دروغ بزرگ ابن تیمیه درباره آیه ولایت

  • 1393/12/03 - 17:37
آیه ولایت از بهترین ادله قرآنی اثبات ولایت و خلافت امام علی (علیه السلام) است. روایات متواتر شیعه و سنّی نزول این آیه را در شأن امام علی (علیه السلام) هنگامی که در رکوع نماز،‌ به فقیری زکات دادند، معرفی می‌نماید. بلکه علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت به اجماعی بودن این مطلب اذعان نموده‌اند. با این همه، سلفیانی مثل ابن تیمیه و غفاری اصل این مطلب را کذب دانسته و نیز ادعای اجماع اهل سنت...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیه ولایت از بهترین ادله قرآنی اثبات ولایت و خلافت امام علی (علیه السلام) است. روایات متواتر شیعه و سنّی نزول این آیه را در شأن امام علی (علیه السلام) هنگامی که در رکوع نماز،‌ به فقیری زکات دادند، معرفی می‌نماید. بلکه علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت به اجماعی بودن این مطلب اذعان نموده‌اند. با این همه، سلفیانی مثل ابن تیمیه و غفاری اصل این مطلب را کذب دانسته و نیز ادعای اجماع اهل سنت را ساخته و پرداخته شیعه معرفی نموده‌اند! در ادامه برای اینکه محققین آزاد اندیش دروغگوی واقعی را بشناسند،‌ مواردی که علمای اهل سنت بر صحّت اجماعی بودن این ماجرا نزد اهل سنت اذعان نموده‌اند،‌ آمده است.

قاضی عضد الدین الایجی در المواقف عبارت زیر را بدون هیچ نقدی آورده است: «و اجمع ائمة التفسیر ان المراد علی (علیه السلام) و للاجماع علیان غیره غیر مراد. [1] و ائمه تفسیر بر اینکه مراد آیه، علی (علیه السلام) است، اجماع دارند و نیز اینکه غیر ایشان مراد نبوده است.»

شریف الجرجانی نیز در شرح همین کتاب یعنی شرح المواقف، عبارت مواقف را چنین شرح نموده است: «و قد اجمع ائمة التفسیر ان المراد بالذین یقیمون الصلاة الی قوله تعالی و هم راکعون، علی (علیه السلام) فانه کان فی الصلاة راکعا فسأله سائل فاعطاه خاتمه فنزلت الآیة و للاجماع علیان غیره کأبی بکر مثلاً غیر مراد. [2] و ائمه تفسیر بر اینکه مراد از "الذین یقیمون الصلاة الی قوله تعالی و هم راکعون"، علی (علیه السلام) است، اجماع دارند چرا که ایشان در رکوع نماز بود که فقیری از ایشان تقاضای کمک نمود و آن حضرت انگشتر خویش را بوی عطا نمودند. و نیز اجماع دارند بر اینکه غیر ایشان، مانند ابوبکر مثلاً، مراد نبوده است.»

قوشجی نیز در شرح تجرید می‌نویسد: «انها نزلت به‌اتفاق المفسرین فی حق علی بن ابی طالب حین اعطی السائل خاتمه و هو راکع فی صلاته. [3] این آیه (آیه ولایت) به اتفاق همه مفسرین، در حقّ علی بن ابی طالب (علیه السلام) نازل شده است هنگامی که در رکوع نمازش به فقیری، انگشتری خویش را عطا نمودند.» و تفتازانی هم در شرح المقاصد همین مطلب را بدون هیچ گونه ردّی، بیان نموده است. [4]

همانطور که گفته شد،‌ شأن نزول آیه ولایت درباره علی (علیه السلام) روایات زیادی دارد و سیوطی فقط 5 روایت از آن‌ها را برای اثبات این مطلب کافی دانسته، بعد از ذکر روایت طبرانی در اوسط و ابن مردویه و ابوالشیخ و ابن ابی حاتم در تفاسیرشان؛ و ابن عساکر در تاریخش، می‌نویسد: «... فهذه خمس طرق لنزول هذه الآیة الکریمة فی التصدق علی السائل فی المسجد یشدّ بعضه بعضاً. [5] ... پس این پنج طریق (سند) برای نزول این آیه کریمه در مورد صدقه دادن علی (علیه السلام) به فقیر در مسجد است که هر طریق، دیگری را تقویت می‌نماید.»

بنابراین مشاهده می‌شود که علاوه بر روایات زیادی که این ماجرا را بیان نموده‌اند، بسیاری از علمای اهل سنت نیز بر اجماعی بودن آن تاکید نموده‌اند و تهمت کذبی که وهابیت به شیعه زده‌اند در واقع لایق خود آن‌هاست.

پی‌نوشت:

[1]. قاضی عضد الدین الایجی، المواقف: ج 3، ص 601 – 602، بیروت: دار الجیل.
[2]. شریف الجرجانی، شرح المواقف: ج 8، ص 360، مصر: مطبعة السعادة.
[3]. قوشجی، شرح تجرید: ص 368، نسخة مخطوطة.
[4]. التفتازانی، شرح المقاصد: ج 2، ص 288، باکستان: دار المعارف النعمانیة.
[5]. السیوطی، الحاوی للفتاوی: ج 1، ص 104، بیروت: دار الفکر للطباعة والنشر.

تولیدی

دیدگاه‌ها

اگر حین رکوع انگشترش را بدهد در ارکان نماز خلل می افتد و باطل میشود 2_در روایت است که تیری در پای حضرت شکسته بود و خارج نمی‌شد ایشان فرمودند در حال نماز که توجهی به غیر خدا ندارم تیر را بیرون بکشید پس چطور به گدایی که نماز هم نمیخواند زکات میدهد؟3-تاریخ نزول آیه در ابتدای هجرت به مدینه بوده و حضرت از نظر مالی فقیر بود و ملزم به دادن زکات نبود 4-منظور از رکوع دراین آیه رکوع در نماز نیست بلکه به معنی اصلی کلمه یعنی خشوع و فروتنی است و ترجمه صحیح آن:یعنی کسانیکه زکات میدهند وبا فروتنی نماز می خوانند

زکاتی که مولا علی داد، عین عبادت است. عین توجه به خداست. توجه به خدا مانع از توجه به خدا نیست (هر دو کار عین عبادت و توجه به خدا هستند)! این ها نقیض هم نیستند. اینکه مولا علی دستش را اندکی به سمت فقیر مایل کند مخلّ نماز نیست. این زکات حتی در قرآن هم بیان شده است. مولا علی زندگی فقیرانه ای داشتند، اما این بدین معنی نیست که ایشان از دار دنیا هیچ نداشتند. ایشان چه در زمانی که در مکه بودند، چه در مدینه و چه در عصر خلفا و بعدها در زمان خلافتشان کار میکردند و درآمد داشتند و اندکی برای خود و خانواده و مابقی را برای فقرا هزینه میکردند. درباره مورد 4 سخن شما خلاف روایات صحیحه و مقتضای آیه است. علمای منصف سنی و مطلق علمای شیعه این آیه را در شأن مولا علی دانسته اند.

ببینید برادر عزیز! اهل سنّت یا باید این مطلب را قبول کنند یا باید همه روایاتشان را بگذارند کنار. چراکه این ماجرا با سند های بسیار زیادی که چند تایش از نظر خود علمای رجال اهل سنت صحیح است، نقل شده است و اگر قرار باشد،‌اینرا کنار بگذارید دیگر به هیچ روایتتان نمیتوانید اعتماد کنید. پس این شبهاتی را که مطرح میکنید در درجه اول علمای شما باید به دنبال جوابش باشند!

با توجه به سیاق آیات قبلی و بعدی آیه مورد بحث متوجه میشویم که معنی کلمه"ولی" دوست و یاور میباشد. چنانچه خداوند مومنان را از دوستی با یهود و نصارا منع میکند و در آیات انتهایی دوباره از دوستی با یهود و نصارا کفار منع میکند بنابراین در آیه مورد بحث نیز می‌فرماید:دوست و یاور شما خدا و رسول و مومنانی هستند که فروتنانه نماز بر پا می‌دارند و زکات میدهند.2- شان نزول آیه درباره ماجرای غزوه بنی قینقاع بود بطوریکه عبدالله ابن ابی هم پیمان با یهودیان باقی ماند ولی عباده بن ثابت از آنان اعلام برایت نمود آنگاه مجموع این آیات نازل شد3- "الذین امنوا" به صورت جمع آمده و نمیتوان آنرا به مفرد ( حضرت علی) تعبیر کرد4- در ضمن به اطلاع شما برسانم که بنده شیعه میباشم ولی مخالف شیعه غالی ومفوضه -که مورد لعن و طرد امامان علیه السلام بودند- هستم

1- شأن نزول آیه با توجه به روایات فراوان و بعضا صحیح خود اهل سنت، مربوط به خاتم بخشی علی علیه السلام است. بنابراین یقین داریم که برای ایشان،‌ آیه نازل گردید و ولیِّ مردم را اینچنین معرفی نموده: خدا- رسول خدا(صلی الله علیه و آله) - کسانی که مومن باشند و نماز اقامه کنند و در حال رکوع زکات بدهند(که فقط علی ع بوده است). بنابراین قطعا این آیه نزول جدایی از آیات قبل و بعد داشته است و ربطی به ماجرای یهود و نصارا ندارد. (دقت داشته باشید که آیات قرآن به ترتیب نزول مرتب نشده است.) 2- این بی انصافی (یا غرض ورزی) است که این همه روایت که شآن نزول را خاتم بخشی علی ع میداند را فراموش کرده اید و فقط آن شآن نزولی که فقط از خود عبادة و عطیة نقل شده است را گرفته اید!!!!( لطفا بیشتر تحقیق کنید.) بنابراین روایات دسته اول قطعا مقدمند(چرا که فوق العاده بیشتر و صحیح هستند و از افراد زیادی نقل شده اند) 3- علت جمع آمدن واژه "الذین آمنوا" در مقاله زیر آمده : چرا در آیه ولایت، از علائم جمع استفاده شد؟ : http://www.adyannet.com/news/14024 4- شما اگر شیعه واقعی و محقق بودید این همه روایات شیعه از ائمه علیهم السلام را که نزول آیه را برای علی ع میدانند، انکار نمیکردید!(مثلا کافی ج1 : ص289 و .......)

اگر به فرض اینکه این داستان صحیح باشد و در شان حضرت علی علیه السلام باشد و ایشان تنها کسی است که در حین رکوع زکات داده! پس امامت امامان دیگر زیر سوال میرود زیرا هیچ یک از امامان چنین عملی انجام نداده اند. چون طبق ترجمه شما تاکید شده که امام کسی است که در حین رکوع زکات بدهد

مطابق ترجمه شما شرط امامت دادن زکات حین رکوع است (با " انما" تاکید شده) بنابراین امامت امامان دیگر زیر سوال میرود زیرا هیچ کدام چنین عملی انجام نداده اند

اولا با وجود این همه اسناد شیعه و سنی برای این ماجرا،‌ هیچ عاقل منصفی در صحت آن شک نخواهد کرد مگر سوفسطایی باشد و در همه چیز شک کند،‌ که در این صورت جز یک سری کلیات، چیزی از اسلام را نمیتواند قبول کند. ثانیا: طبق این آیه و روایات شأن نزول آن، در زمان امام علی علیه السلام فقط ایشان ولی و سرپرست و امام مسلمین هستند و همه اوامر و گفتارشان حجت است. بنابراین ایشان حق الهی دارد که بعد از خود امام تعیین نماید(جدای از اینکه اصلا عقلا رها کردن مردم بدون امام، کاری غیر حکیمانه است و جدای از روایات رسول خدا صلی الله علیه و آله که بعد ایشان 12 امام خواهند بود، پس قطعا بعد امام علی ع امامان دیگری خواهند بود.) بنابراین، اگر امامت علی ع ثابت شد،‌ گفتار ایشان حجت است پس اگر کسی را ایشان به عنوان امام بعدی معرفی کنند، باید قبول نمود. بعبارت دیگر ولایت سایر ائمه در واقع در طول ولایت امام علی ع است. و تعیین امام بعدی نیز یکی از مصادیق سرپرستی و ولایت بر مسلمین است که آنها را بعد خود، حیران وانگذارد.

مطابق ترجمه شما امام کسی است که حین رکوع زکات دهد بنابراین حضرت علی علیه السلام نمی‌تواند بر خلاف قرآن شخصی را به عنوان امام معرفی نماید2_ وقتی حضرت علی علیه السلام در بستر شهادت بود از ایشان درباره بیعت با پسرش -حسن -کسب تکلیف کردند و ایشان فرمودند نه شما را امر به این کار میکنم و نه نهی. بنابراین ایشان امام بعدی را معرفی نکردند

1- قبلا گفتم که هم عقل و هم نقل ثابت میکند که امامت منحصر به یک نفر نیست. بنابراین قطعا بعد امام علی علیه السلام باید امامانی باشند بنابراین تعیین امام بعدی توسط حضرت، مخالف قرآن که نیست بلکه اصلا امری واجب است. ثانیا: مثل اینکه امام خمینی فرموده باشند فقط از آقای خامنه ای اطاعت کنید. خوب حالا اگر آقای خامنه ای بگوید بعد من از فلانی اطاعت کنید و او رهبر شماست، این خیلی خنده دار است که یکی اشکال کند که حق نداشته بعد خود رهبر تعیین کند!!! چرا که عقلا از کلام امام خمینی چنین برداشتی نمیکنند. در این آیه هم همینطور است. 2- باز هم ثابت کردین شیعه نیستید چون به روایت مرسل مسعودی برای اثبات عدم تعیین امام بعدی توسط امام علی ع، استناد میکنید! ولی باید بدانید که جدای از روایات شیعه و سنی(مثلا: 1.الفتوح، ابن‏اعثم، ج4، ص278. 2.البداية و النهايه، ج6، ص249. 3.الاغاني، ج12، ص380. 4.عقد الفريد، ج5، ص 204، تحقيق محمد سعيد العريان، دارالفكر - اخبار دولة العباسيّه. 5.اصول كافي، ج1، ص297. 6.كشف الغمه، ج2، ص157، چاپ دارالكتاب بيروت.) که با یک جستجوی ساده اینترنتی میتوانید ببینید، این از امور مسلم است که قریب به اتفاق آنانکه امامت علی ع را پذیرفته اند، امام بعدی را امام حسن ع میدانسته اند به تعیین امام علی ع، و گفته آنانکه امامت علی ع را نپیرفته اند، قطعا برای ما حجت نیست، چون از کسی که این همه آیات و روایات ولایت علی ع را نادیده بگیرد و از خدا نترسد، انتظاری نیست.

چه جالب تمام نوشته های اینجانب حذف شده! البته این هم نوعی پاسخگویی است!!!!

سلام علیکم. تمامی کامنت‌های شما باقی است. هیچ دیدگاهی حذف نشده است و سیاست سایت، ابداً سانسور و ساکت کردن مخاطبین نیست. مگر اینکه توهین آمیز و غیرعلمی باشد (که در این صورت هم اکثراً نمایش داده میشوند). با تشکر

جناب محسن،‌ اگر قرار به حذف حرفهای شما بود همین حرف آخری شما هم حذف میشد! بعلاوه تمام حرفها و اشکالات شما قرنها پیش مطرح شده و علمای شیعه جواب داده اند. الان هم کمی در اینترنت جستجو کنید پیدا میکنید. بنابراین ما ترسی از سوال و اشکال نداریم که بخواهیم سانسور کنیم!

ضمناً ما معتقدیم که امامان همگی نور واحد هستند. به علاوه سخنان salam گرامی، که صحیح است.

با سلام و عرض تسلیت شهادت حضرت زهرا س اگه یکی از این ماجراها برای ابوبکر و ... اتفاق افتاده بود گوش عالم رو کر میکردند و جای هیچ شک و شبهه ای درش نبود ولی حالا که مال علی ع است این همه الکی بهانه گیری!!!

با درود میتونم پرسش کنم چرا اینقدر دوست دارید اعتقادات خودتون رو به دیگران تحمیل کنید ؟ چرا نمی توانید کسی رو که اعتقادش با شما متفاوت است رو تحمل کنید ؟ یکی علی رو قبول داره یکی نداره یکی محمد رو قبول داره یکی مسیحی نداره چرا نمی خواید یاد بگیرید به اعتقادات هم احترام بزارید ؟ اعتقاد یه چیز کاملا شخصی و به کسی دیگر حتی برادر و پدر و حتی همسر هم مربوط نمیشه ولی شما اینقدر واسطون مهمه که حتما باید بدونین طرف مقابلتون چه عقیده ای داره این دقیقا این عقیده داعشه که میگه اعتقاد من درسته و همه هم باید این من رفتار و فکر کنند و هر کی مخالفه سرش باید رو سینش باشه شما ها یکم خفیف ترین که همدیگر نمیکشید که البته فکر کنم دستتون به هم نمیرسه وگرنه کم از داعش نیستید ... چرا تو کشورهای غربی همه ادیان با هم در صلح و صفا زندگی میکنند مسیحی میتونه دوست یهودی و یا مسلمان داشته باشه و عکس این موضوع حتی شیطان پرست ها هم بین مردم زندگی میکنن و با علائمی مانند آرایش و یا نماد های خاص که به خودشون بستن عقیدشون رو اعلام میکنن اونجا اگر دوست داشتی با کسی رابطه داشته باشی و عقیدش رو دونستی اگر موافق بودی یا تونستی باهاش کنار بیای که هیچی و اگر نتونستی باهاش کنار بیای باهاش رابطه پیدا نمیکنی ولی دشمنش هم نیستی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.