افزودن نظر جدید

در اون برهه از زمان ایران متاسفانه اوضاع سیاسی نابسامانی داشته..خیلی از بزرگان و نام آورانه در مواقع حساس میتونستن به داد کشور برسن متاسفانه بدلیل بد بینی های یزد گرد کشته شدند..در آن دوران متاسفانه کش مکش برای فرماندهی کل ارتش بین مهره ای اصلی ارتش و نام آوران زیاد شده بود و هرکسی در هر جای ایران برای بقدرت رسیدن خودش تلاش میکرد..اتحاد ارتش در آن زمان بدلیل نابخردیهای یزد گرد و قتل هایی که در آن زمان اتفاق افتاد کمی مشکل بود..یزدگرد رستم و فرا می خونه و بهش ماموریت مقابله با یورش اعراب و میده..رستم با 60 هزار سپاهی به مقابله با اعراب میده.. بعد از گفت وگو های دیپلماتیک رستم به این امر پی میبره ک جنگ در حال حاضر به صلاح کشور نیست و سعی در متقاعد کردن یزد گرد و بزرگان برای مصالحه با اعراب میکنه اما یزد گرد که جنگ و آسون میبینه میگه که اگر رستم به جنگ نره سپاه به فرماندهی خود او به جنگ اعراب خواهد رفت..رستم ناگزیر با اعراب وارد جنگ میشه..به نظر بنده رستم خیانتکار نبود..مقل الان که هر کس یه سلیقه سیاسی داشته ایشان هم وجود یک خانم در راس حکمت رو مغایر با قوانین حکومتی میدانسته.. به نظر بنده رستم یک نقطه روشن در تاریخ ایران است..ایسان مردی با هوش و با تدبیر بالا..جنگاوری بسیار دلاور بود..ای کاش یزد گرد کمی از نصایح رستم و گوش داده بود تا با این فاجعه و کشتار در مورد ایران عزیزمان در آن دوره از تاریخ روبه رو نمیشدیم
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.