حرمسرای سیارِ سورنا سردار اشکانی

  • 1397/01/22 - 10:59
سورنا یا سورن (۵۲–۸۲ پیش از میلاد) سپهبد ایران در زمان اشکانیان بود. او هر زمان که تنها و محرمانه سفر می‌کرد، هزار شتر زیر بار داشت و دویست ارابه زنان و کنیزان او را می‌بردند.... در دنباله زنان بی‌بند و بار، با عود در ارابه‌ها بودند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سورنا یا سورن (۵۲–۸۲ پیش از میلاد) سپهبد ایران در زمان اشکانیان بود. مرتضی راوندی تاریخ‌پژوه سرشناس ایرانی در کتاب خود (تاریخ اجتماعی ایران) به نقل از پلوتارک، تاریخ نگار و اندیشمند و فیلسوف یونانی راجع به سورنا سردار نامدار اشکانی می‌نویسد: «سورنا هرزمان که تنها و محرمانه سفر می‌کرد، هزار شتر زیر بار داشت و دویست ارابه زنان و کنیزان او را می‌بردند.... در دنباله زنان بی‌بند و بار، با عود در ارابه‌ها بودند...»[1] به راستی این رفتارهای سورنا، بخشی از هویت مردمان ایرانی عصر خودش بود؟ یا رفتار او خلاف سیرت عامه ایرانیان بود؟
        
پی‌نوشت:
[1]. مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی‌ ایران، تهران: موسسه و انتشارات امیرکبیر، 1354، ج 12، ص 591.

تولیدی

دیدگاه‌ها

کانال نقد و بررسی زرتشت و باستانگرایی، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

سورنا سردار بزرگی بود و بدانید شما با این کارتون نمی توانید مفاخر ملی ما رو تخریب کنید

چرا از شنیدن حقیقت وحشت دارید؟

خب خب خب . پس گفتید که فقط هخامنشیان رو به نقد می کشید ؟! من چند وقت پیش گفتم ساسانیان رو که نابود کردید از اشکانیان هم صحبت نمیکنید . الان فهمیدم که شما اشکانیان هم می کوبید

موضوع اصلی: نقد زرتشت و باستانگرایی هست. هر چیزی که جریان باستانگرا به آن آویزان شود را نقد میکنیم.

پس دروغ نگید که ما منتقد هخامنشیان هستیم فقط بگید ما میخوایم هویت ایران رو نابود کنیم

همانطور که بارها گفتیم و روی تابلو نوشتیم ما منتقد جریان "زرتشتیگری و باستانگرایی" هستیم. چه اینکه این جربانات (به ویژه کوروش پرستی و هخامنشی بازی) را آلت دست صهیونیزم و در خدمت منافع استعمار میدانیم. معتقدیم که نقد جریان باستانگرایی عیناً خدمت به ایران است. صد بار دیگر هم تهمتهای خود را تکرار کنید باز هم این حرف را میزنیم و با قدرت بیشتری به راهمان ادامه خواهیم داد.

مثلاً وقتی عده ای تلاش میکنند از سورنای عیاش قدرت طلب، قهرمان ملی بسازند و آن را در کفه ترازو، با سرداران شهید دفاع مقدس مقایسه کنند، در این موضع، طبیعی هست که اجازه ندهیم چنین قیاسی رخ دهد. اگر کسی پدر شما را با یک گاو مقایسه کند یا با یک خفتگیر سر گردنه مقایسه کنند چه واکنشی خواهید داشت؟ روشن هست. حتی از شنیدنش ناراحت و عصبانی خواهید شد

قطعا من اون رو با سرداران شهید مقایسه نمیکنم اون برای خاموش فکر های روشن فکر نماعه اما سورنا هم عیاش نبود . بعدشم شما میگید هخامنشیان و کوروش رو به نقد میکشید که خارجی ها اون ها رو به ما معرفی کردن . خب الان اشکانیان هم کردید توی گور . فاتحه ساسانیان هم که خوندید . پس چه چیزی برامون باقی میمونه ؟! ایتالیایی ها اون وحشی خونشون رو افتخار میدونن اما ما اینجا چند تا خاموش فکر روشن نما دارن تاریخ پاک این سرزمین رو میکوبن

سورنا اسپهبد بزرگ ایرانی بسیار مظلوم است زیرا پس از نابودی ارتش دشمن رومی متجاوزان رومی او را در خوابگاهش به قتل رساندند

یک شوال از شما دارم،ایا عیاشی و زنبارگی در یک فرمانده طبق انچه از احادیث و سیره بزرگان دینی خوانده ایم،میتواند با فتوحات بزرگ همخوانی داشته باشد؟..عیاشی و بی بند و باری انسان را جبون بار میاورد،پس چگونه است چنین فردی در مثابل فرمانده شجاع و سفاکی مانند کراسوس رومی،به پیروزی میرسد؟بی طرفانه قضاوت کنید،هر چند میدانم هجوم افراد مختلف با عقاید متفاوت و نقد های گاه نامنصفانه ایشان،ممکن است شما را تحت تاثیر قرار دهد و به اصطلاح از اینطرف بام بیافتید

سلام. متشکرک که نظرتان را مطرح کردید. خیلی از افراد عیاش، می‌توانند افرادی جنگجو و حتی سفاک باشند. همانطور که در زندان‌های ایران و... افرادی هستند که بسیار شرور هستند و از سویی بسیار عیاش و بی بند و بار هستند. به هر حال، پیروزی سورنا بر کراسوس، دلایل مختلفی داشت و این طور نبوده که شجاع بودن یا نبودن سورنا عامل اصلی پیروزی یا شکست بوده باشد. اصلا ما موارد مختلفی داشتیم که یک فرمانده شجاع، شکست میخورد یا یک فرد ترسو (به دلایل مختلف) ممکن است پیروز شود.

کاملا درست، تنها برای مقابله با غرب نکاتی را ازین سردار برجسته می‌کنیم. اما دلیل نمی‌شود حقایق بیان نشوند

شما به زنبارگی سورنا و شاهان ایران باستان ایراد می گیرید.خب پاسخ دهید چرا بزرگان دین شما هرکدام ده ها و شاید هم صدها زن و کنیز داشتند؟!

اولاً مگه شما پاسخ دادید که چرا بسیاری از پادشاهان ایران باستان، صدها زن و کنیز داشتند؟ به نظرتون چرا اونها این قدر زن و کنیز داشتند؟ ثانیاً تعریف شما از بزرگان اسلام چیه؟ منظورتون به کیاست؟ اگر منظورتون به پیغمبر و ائمه هست که این‌ها هیچ یک صدها زن نداشتند. از جهت تاریخ تحلیلی، واژه‌ی "ده‌ها" هم درست نیست. برای نمونه پیامبر، در اوج جوانی (که فساد جنسی در مکه رایج بود) اهل هوسبازی نبودند. خویشتندار بودند و به امانت‌داری و چشم‌پاکی مشهور بودند. بعد هم که ازدواج کردند، تا حدود 50 سالگی، فقط یک همسر داشتند. پس از آن چندی ازدواج کردند که اغلب با زنان پیر یا غیرباکره بوده. آن هم اغلب زنانی که سرپرست نداشتند به منظور حمایت از آنان. شاید تنها زن جوان پیامبر، عایشه بوده که آن هم با اصرار پدرش ابوبکر این ازدواج رخ داده بود.

۱-کار شاهان ایران باستان از نظر ما غلط بود که اینهمه زن داشتند. ۲-ممکن است در طول زمان خلق و خوی افراد تغییر کند.پیامبر اسلام تا زمانی که خدیجه زنده بود جرات نداشت پا کج بگذارد .ولی بعد از مرگ او با ۱۶زن دیگر بود.زنان او هم بجز خدیجه بقیه پیر نبودند .بزرگترین زنان پیغمبر ،بعد از خدیجه زینب بنت جحش بود که ۳۸ سال داشت در حالی که خود پیغمبر پنجاه و چند ساله بود. ۳-شما که معتقدید پیغمبر تمایلی به مسائل جنسی نداشت پس چرا آیات ۵۰ و ۵۱ سوره احزاب در خصوص روابط جنسی وی نازل شد؟ ۴-علی ابن ابی طالب از ۲۲ زن (که می شود بیش از دو ده )صاحب فرزند شد.حسن بن علی هم ۳۰۰ همسر صیغه ای داشت(یعنی صدها).پس عبارات ده ها و صد ها چندان غیر منطقی نیستند.

پاسخ به ناشناس:::::: درباره پیامبر (صلی الله علیه و آله) باید دانست که خدیجه با اینکه ثروتمند بود، اما همه ثروت خود را صرف اسلام و اعتلای عَلَم توحید کرد. پیامبر هر چه از خدیجه خواست، خدیجه (رضی الله عنها) پاسخ منفی نداد و این از بزرگی و کرامت و فضیلت خدیجه بود. تعداد زوجات هم در آن زمان عادی بود و اگر پیامبر میخواستند این کار را انجام بدهند، خدیجه مخالفتی نداشتند. اما پیامبر، خودشان مایل نبودند که با وجود خدیجه، همسر دیگری داشته باشند. اما اینکه گفتید پیامبر جرئت نداشت... نشان میدهد که اطلاعات و فهمتان از تاریخ، بسیار نازل است. مانند یک کودک لجباز حرف میزنید.

ادامه پاسخ به ناشناس::::::: اگر پیامبر در پی دنبال هوس بودند، در جوانی و حتی پیش از ازدواج با خدیجه باید سراغ این کارها میرفتند که نرفتند. چنان که دشمنان ایشان هم به پاکی و مجابت ایشان اقرار داشتند. اگر در پی هوس بودند، باید پیشنهاد سران مکه را می‌پذیرفتند و دختران و زنان زیبا و ثروت بسیار را می‌پذیرفتند و دست از رسالت برمیداشتند. اما قرمودند: اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذارند (همه دنیا را به من بدهند)، دست از رسالت برنمیدارم. این عنی در پی هوس نبودند. طمع مال و ثروت نداشتند. درباره سن همسران پیامبر، وقتی ایشان از ام سلمه خواستگاری کردند، ام سلمه پاسخ داد که من پیر هستم (گویا 55 ساله بودند). کسی که دنبال هوس باشد که سراغ زن سالخورده و تقریباً فقیر نمی‌رود.

ادامه پاسخ به ناشناس::::::::: آیه 50 احزاب میفرماید ازدواج با برخی زنان حلال و با برخی حرام است. (ربطی به هوس ندارد). آیه 51 میفرماید که حضورت در کنار همسرانت با اختیار توست. یعنی اگر میخواهی نوبت حضورت در کنار همسرانت را جابجا کنی، عیبی ندارد. این آیه از چند جهت نازل شد. یکی اینکه پیامبر در موارد متعدد، در جنگ یا سفر بودند و نمیتوانستند دقیقاً نوبت حضور در کنار همسرانشان را رعایت کنند (این ناخواسته بود) و این آیه میفرماید اختیار با توست و همسرانت هم راضی باشند چون شرایط خاص است. جهت دوم، دفاع از آبروی پیامبر بود که دشمنان، خرده گیری نکنند. شاید جهت سومی هم بوده که باید از پیامبر، حتی در جزئیات و مسائل خُرد هم اطاعت کرد. ــــــــــــــــــــــــــــ تیر انداختن به سوی پیامبر، شما را بزرگ نمیکند. لجاجت نکنید و از گذشتگان عبرت بگیرید. همان کسانی که شما مطالب آنان را بدون تفکر، کپی پیست میکنید با ذلت از دنیا رفتند. یعنی در آخرت که هیچ، در دنیا هم خیر ندیدند. خدایی که پیامبرش را از سخت‌ترین سختی‌ها گذر داد، قرار نیست در برابر شما کوتاه بیاید. پس این کارها را نکنید

ادامه پاسخ به ناشناس:::::: گفتید امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب، از 22 همسر دارای فرزند شد، نام این 22 فرزند را بنویسید. علت ازدواج‌های امیرالمؤمنین، هوس نبوده. کما اینکه درباره پیامبر هم توضیح داده شد. درباره امام حسن (علیه السلام) هم سند ارائه کنید وگرنه این می‌شود دروغ. تجربه نشان میدهد کسانی که به ازدواج‌های پیامبر ایراد میگیرند، چه بسا خودشان به فساد جنسی، انحراف و آلودگی مبتلا هستند. این تجربه‌ای است که در این سالها از چنین افرادی به دست آوردم. البته استقراء بنده، تامّ نیست. ولی همان هم نتیجه جالبی داشت. ناشناس را با وجدانش تنها میگذارم.

تجربه این سال‌های من نشان میدهد که اسلام‌ستیزان، بدون استثناء، افرادی پرادعا ولی پوچ هستند. پوچ زندگی میکنند و با پوچی هم از دنیا می‌روند. دقیقاً حرفهایی میزنند که با آن بیگانه هستند. به پیامبر، ایراد میگیرند که چرا چند بار ازدواج کرده، ولی خود این اسلام ستیزان، به انواع فساد و آلودگی جنسی مبتلا هستند. دم از عقلانیت میزنند ولی تاریخ را تحریف میکنند و اغلب، بدون تحقیق و تفکر، سخنانی را که باب میلشان باشد، می‌پذیرند. اغلب، افرادی عقده‌ای و متأسفانه دارای اختلالات شخصیتی هستند. اغلب کسانی هستند که پدر و مادرهایشان حتی اینها را تحمل نمیکنند. این تجربه و یافته‌های من است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.