افزودن نظر جدید
سلطان محمد فاتح ... در درجه
سلطان محمد فاتح ... در درجه اول من در یک نقد و برسی بسیار کامل که در صفحات پیشه شرح دادم که کوروش و داریوش بزرگ و.... بر چه اساسی با مردم هر سرزمین صحبت میکردن خواهشا به اون مطلب رجوع کنید
دوما چرا از کوروش در تاریخ ایران نامی از اون هست من اشاره میکنم
مام کوروش در شاهنامه کیخسرو است
اما اول یه توضیحی میدهم: شاهنامه علاوه اهمیت ویژه ای که در ادبیات و زبان فارسی دارد از نظر اسطوره ایی هم مهم است .
بعد از اینکه هخامنشیان بدست اسکند نابود شدند کتابخانه ی رسمی آن زمان به اتش کشیده شد و بسیاری از متون تاریخی و مقدس از جمله اوستا
به آتش کشیده شد و از بین رفت و بخش عظیمی از تاریخ ما در هاله ایی ابهام قرار گرفت
و باید بگم که یاد یک واقعه ی تاریخی و یا یک شخص " حقیقی" حد اکثر بیش از دو سه قرن در حافظه جمعب مردمان باقی نمی ماند چون دشوار است که تمام جزییات را به یاد بسپارند ولی کلیاتی در حافظه ی عام باقی می ماند
س از این رو وقتی ما حافظه جمعی را مورد بررسی قرار میدهیم نباید توقع داشته باشیم که جنبه های زندگی یک شخصیت تاریخی بدون کم و کاست در آن وجود داشته باشد بلکه که کلیتی که داستان ها به ما القا میکند دارای حقایق ارزش مندی است این موضوع در شاهنامه بخوبی دیده میشود پس من با در نظر گر4تن این موارد توضیح میدم
وقتی روایات تاریخی رو با شاهنامه مقایسه میکنیم ، تا قبل از ساسانیان ، نوعی آنیختگی به چشم میخودد .به نظر می رسد که روایت های مربوط به یک شخص ویژه در داستان های چند شخص گوناگون جای گرفته و یا برعکس .شاهنامه هر چه جلوتر میاید آمیختگی هم کمتر میشود تا جایی که آمیختگی در دوران ساسانیان کمتر از دوره های دیگر است . این آمیختگی در حافظه ی جمعی رخ میدهد و با توجه به زمان سروده شدن
شاهنانه بسیار طبیعی است.فردوسی بعد از گذشت هراران سال ، پس از ان همه تهاجمات بزرگ به ایران شد شاهنامه را نوشت . بسیاری از منابع شاهنامه منابع شفاهی بوده اند .خیلی سخت است که با این شرایط تاریخ واقعی آن هم با نام های دست نخورده ، در شاهنامه وجود داشته باشد.
وقتی شاهنامه رو بررسی میکنیم به نظر میرسه کلیاتش با تاریخ هماهنگه.شاهنامه اول با پادشاهان پیشدادی(مثل کیومرت و جمشید و ... ) شروع میشه و چنین می نماید پیشدادیان با دوره های پیش از قلات ایران هماهنگی داره ، اما اون داستانها صرفا یادگاری از یک شخص ویژه نیستن بلکه نماد یک دوره ی تاریخی میباشند که در داستان ها به صورت پادشاه ترسیم شده اند( هوشنگ یاداور دوره ی خانه سازی و جمشید یاداور پیشرفت تمدن و... )
اما با پژوهش های انجام شده بنظر میاد کیانیان شاهنامه بیشترین آمیختگی رو با مادها و هخامنشیان داره
ماده هارو نمیشه از هخامنشیان جدا دونست چون کوروش نسبت تونی با پادشاه ماد داشته پس میشه سلطنت اونو ادامه دوره ی ماد دونست
پس طبعیه هخامنشیان با نام کیانیان در شاهنامه دیده بشن.
زبان شاهنانه با زبان های میانه و باستان تفاوت هایی داره و نام پادشاهان زیادی با تغییر و دگرگونی در شاهنامه اومده در حقیقت زبان ایرا به سه بخش تقسیم میشه : باستان (دوره باستان و هخامنشیان )2- میانه(دوره ی اشکانی و ساسانی )3- نوین( دوره ی بعد از اسلام )
گرچه شباهت های زیادی بهم دارند و تفاوت های فراوانی هم در انها دیده میشود و ممکنه نامی در پارسی باستان ور زبان نوین طور دیگری نوشته شود مثلا جمشید : ییم خش ئت یا نام اردشیر : ارتخشتر نوشته میشده است
مام اصلی کوروش کورو بوده که در کتیبه های باستانی به صورت میخی نوشته یونانیان به او کوروس و فرانسوی ها اورا سیروس و انگلیسی ها سایروس میخوانند
پس کوروش نامی است که به طبان باستان نوشته شده و اونچه امروزه باعث شده به این نام خوانده بشه رمز گشایی کتیبه هاست .
حال با توجه به این نکات موضوع رو ادانه میدم
دربارهی همانندی های کیخسر وی شاهنامه با شخصیت های تاریخی سه گزینه مطرح بوده : هئوسروه، هوخشتره( پادشاه ماد ) و کوروش
بعضی از پژوهشگران میخواهند با کمک علم زبان شناسی و ریشه یابی نام ها کیخسرو را با یکی از این سه شخصیت تطبیق بدن.این در حالیه که ذهن مردم کهن چندان با زبان شناسی اشنا نبوده و صرفا شباهت نام ها باعث آنیختگی روایت انها با یکدیگر میشده است.
اما اونچه مورد توجه قرار میگیره شباهت بسیار زیاد کیخسرو با کوروش است .میشه گفت کیخسرو بیشترین آمیختگی رو با کوروش داره. کیخسرو یکی از مهنترین پادشاهان شاهنامه و کوروش هم یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخه.
خردمندی کیخسرو یاداور خردمندی کوروشه
در اینجا تیتوار به شباهت این دو شخصیت اشاره میکنم: ادامه در متن بعدی
کوروش
1394/06/09 - 23:04
لینک ثابت