نمونه‌هایی از افسانه‌سازی‌های اهل حق

  • 1397/06/17 - 14:07
اکثر اندیشه‌ها و باورهای اهل حق چنان با افسانه‌سازی و نقل‌های اساطیری همراه بوده است که در باور بسیاری از پژوهشگران و منتقدان این فرقه، اهل حق مسلکی است که بر پایه افسانه‌سازی و خرافه‌گویی استوار است. اما پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق که مسیر تعصب کورکورانه را پیش گرفته‌اند، از دیدگاه مذکور برآشفته شده و آن را قبول ندارند.

کوتاه نوشته     

اکثر اندیشه‌ها و باورهای اهل حق چنان با افسانه‌سازی و نقل‌های اساطیری همراه بوده که در باور بسیاری از پژوهشگران و منتقدان این فرقه، اهل حق مسلکی است که بر پایه افسانه‌سازی و خرافه‌گویی استوار است. [نقدی نو بر آیین اهل حق، صص 115-114] اما پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق که متأسفانه به‌جای تفکر و اندیشه در اندیشه‌ها و باورهای خود، مسیر تعصب کورکورانه را پیش گرفته‌اند، از دیدگاه مذکور برآشفته شده و آن را قبول ندارند و چنین دیدگاهی را توهین به خود قلمداد می‌کنند. در این مجال نمونه‌هایی از افسانه‌سازی‌های اهل حق بیان می‌شود، تا برای این ساده‌دلان روشن شود که دیگران شمار را متهم به خرافه‌گویی نمی‌کنند، بلکه این شما هستید که بی‌چون چرا دنباله‌رو تفکراتی هستید که غیر از داستان‌سرایی و خرافه‌گویی چیزی نیست.  

مطلب تفصیلی
اکثر اندیشه‌ها و باورهای اهل حق چنان با افسانه‌سازی و نقل‌های اساطیری همراه بوده است که در باور بسیاری از پژوهشگران و منتقدان این فرقه، اهل حق مسلکی است که بر پایه افسانه‌سازی، خرافه‌گویی و بدعت‌های فراوان استوار است.[1] اما اغلب پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق که متأسفانه به‌جای تفکر و اندیشه در اندیشه‌ها و باورهای خود، مسیر تعصب کورکورانه را پیش گرفته‌اند، از دیدگاه مذکور برآشفته شده و آن را قبول ندارند و چنین دیدگاهی را توهین به خود قلمداد می‌کنند. در این مجال نمونه‌هایی از افسانه‌سازی‌های اهل حق به‌صورت بسیار مختصر بیان می‌شود تا برای این ساده‌دلان روشن شود که دیگران شما را متهم به خرافه‌گویی نمی‌کنند، بلکه این شما هستید که بی‌چون چرا به دنبال افسانه‌ها راه افتاده‌اید.   

1- منابع اهل حق نحوه تولد و به وجود آمدن "شاه ویسقلی" ملقب به "قرمزی"را به‌صورت افسانه‌ای آورده‌اند به این صورت که او از مقداری گوشت پیچیده شد در پارچه  به وجود آمد.[2] حال آیا شما از رنگ انسان سرخ‌رو  افسانه ساخته‌اید یا دیگران شمارا به افسانه‌سازی متهم کرده‌اند؟
2- یکی از این افسانه‌سازی‌ها، داستان دیوار سواری "داود کو سوار" یکی از "هفتن" و از یاران خاص سلطان اسحاق است.[3] حال از پیروان مسلک اهل حق می‌پرسیم که آیا بیان این داستان در میان اهل حق، نمایانگر خرافه‌گویی و داستان‌سرایی نیست؟

3- یکی دیگر از خرافه گویی‌های اهل حق، داستان به وجود آمدن درخت جوز است که  با ریختن قطره‌ای از عرق پیشانی "پیر بنیامین" از یاران خاص سلطان اسحاق، به وجود آمده است.[4] آیا اعتقاد و ترویج این داستان، جز بر خرافه‌گویی بر چیز دیگر دلالت می‌کند؟

4- بنا بر یکی از این افسانه‌سازی‌ها: "بابا یادگار" یکی از یاران خاص سلطان اسحاق  به‌صورت معجزه‌آسا از مادری باکره در اثر خوردن دانه‌ی انار و از راه دهان به وجود آمده است.[5] حال از شما پیروان اهل حق سؤال می‌کنیم در طول تاریخ در میان انبیاء و اولیاء الهی، چه کسی این‌گونه متولد شده است که شما درباره شخصی مجهول‌ الحال، چنین داستان‌سرایی می‌کنید؟

5- بنا بر افسانه‌سازی اهل حق، رودخانه "سیروان" به امر سلطان اسحاق از خروش ایستاد، سلطان اسحاق با پیر میکائیل که برای مبارزه با او به "پردیور" آمده بود، سوار بر قالیچه‌ای می‌شوند و بر روی رودخانه سیروان به سیاحت می‌پردازند و مشغول به مذاکره می‌شوند.[6] حال سؤال می‌کنیم که این باور شما سرسپردگان اهل حق، آیا نمایانگر خرافه‌گویی نیست؟

6- از داستان‌سرایی‌های اهل حق، داستان "نُصیر" غلام مولا علی (علیه‌السلام) و یک ماهی بنام «قرقرة بن مرمره» است که ماهی، نُصیر را از خدا بودن علی (علیه‌السلام) آگاه می‌کند.[7] آیا این باور شما علاوه بر عقیده کفرآمیز، جز دلالت بر خرافه‌گویی و افسانه‌سازی بر چیز دیگر دلالت می‌کند؟ در کدام کتاب و در کجای تاریخ چنین غلامی برای مولا علی (علیه‌السلام) ثبت‌شده است تا داستان او  و ماهی صحیح باشد؟
بنابراین پیروان  مرام و مسلک اهل حق اگر بدون تعصب و با واقع‌بینی به چند نمونه مذکور بنگرند، متوجه خواهند شد که این موارد حاکی از افسانه‌سازی‌های متعدد در مرام شما است که قرن‌ها بزرگان و سادات اهل حق برای حفظ مقام و موقعیت خود، آنها را برای شما بازگو کرده‌اند.

پی‌نوشت:
[1] یزدان پناه، شهناز، نقدی نو بر آیین اهل حق، چاپ اول، قم، آینده درخشان، 1394، صص 115- 114
[2] ایوانف، مجموعه رسائل و اشعار اهل حق (تذکرة الاعلی)، بمبئی، انتشارات انجمن اسماعیلی، 1950 میلادی، ص 97؛ طاهری، طیب، تاریخ و فلسفه سرانجام، شرحی بر نحله‌های فکری و اعتقادی در کردستان فرهنگ یارسان، اقلیم کردستان عراق، موکریانی، 2009، ص 187     
[3] هاموش، آداب و ارکان یارسان، کرند غرب، 1386، صص 157-156
[4] حسینی، سید محمد، یار جویا پرسش و پاسخ‌های آیینی، چاپ اول، اقلیم کردستان عراق سلیمانیه، انستیتو فرهنگی کرد، 2014-1393، صص 74-73                
[5] افضلی شاه ابراهیمی، قاسم،  دفتر رموز یارستان گنجینه سلطان صحاک (اهل حق)، دفتر اول، تهران، دوستی، 1359، صص 73-70
[6] هاموش، آداب و ارکان یارسان، کرند غرب، 1386، ص 159
[7] جیحون‌آبادی، نعمت‌الله، حق الحقایق یا شاهنامه حقیقت (تاریخ منظوم بزرگان اهل حق) با مقدمه دکتر محمد مُکری، چاپ دوم، تهران، طهوری، 1361، صص 239-236

تولیدی

دیدگاه‌ها

عرض ادب خدمت تمام عزیزانی که در راه راستی گام برداشته و تحقیق میکنند اطلاعات ناقص و کمی دارم ولی در مورد به دنیا آمدن طفلی از مادر باکره در بین پیامبران میشه به حضرت عیسی مسیح اشاره کرد در مورد سکوت سیروان هم تا جایی که شنیدم در همین عصر هم اگه دیدن کنید در اون منطقه رودخانه صدایی نداره،البته من خودم ندیدم ولی از دوستان اهل حق که رفتن اظهار داشتند این موضوع رو که برای خودم جای بسی تامل بود در مورد درخت جوز هم واقعا اطلاعی ندارم که بخوام نظری بدم ولی چشمه کوثر به دستور خدای یگانه و پای نازنین حضرت اسمعیل ایجاد میشه که همچنان همیشه پرآب هستش فکراوکی میکنم وقتی نظریه ای رو میشه با یه فعل نقض، رد کرد قطعا اون نظریه از بیخ و بن رد میشه،اول به خودم بعد به عزیزان دیگه که محقق هستن و قطعا روی سر بنده جا دارند پیشنهاد میکنم ادیان رو از روی چند کتاب نشناسند،محقق دینی باید سالها وقت بگذاره که بتونهبه خرافه ی دین رو از اصول و عقاید دین بشناسه مخصوصا مسلکی مثل اهل حق که گفتن در موردش سر مگو هستش و حتی تبلیغات در مورد این مسلک برای پیروانش گناهی در پی داره ولی فکر میکنم اگه موضوع دون به دون رو بتونید بشناسید فکر میکنم جواب خیلی از این سوال ها به راحتی داده بشه البته اگه ازین موضوع که اعتقاد به حلول،تناسخ،دونادون جز کفر هستش بگذریم و حتی نگاه علمی رو نیز ازش برداریم که از طریق هیپنوتیزم در کتابی خوندم که دکتر برایان چند زندگی داشتن رو تا حدودی به اثبات رسونده ولی در مجموع اعتقاد به خدای یکتا و منجی عالم بشریت در کنار تمام اعتقادات میتونه نجات بخش باشه باشد که رستگار باشیم

سلام وو درود بر آقا کیان عزیز: پیرو سخنان شما نکاتی را خدمتتان عرض می کنم: 1- شما بکر زائی در سران اهل حق را با حضرت عیسی(ع) مقایسه کرده اید و حال آنکه قیاستان از اساس صحیح نیست. 2- دوست عزیز اولا در باره سکوت سیروان صرفا یک نقل اسطوره ای و افسانه ای است که تنها و تنها یک ادعاست. در ثانی شما به موقعیت جغرافیایی سیروان نگاه بفرمایید در خواهید یافت که سخن اهل حق نا درست است. 3- عزیز دل زمزم به عنایت حق تعالی ایجاد شد نه کوثر. در ثانی قیاس بین این دو مقوله اساس باطل است. 4- دوست گرامی ظاهرا از وضعیت جامعه اهل حق کاملا ناآگاه هستید. هیچ می دانید که اهل حق تمامی کتب و منابع کلامی خود را منشر کرده اند؟؟؟ اصل سر مگو ایراد بسیاری دارد ... 5- آقا کیان دونادون ماهیتی جزء ماهیت تناسخ ندارد و ایرادات عقلی و نقلی فراوانی بر آن وارد است. 6- مساله حلول با توحید حق تعالی ناسازگاری بیش از حدی دارد. 6- مگر می شود با هیپنوتیزم اساس عقیده ای را اثبات کرد که عقلا و نقلا مردود است. 7- اعتقاد به خدای یکتا با عمل به اوامر و نواهی او انجام میشه نه اینکه به هر بهانه ای آنها را ترک کرد!!!

با درود اگر بر اساس این دلایل بخواهید دینی را رد یا قبول کنید تمامی ادیان مردود هستند ، ابتدا اسلام شیعی مگر در احادیث اسلامی از این نوع روایات کم داریم آیا شما آنها را مردود میدانید ؟ روا باشد آن الحق از درختی ..‌ روا نیست از مرد نیک بختی در مورد دلیل اول باید بگم شما منکر توانایی خدا در تبدیل ماده ای به ماده دیگر میشوید که این خود کفر است مگر در قرآن نیامده به اذن خدا عصای موسی به اژدها تبدیل شد و بسیاری موارد دیگر که کوتاه میکنم در مورد دلیل دوم باید بگم با این سئوال کل اسلام رو زیر سئوال بردی مگر محمد رسولالله به معراج نرفت و جریان شق القمر و موارد بسیاری دیگر یعنی همه آنها را رد میکنید . سوم مگر مراجع نمی گویند گل محمدی از عرق جبین حضرت محمد خوشبو گشته پس با خاست حق جوانه زدن درختی هم ممکن است در سئوال چهارم خود شما جواب خود را داده اید بله تعدادی از انبیا و اولیا به این صورت ظهور کرده اند مثل عیسی و قیص ویا تولد مولا علی که دیوار کعبه را در هم شکست پنجم باز هم با این سئوال شما قرآن را نفی کرده اید بله در قرآن هم آمده هنگام فرار موسی و قومش نیل با اذن حق شکافته و موسی و قوم بنی اسرائیل از آن عبور کردند پس ساکت کردن سراوان کم ترین هنر خداوند میتواند باشد . ششم بله یک شایعه میباشد که توسط دشمنان یارسان طراحی شده چون در هیچ یک از منابع مرجع یارسان از این موضوع اسمی برده نشده . به امید روزی که تمام انسانها با آزادی و محبت در کنار هم جدای از نوع تفکر و دین و نژاد زندگی کنند و خوشبخت باشد

ضمن سلام به برادر عزیز آقای فرید .اول از همه یه چیز بگم بنده حدود 11یا 12ساله که از فرقه اهل حق جدا شدم. در این فرقه بجز افسانه بافی چیزی ندیدم و خدارو شکر مسلمان و شیعه شدم.در مرحله دوم شما میای رسول الله یا حضرت موسی یا حضرت عیسی رو که پیامبر خدا هستند و صاحب کتاب و شریعت هستند رو با کسانی مقایسه میکنید که نه پیامبرن نه چیزی که انحراف های شدیدی پیدا کردن. جالبه بدونید بنده خیلی درباره کپی برداری های فرقه اهل حق از دین اسلام فکر میکنم و هر روز به مطالب جالبی میرسم .نمونه های رو عرض میکنم که بدونید اهل حق هیچ گونه پشتوانه علمی ویا تاریخی ویا مذهبی ندارد و فقط وفقط تنها افراد ساده ای که جز این فرقه هستند با این حرفا گول میخورند و فقط جیب بزرگان اهل حق رو پر پول میکنم. بارها و بارها در بحثهایی که با افراد اهل حق داشتم و الحمدلله همیشه هم پیروز شدم دیدم که واقعا این بندگان خدا فرسنگ‌ها فرسنگ از حق وحقیقتی که ازش دم میزنند فاصله دارند. نمونه های از این بحث هارو تایپ میکنم وامیدوارم که آقا فرید شما برادر عزیز در این رابطه کمی فکر کنید .بنده بارها و بارها با افراد اهل حق بحث کردم وهر وقت بجایی میرسیدم که طرف اهل حق جوابی نداشت می‌دیدم که شروع به داد و هوار توهین میکرد وبا این حربه فرار میکرد البته این حرکت رو جز پیروزی ندیدم ‌.بریم تعدادی از افکار غیر واقعی اهل حق رو که متأسفانه بهش حق و حقیقت میگن رو بررسی کنیم. ۱.نظر بزرگان اهل حق در رابطه با خداوند؛ خداوند از ازل داخل یه دُرّ زندگی می‌کرده و فرشتگان از وجود خود خدا به وجود آمدند؛مثلا فرشته اول از زیر بغل خدا و دومین فرشته از آب دهان خدا وسومی از نفس خدا وچهارمی از عروق خدا و پنجمی از نور خدا خلق شدند. اولین فرشته پیربنیامین بود که خدا اون رو جبرائیل نام گذاری کرد و... حالا این اعتقاد رو بزرگان فرقه پیش هرکسی بازگو نمیکنن و فقط درجمع ویا جمع های خصوصی میگن . حالا این نظر اهل حق درباره خدا و فرشتگان رو تجزیه کنیم . اول میگه خدا داخل یه دُرّ زندگی می‌کرده ؛خدایی که خودش خالقه کل مخلوقه می‌ره داخل یه دُرّ که خودش اونو خلق کرده یعنی خدایی که خالق کُله خودش نیاز به جا و مکان داره که این اعتقاد در قدم اول کفره.خدایی که نیاز به مکان داشته باشه پس جسمه و هر جسمی روزی نابود میشه وهر چیز نابود شوند ای لیاقت خداوندی رو نداره. میگه خدا فرشتگان رو از زیر بغل یا آب دهن با عروق یا نفس یا نور خلق کرده، این هم جسم بودن خداوند رو می‌رسونه که نعوذبلا خداوند دارای زیر بغله یا داری دهانه یا دارای نفسه یا دارای عروق ه ،هیچ کدام ازین حرفا در شأن پروردگار نیست .و این بحث رو اگر بخوام ادامه بدم خیلی طولانی میشه و برای خواننده کسل کننده. ۲. آیا اهل حق مسلمان است یا خیر ؟چون بنده بار‌ها و بار‌ها از مردم اهل حق شنیدم که گفتن که ما نه اسلام را قبول داریم و نه مسلمان هستیم. در رابطه با این موضوع خود مردمان اهل حق هم در سردرگمی به سر میبرن. اگر مسلمانید پس چرا مانند مسلمان ها نیستید واگر مسلمان نیستید چرا در فرقه شما از اسلام استفاده شده مثلاً روزه مال مسلمانهاست چرا شما روزه میگیرید البته اینم خودش جای بحث داره ولی واردش نمیشم که روزه اهل حق چیه چطوره .یا چرا اینقدر یاعلی یاعلی میگید ولی اعتقادی به حضرت علی ندارید ،در کلام ها بنده زیاد دیدم که علی علی میکنید ولی در ظاهر و باطن هیچ اعتقادی به حضرت علی ندارید . جالبه هر واقعه مهمی که در سایر ادیان وکتب آسمانی اتفاق افتاد اهل حق رفتن و ازش کپی کردن و کمی اونو تغییر دادند و به اسم حق به خورد جامعه ساده یارستان یا همون اهل حق میدن. منباب نمونه چند کپی از کپی های اهل حق رو میگم ۱.پناه گرفتن اصحاب کهف در غار و پناه گرفتن سلطان در غار .کپی گرفتن از اصحاب کهف با کمی تغییرات. ۲.قالی پرنده حضرت سلیمان وقالی پرنده سلطان. کپی گرفتناز قالی سلیمان نبی با کمی تغییرات . ۳.ماجرای ماهی حضرت خضر و موسی که ماهی برای خوردن همراه داشتن که ماهی زنده میشه و داخل دریا شروع به حرکت می‌کنه. اهل حق هم در رابطه با یکی از بزرگان فرقه این داستان رو کپی کردن منتها با کمی تغییرات ‌ ۴.ماجرای تولد حضرت عیسی که از مادری پاک و بدون همسر متولد شد و ماجرای متولد شدن بابایادگار و سایر بزرگان اهل حق .کپی از داستان حضرت عیسی با کمی تغییرات (بنده نمیخوانچم مطالب طولانی بشه به اون خاطر خلاصه میکنم) ۵.پل صراط وپل پردیور .حالا یه توضیحی بدم در در فرقه اهل حق کسی که از دنیا می‌ره روحش هزار دون باید طی کنه یعنی باید وارد هزار بدن بشه حالا این بدن میخواد بدن انسان باشه یا حیوان باشه یا درخت یا هرچیزی که باشه که این اعتقاد تناسخ یا همون دون به دون شدن برگرفته از اعتقاد هندی هاست . و........... اگر بخوام بنویسم بسیار طولانی میشه . واقعا ما مردمان یارستان تاکی باید کورکورانه از بزرگان مون که هیچ آگاهی ازهیچ چیزی ندارن تقلید کنیم .اگر واقع گرا باشیم میبینیم که اهل حق تمام اعتقادات خودشو از سایر ادیان و فرق گرفته شده . یکی از بزرگان اهل حق گفته بود که من در ادیان آسمانی هر چیز رو که خوب بوده وارد اهل حق کردم . بله آقا فرید عزیز چیزهایی که تایپ کردم اندکی بسیار ناچیزی از فرقه اهل حق بود که گفتم .امیدوارم کمی بی تعصب به این مطالب نگاه کنید و کمی تفکر کنید .

سلام بزرگوار کانال یا گروهی پیجی چیزی دارین کە بشە عضوش شد؟ خیلی دوست دارم بیشتر از گفته هاتون بهره‌مند بشم

سلام برادر یا خواهر عزیز.خیر بنده بخاطر بعضی از مسائل کانال یا پیجی در این رابطه ندارم .اما تاجایی که راه داشته باشه در بعضی سایت ها نظرات روشنگرانه ای گذاشتم . مثلاً در گوگل بزنید افسانه های وجوب سبیل در اونجا هم مقدار کمی از ماهیت این فرقه رو شرح دادم . موفق و پیروز باشید .یاعلی

سلام.ان شاالله در روزهای آینده مطالب جدیدتری درباره این فرقه می‌زارم

عرض سلام دارم خدمت خوانندگان این مطلب .بنده در بالا به یک سری از مسائل در فرقه اهل حق پرداختم و الان قصد دارم که بازهم از اعتقادات این فرقه بگم البته بنده درگذشته با عرض تأسف این اعتقادات رو داشتم والحمدلله چند سالی میشه که دیگه به این مقدسات نوظهور هیچ اعتقادی ندارم.با عرض تأسف فراوان مردمان اهل حق بسیار بسیار بسیار ساده هستند و به راحتی گول حرفهای بزرگان فرقه رو میخورن. امروز قصد دارم تعداد دیگری از این اعتقادات پوچ و توخالی رو بگم و نقد کنم. در بالا نحوه به وجود آمدن فرشتگان رو گفتم حال این سوال برام پیش اومده که چرا خداوند این اسمائی که برای فرشتگان گذاشته در فرقه اهل حق (پیر بنیامین و ...)چرا در کتب دیگه ای این اسما نیومده وفقط شما این اسمأ رو بلدید،یا باید بگید این اسما و این اشخاص ساخته و پرداخته سازنده فرقس یا بگید که این اشخاص با این نام ها وجود خارجی ندارند. در فرقه اهل حق که خودش در داخل خودش به چند فرقه دیگه تقسیم میشه،هرکدام از رئسا فرقه برای خودشون کتابهایی درست کردن و به اون کتاب اعتقاد دارند. دقیقا از ادیان آسمانی کپی برداری کردن همه چیرو و ای کاش کپی برداری درست و حسابی میکردن ،هرکجاشو میگیرن یه جای دیگه در میره . داوودکوسواریکی از افراد مقدس این فرقه س که وجود خارجی ندارد.به هرکسی از افراد این فرقه گفتم زیاد نه ۱۵دقیقه درباره داوود کوسوار توضیح بده بندگان خدا گیر میکردن و حرفی نداشتن حالا داوود کوسوار یکی از افراد فرقس ومنباب نمونه اسمش رو آوردم ..یک سوال. چرا در بابایادگار و سلطان که هردو در دو منطقه متفاوت هستند،دوتا قبر داوود وجود داره ؟؟ به قول یکی از دوستان یارسانی که شیعه شده ،مگر جسم داوود کوسوار رو با ارّه دو قسمت کرده باشند ویک قسمت در بابایادگار ویک قسمت در سلطان به خاک سپرده باشند؟؟ وجالب تر اینه که میگن داوودکوسوار همون شیطانه،وجالبتر اینه که اگر داوود همون شیطانه پس چرا قبر داره ،شیطان که هنوز زنده س و خداوند تا روز قیامت به شیطان مهلت داده. عزیزان یه چیزی میگم یه چیز می‌شنوید کلا فرقه اهل حق اینقدر خودش برای خودش مقدسات غیر واقعی درست کرده که بعضی از جوان‌های اهل حق گیج وسردرگم شدن‌ همانطور که گفتم در اهل حق در داخل خودش به ۱۱یا ۱۲فرقه دیگه تقسیم میشن و این فِرق هرکدام یه ریئس فرقه دارن. فرقه ای که بنده در گذشته عضوش بودم ،اهل حق و از شاخه یادگاریها بود ،بزرگ فرقه سید نصیرالدین حیدری بود. نتنها در فرقه اهل حق وزیر شاخهای این فرقه بلکه در تمام فرقه‌های نوظهور ،بزرگان فرقه دارای قدرت های ماوراء یی هستند که متأسفانه با این دروغ شیره سر پیروان فرقه میمالن.در فرقه اهل حق چیزی به اسم عقل کاربردی ندارد و متاسفانه پیروان فرقه اهل حق عقل و تعقل و تفکر درباره فرقه و بزرگان فرقه را ممنوع می‌دونن.یعنی اگر بزرگ فرقه کار اشتباهی انجام داد کسی حق نداره که چیزی بگه . متاسفانه به دلیل اجازه نداشتن مردم ساده اهل حق فکر کردن درباره بزرگان فرقه و مقدسات فرقه بزرگان فرقه ثروت‌های زیادی جمع‌کردن و روز به روز به ثروتشان اضافه میشه . در فرقه اهل حق گویا درآمد خوب بوده ،چونکه این فرقه در داخل خودش به چند فرقه دیگه تقسیم شده وجالب اینجای که تمام فرقه های اهل حق باهم بسیار اختلاف دارند و خلاصه بگم هرکسی ساز خودش رو میزنه . در فرقه اهل حق ودرشاخه یادگاری ها که بنده قدیم عضوش بودم یکی از اعتقادات اعتقاد به دون به دون شدن بود .شاید کسی بگه دون به دون شدن یعنی چی و به چه معناست وچه زمانی رخ میده .یادگاری ها اعتقاد دارند که هرکسی که بمیره روحش از بدنش جدا میشه و یه بدن یک شخص دیگری میره یا داخل بدن یه حیوان می‌ره یا نه داخل یه درخت میشه یا اصلا به یه درخت تبدیل میشه .در بالا عرض کردم که اهل حق اعتقاداتش رو از این دین و اون دین گرفتن و این اعتقاد دون به دون شدن رو هم از هندی ها گرفتن. در اهل حق وقتی دون به دون رخ میده که طرف آخر عمرش باشه وبخواد از دنیا بره وبه محض مرگ روح از بدن خارج میشه و به بدن یک فرد دیگه یا یک حیوان یا به چیز دیگه ای منتقل میشه .این اعتقاد در اصل همون تناسخه که اینا اومدن وفقط اسمش رو عوض کردن وبا این دون به دون شدن چقدر این مردم ساده یارستان رو گول زدن. مثالی بزنم .در اهل حق کسی هست به اسم شاخوشین واین شاخوشین در رودخانه ای در لرستان غرق میشه و دون به دون میشه و داخل بدن شخص دیگه ای در استان دیگه ای می‌ره . سوال این جاست اگر چیزی به اسم تناسخ یا به قول اهل حق دون به دون وجود داره پس باید الان جمعیت کل کره زمین باید ۲نفرباشه .چون خداوند اول آدم و حوا رو خلق کرد .طبق قاعده دون به دون باید یکی ازین دونفر بمیره تا روح در بدن شخص سوم بره. بزرگان اهل حق این حرفارو برای فریب مردم ساده ای که پیروشون هستن میزنن ولی خودشون توجهی به این مسائل ندارند وفقط به فکر پول و قدرت هستن و به هیچ وجه حاضر نیستند قدرت از خانواده خودشون خارج بشه و بجای دیگه ای بره .منباب نمونه میگم در فرقه اهل حق و در شاخه یادگاریها تا چند وقت پیش نصرالدین حیدری مسند نشین وبزرگ فرقه بود که حتی من با چشمان خودم دیدم که به این شخص سجده میکردن حالا بحث به بیراهه نره ،نصرالدین حیدری قدرت از پدرش بهش رسید و خودش هم پسرش جلال رو جانشین خودش کرده ،سوال اینجاس که چرا پدر نصرالدین و خود نصرالدین نگذاشتن که بمیرن و روحشون به بدن شخص دیگه ای بره مگر با همین دون به دون شدن عوام ساده اهل حق رو سر کار نمیزارید پس چرا خودتون بهش عمل نمیکنید ؟؟؟خلاصه نصرالدین هم پسرش رو جانشین خودش کرده ،عزیزان یارسانی چرا نصرالدین اجازه دون به دون شدن نداد ؟چونکه میخواست قدرت و ثروت و نفوذ و شهرت فقط و فقط در خانواده خودش باشه وگرنه این دون به دون شدن برای فریب ماست. در فرقه اهل حق شاخه شاه ابراهیمی ها هم این اتفاق افتاد و قاسم افضلی پسرش رو جانشین خودش کرد . حالا چنتا سوال پیش میاد : دلیل شما برای اثبات دون به دون شدن چیه ؟ ما از کجا بدونیم که بزرگان فرقه واقعاً دون به دون شدن و الان مثلاً مثلاً روح شاخوشین در بدن نصرالدین حیدریه ؟ایا امکان داره که اصلا روح شاخوشین در بدن نصیرالدین حیدری نرفته باشه و این شخص به دروغ این ادعا رو کرده باشه؟؟ اصلا یک سوال ساده ،چرا اونایی که اعتقاد به دون به دون شدن دارن ووضعییت مالی یا بدنی خوبی ندارن خودشونو نمیکُشن (خودکشی نمیکنن) تا به بدن یه شخص ثروتمند یا به یه بدن سالم و بدون درد ومشکل برن ؟؟ مردم اهل حق اعتقادی به قبر و قیامت وبهشت وجهنم ندارند و اعتقاد دارن که اون روحی که از بدن خارج شده باید هزار ویک دون رو طی کنه یعنی باید هزارویک بدن رو رد کنه ؟ خواه یک سال در اون بدن باشه خواه صد سال. سوال اینجاس که شما اعتقادی به بهشت و جهنم ندارید بعد از هزارویک دون که طی شد بعداز اون روح چی بهش میاد ؟ آیا بعد از هزارویک دون به بهشت و جهنم میره؟شما که اعتقادی به بهشت و جهنم ندارید ،پس باید روح نابود بشه درسته؟ روح چه بلایی به سرش میاد ؟یعنی روحی که هزار ویک دون رو طی کرده آخر میبینه که همش الکی بوده و هیچ اتفاق خاصی براش نمیفته؟؟؟ آیا واقعاً کسی عقل داشته باشه این افکار پوچ و توخالی رو قبول میکنه؟؟؟ روز به روز ثروت بزرگان فرقه بیشتر میشه و سفرهای خارجی میرن خوش گذرانی میکنن در کشورهای خارجی مخصوصا فرانسه ،چون فرانسه حامی فرقه سازی در کشورهای اسلامی اللخصوص ایرانه . یاد یه خاطره افتادم .یه روز یکی ازین اقواممون که اعتقاد شدیدی به نصرالدین حیدری و پسرانش داره آمد و گفت فلان زن بار دار نمی‌شده رفته پیش نصیرالدین حیدری در توتشامی (اسم روستای نصرالدین حیدری) وبه قول خودش آقا یه قرصی داده به اون زنه .اون زنه باردار میشه بچه ای به دنیا میاره . خلاصه پیروان فرقه بخاطر بارداری این زن آمدن و این قضیه رو همه جا جار زدن و گفتن معجزه شده و ازین قضایا .خلاصه کنم دیدم که پیروان نصیرالدین حیدری چقدر ساده هستن .اولا اگر معجزه بود این بارداری زن پس چرا بهش قرص داده ؟دوما اگر راست میگن و میگن نصیرالدین حیدری ذات داره و این حرفها چرا با دعا اون زن باردار نشد ،نصرالدین حیدری بقول پیروان فرقه ذات خدایی داره . نشستم وباخودم تجزیه و تحلیل کردم دیدم نه بابا معجزه و این حرفها همش ساختگیه .چطور؟پیش خودم گفتم خوب اولا این شخص اگر اگر آدم پاکی باشه پس چرا با دعا این کارو نکرد. در بالا گفتم سفرهای خارجی میرن بزرگان فرقه ،یه لحظه خورد به فکرم گفتم که این شخص به کشورهای اروپایی سفر می‌کنه پس حتما قرص از اونجا میاره و به اینو اون میده و بعد هم به اسم معجزه تمام میشه . واقعاً ما مردمان یارستان تاکی خودمونو اینطور سر کار بزاریم . ان شاءالله یه وقت دیگه میام و درباره چیز دیگه ای در فرقه اهل حق بحث میکنم.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.