحی بودند که در میادین شهر یا در معابد گذاشته بودند تا مردم برای رفع حاجات خود نزد آنها رفته و آن فرد صالح را واسطه بین خود و خدا کنند، و لذا اگر به آنها می گفتید چرا شما آن بتها را عبادت می کنید آنها در جواب می گفتند: « مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی» (زمر 3). یعنی: ما اینها را نمی‏پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند». و بعد ادامه داده و فلسفه کارشان را چنین توضیح می دادند: « وَیَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ» (یونس 18). یعنی: می‏گویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!». مشاهده کردید: مشرکان نگفتند که بتها خدا هستند! بلکه گفتند آنها شفیع ما نزد خدا هستند. پس آنها به خدا اعتقاد داشتند فقط استدلالشان این بود که چون آدمهای بی آبرو و گنه کاری هستند باید برای رساندن پیام خود به خدا آن بتها را (که در حقیقت پیکره افراد صالحی بودند و هدف سنگ نبود بلکه هدف واسطه کردن آن افراد صالح بود) واسطه کنند. این همان استدلالی است که قبوریون امروزه نیز ابراز می دارند: که ما آنها را نه خدا می دانیم و عبادت نمی کنیم، بلکه آنها به دلیل آنکه مقام و منزلتی نزد خدا دارند، پس صدای ما را به خدا می رسانند و نزد خدا برایمان شفاعت می کنند. آری، مشاهده تشابه این دو استدلال هستید، پس هر دو گروه (هم مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم و هم قبوریون امروزی) هر دو یک عمل انجام می دهند و هر دو یک استدلال دارند، تنها مشرکان زمان پیامبر نزد افراد صالحی همچون (لات و عزی و سواع که همگی اولیاءالله بودند که جهت تجسم بیشتر پیکره آنها را ساخته بودند) می رفتند و مشرکان امروزه نزد قبر اولیاء الله می روند. این همان راه تاریکی است که ابلیس وعده داده بود انسانها را به آن سمت بکشاند. که قرآن از زبان او نقل می کند: « قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ». (ص 82-83). یعنی: گفت: « گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!» و این گروه مشمول این فرموده خداوند می شوند که : « لَهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَی اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (یونس 68). یعنی: از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‏گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی می‏دهید که نمی‏دانید؟! به فتوای (5840) نیز مراجعه کنید که بیشتر در این مورد توضیح داده شده است. والله اعلم وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.