مجازات زنان جادوگر در قرون وسطا

  • 1400/07/17 - 08:45
قدرت‌ گرفتن طالبان در افغانستان بهانه‌ی خوبی بود تا مسیحیان تبشیری بر طبل اسلام ستیزی و حقوق زن در اسلام بکوبند. بررسی رابطه‌ی اسلام با اعمال طالبانی مجال دیگر می‌طلبد، اما آنچه جالب توجه است، ناآگاهی تبشیری‌ها نسبت به تاریخ دین خودشان است. تاریخی که در برهه‌ای از آن شاهد بدترین شکنجه‌ها علیه زنان، تنها به اتهام جادوگری هستم. کتاب "چکش جادوگران" که با تایید پاپ نوشته شد، نسبت‌هایی عجیب در مورد زنان به کار می‌برد؛ این کتاب زن را موجودی ضعیف که دائم در پی فریب مرد است معرفی می‌کند و زنان را به سبب ضعف جسمی گناه‌کارتر می‌داند. چکش جادوگران خلقت زن را ناقص معرفی می‌کند چرا که از دنده‌ی چپ مرد است و خمیده‌گی آن را به معنی بر ضد مرد بودن تفسیر می‌کند!
جادوگری و طلسم زنان جادوگری و طلسم  زنان را در قرون وسطی به اتهام جادوگری مجازات می کردند

 زنان را در قرون وسطی به اتهام جادوگیری مجازات می کردند
پایگاه جامع فرق؛ ادیان و مذاهب_ این روز‌ها که طالبان در افغانستان حکومت می‌کند و محدودیت‌هایی برای زنان در کار و تحصیل اعمال کرده است، بهانه‌ی خوبی برای تبشیری‌ها به وجود آمده تا به وسیله‌ی آن به احکام اسلامی خرده گرفته و هرآنچه طالبان انجام می‌دهد را به اسلام نسبت دهند.

بررسی رابطه‌ی رفتار طالبان با حکم واقعی اسلام مجال دیگر می‌طلبد، اما آنچه مورد غفلت تبشیری‌ها بوده تاریخ سیاه دین خود در رابطه‌ با زنان است. آنجایی که بسیاری از زنان به اتهام جادوگر بودن مورد غضب و خشم مقامات کلیسا و فرهنگ رایج بودند.

کتاب چکش جادوگران به لاتینی Malleus Maleficarum در سال ۱۳۸۹ به دست دو تن از تفتیش‌گران برجسته به نام‌های هنری کرامر و جیکوب اسپنچر نوشته شده است. این کتاب حاوی بسیاری از افکار رایج مردم درباره جادوگران است و تأیید پاپ در مقدمه آن وجود دارد. هدف این رساله این است که جادوگری را امری واقعی و تهدیدکننده معرفی کند ... تکان‌دهنده‌ترین ویژگی کتاب چکش جادوگران حمله تند و تیز آن به زنان است.

حمله به جادوگران در اواخر قرون وسطا شاید اوج زن‌ستیزی در تاریخ اروپا باشد. همان‌طور که از گزیده زیر معلوم می‌شود، کتاب یادشده بسیاری از ادله زن‌ستیزان را که در آن روزگار رواج داشته است، بازگو می‌کند.

در این زمان، جادوگری میان زنان از مردان شایع‌تر است. اگر کسی در علت آن کنجکاوی کند، ما می‌توانیم نکته زیر را به آنچه تاکنون گفته شده است، بیفزاییم: از آنجاکه زنان از نظر ذهن و جسم ضعیف‌ترند، جای شگفتی نیست که بیشتر فریفته جادوگری شوند ...ولی دلیل طبیعی موضوع این است که زن از مرد جسمانی‌تر است و این امر از آلودگی‌های فراوان جسم او اثبات می‌شود.

در آفرینش نخستین زن نقیصه‌ای وجود داشت؛ زیرا وی از دنده خمیده‌ای آفریده شد که دنده سینه باشد و خمیدگی آن دنده به‌گونه‌ای است که گویا بر ضد انسان پیچ‌خورده است. به سبب این نقیصه، زن حیوانی ناقص است و از این جاست که پیوسته فریب می‌دهد. زیرا کاتو Cato می‌گوید: هنگامی که زن می‌گرید، دام می‌بافد.

همچنین می‌گوید: «هنگامی که زن می‌گرید، می‌کوشد مرد را فریب دهد.» داستان زن شمشون که با چرب‌زبانی جواب معماهایی را که شمشون برای فلسطینیان مطرح کرده بود، از او گرفت و به فلسطینیان گفت و وی را فریب داد، این ادعا را اثبات می‌کند. از قضیه نخستین زن نیز معلوم می‌شود که ایمان وی اندک بوده است.

این موضوع از واژه‌شناسی نیز اثبات می‌شود؛ زیرا واژه femina (زن) از fe به معنای ایمان و minus به معنای اندک ترکیب شده است؛ زیرا زن پیوسته در حفظ و نگهداری ایمان ضعیف‌تر است. ولی ایمان باکره مبارک(حضرت مریم) هم به طور طبیعی و هم به‌موجب فیض هرگز قصوری نداشت؛ حتی در زمان مصیبت مسیح که ایمان همه مردان در آن قاصر شد.
ازاین‌رو، زن بد در طبیعت خویش، سریع‌تر در ایمان خود متزلزل می‌شود و در نتیجه، ایمان را سریع‌تر رها می‌کند و اصل و منشأ جادوگری همین است. هنگامی که وی از کسی که قبلاً او را دوست داشته است متنفر می‌شود، از روی خشم و بی‌صبری با تمام وجود می‌جوشد؛ درست همان‌طور که امواج دریا پیوسته می‌جوشند و می‌خروشند. بسیاری از بزرگان به این حالت اشاره کرده‌اند ...

سینکا می‌گوید: هیچ شعله فروزانی و طوفان خروشانی و سلاح مرگباری به‌اندازه شهوت و غضب زنی که از بستر ازدواج طلاق داده شده است، ترسناک نیست ... زنان با دومین نقیصه خویش که احساسات و عواطف بی‌اندازه است، از طریق جادوگری راه‌های دیگر در صدد برمی‌آیند برای انواع انتقام‌گیری توطئه می‌کنند و نقشه می‌کشند. ازاین‌رو، تعجبی ندارد که این‌همه جادوگر در آن جنس وجود دارد.

همچنین زنان حافظه ضعیفی دارند. یک رذیلت طبیعی در آنان این است که حاضر نیستند منضبط باشند؛ بلکه بدون هیچ احساسی به آنچه درست است، از انگیزه‌های خویش پیروی می‌کنند ...
اینکه می‌گویند: «زن از دام خطرناک‌تر است»، مقصودشان نه دام صیادان، بلکه دام شیاطین است. زیرا مردان با دیدن زنان و شنیدن صدایشان، اسير امیال جسمانی خود می‌شوند می‌گویند: قلب زن یک تور است، درباره بدخواهی مرموزی که بر وجودشان حاکم است، سخن می‌گویند.

دست‌های زن مانند بندهایی برای بستن است. هنگامی که آنان دست‌های خود را بر مخلوقی می‌افکنند تا او را جادو کنند، نقشه خویش را به کمک شیطان عملی می‌سازند.
سرانجام، اینکه همه جادوها از شهوت جسمانی ناشی می‌شود و این چیزی است که در زنان قابل فرونشاندن نیست.

باب ۳۰ از کتاب امثال سلیمان را ببینید که می‌گوید: «سه چیز است که سیر نمی‌شود، آری، چیز چهارمی هم نمی‌گوید کافی است و آن دهانه رحم است.» ازاین‌رو، آنان به‌منظور فرونشاندن شهوت‌های خویش، حتی با شیاطین هم‌بستر می‌شوند. ادله دیگری را نیز می‌توان اقامه کرد؛ ولی کاملاً روشن است که نباید تعجب کنیم که زنان بیش از مردان تحت تأثیر بدعت جادوگری قرار می‌گیرند. ازاین‌رو، بهتر است آن را بدعت زنان جادوگر بنامیم تا بدعت مردان جادوگر؛ زیرا نام‌ها را از نیرومندترین گروه برمی‌گزیند. متبارک باد خدای متعالی که تا این زمان جنس مرد را از این جرم بزرگ حفظ کرده است! زیرا او که می‌خواست متولد شود و به‌جای ما رنج بکشد، این امتیاز را به ما مردان عطا کرد[1].

لازم به یادآوری است که شکار جادوگران در کشورهای پروتستان با بی‌رحمی کمتری صورت نگرفت.  هم مارتین لوتر و هم اصلاحگر فرانسوی ژان کالون با همان قاطعیت ماموران تفتیش عقاید قرن پانزدهم با جادوگران مقابله می‌کردند[2].

پی‌نوشت:
 [1]مسیحیت از لابلای متون، رابرت ای وان وورست، عباس رسول زاده، جواد باغبانی، موسسه امام(ره) 1393، ص 229
[2] تفتیش عقاید، دبورا بکراش، مهدی حقیقت‌خواه، ققنوس 1399، ص 116

تولیدی

دیدگاه‌ها

دم طالبان گرم زنان باید خانه دار باشند مردان باید کارکنند دربیرون منزل

یأتی على الناس زمان إذا سمعت باسم رجل خیر من أن تلقاه ، فإذا رأیته لقیته خیرا من أن تجربه ، ولو جربته أظهر لک أحوالا ، دینهم دراهمهم ، وهمهم بطونهم ، وقبلتهم نساؤهم ، یرکعون للرغیف ، ویسجدون للدرهم ، حیارى سکارى ، لا مسلمین ولا نصارى(۰) برای مردم روزگاری فرا می‏رسد که… دین و آئین آن‏ها درهم‏ هایشان است و همت آن‏ها شکم‏ هایشان و قبله آن‏ها زنانشان می‏باشد. رکوع و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی. اطاعت مردان اززنان در حدیثی که جامع الاخبار از سخنان پیغمبر‌(صلی الله علیه و آله و سلم) در حجه الوداع روایت می‌کند؛ آن حضرت فرمود: ای مردم! آنچه را که بعد از من روی می‌دهد هم اکنون به شما می‌گویم. از من بشنوید و حاضران شما به غائبان برسانند… و اطاع الرجل زوجته …(۱) مرد از زنش فرمانبرداری می‌کند تشکلیل مجالس زنانه مانندمردان رأیت النساء یتخذن المجالس کما یتخذها الرجال(۲) زنان بسان مردان جلساتی تشکیل می دهند مجلس زنان جهان در ایران تشکیل می‌شود قدرتمندگشتن زنان( تسلط زنان بر مردان و اجتماع) یأتی علی الناس زمان ، لا یعز فیه إلا الماحل ، ولا یستظرف إلا الفاجر ، ولا یضعف إلا المنصف ، یتخذون الفیء مغنما ، والصدقه مغرما ، والعباده استطاله علی الناس ، وصله الرحم منا والعلم متجرا ، فعند ذلک یکون سلطان النساءومشوره الإماء ، وإماره الصبیان “(۳) زمانی بر مردم خواهد آمد که جز اشخاص پست ومنافق و حقه باز کسی احترام نشده وجز اشخاص فاجر وفاسق کسی مورد لطف قرار نگیرد افراد باانصاف ضعیف شده واموال عمومی غنیمت و صدقه ( زکات و حقوق واجبه ) خسارت و زیان محسوب شده و برای منت صله رحم انجام شود و علم و دانش برای تجارت بکار رود ، آن زمان است که زنان قدرتمند گشته و با کنیزکان مشورت میشود و بچه ها به حکومت خواهند رسید . البته این حدیث با کمی تغییر درکافی آمده که امام علی علیه السلام از واژه تسلطن یعنی قدرت می یابند اسیتفاده کرده است: قال أمیر المؤمنین علیه السلام ( لیأتین علی الناس زمان یظرف فیه الفاجر ، ویقرب فیه الماجن ، ویضعف فیه المنصف ، قال : فقیل له : متی ذاک یا أمیر المؤمنین ؟ فقال : إذا اتخذت الأمانه مغنما ، والزکاه مغرما ، والعباده استطاله ، والصله منا ، قال : فقیل : متی ذلک یا أمیر المؤمنین ؟ فقال : إذا تسلطن النساء ، وسلطن الإماء ، وأمر الصبیان ) .(۴) قدرتمندی زنان به مشورت با آنان فعند ذلک یکون السلطان بمشوره النساء(۵) ودرآن زمان قدرت وسلطنت با مشورت با زنان است یعنی مدیریت وکشورداری با مشورت زنان انجام میشود. مرکب سواری زنان إذا تشبه الرجال بالنساء ، والنساء بالرجال ، واکتفی الرجال بالرجال ، والنساء بالنساء ، ورکبت ذوات الفروج السروج فعلیهن من أمتی لعنه الله (۶۶) زمانیکه مردها شبیه زنها و زنها شبیه مردها شده ومردها با مردها و زنها با زنها مشغول شده و زنها سوار بر زینها(مرکب) گشته.وبرآن زنان امت من لعنت خداباد امارت زنان بر اجتماع والذی نفسی بیده یا سلمان ، فعندها تکون إماره النساء(۷) سوگند به خدایی که جانم در دست اوست در آن هنگام زنان به فرمانروایی در میآیند وزرای زن کشورهای اسلامی مشارکت زنان با شوهران در تجارت عندها تشارک المرأه زوجها فی التجاره(۸) در آن زمان زنها در تجارت و بازرگانی با مردان خود مشارکت میکنند افزایش فعالیت اقتصادی زنان جریان امور بر طبق خواسته های زنان ورأیت النساء وقد غلبن علی الملک وغلبن علی کل أمر لا یؤتی إلا ما لهن فیه هوی(۹) وزنهارامیبینی که برامور وملک وحکومت غلبه می کنند وهرچه را که براساس خواسته های خود می خواهند به جامه عمل می پوشانند. پرداخت مؤنه مردان توسط زنان شان(خرج منزل بازنان است) ورأیت الرجل یکری امرأته وجاریته ویرضی بالدنی من الطعام والشراب(۱۰) وزمانی رادیدی که مردان توسط زنان آب وغذای کمی بدست می آورند وراضی هستندبه کمترین چیزی توسط زنانشان ارتزاق کنند. یعنی دیدی که زن شوهر خود را بدبخت می کند وبرخلاف میل او عمل می نماید وخرجی شوهرش را می پردازد ! وهرگاه دیدی که مرد زن و کلفت خود را اجاره میدهد وبه خوردن وخوراکی که از راه رذالت تحصیل میکند راضی میشود نکته: شما الان در جامعه می بینیدکه بسیاری از مردان حاضرند زنشان با نامحرمان باشد وسرکاربرود تا اندک قلیلی حقوق زن را بگیرندودرزندگی استفاده کنند واژه الدنی کاملا مشخص می کند که به زنان حقوق کمی می دهند. رفتار زنان بر خلاف میل شوهران ورأیت المرأه تقهر زوجها وتعمل ما لا یشتهی وتنفق علی زوجها(۱۱) هرگاه دیدی رفتار زنان بر خلاف میل شوهران شده وکاری را که شوهرانشان دوست ندارند انجام میدهند وزن خرج شوهرش را می دهد نکته: البته واژه تقهر دلالت برخشونت زن باشوهرهم میکند

نکاتی که داین روایت جالبه اینه که زنان طلاق می گیرندسوار مرکب میشوند،حرف شوهرشان را گوش نمی کنندواکثرعلائم بالا در تهران یافت می شود عن المفضل بن عمر عن الامام الصادق(ع) قال: یا مفضل! أتدری أینما وقعت الزوراء؟ قال: قلت: الله و حجته اعلم. فقال: إعلم یا مفضل أن فی حوالی الری جبلا أسود یبتنی فی ذیله بلده تسمی بالطهران و هی دار الزوراء التی تکون قصورها کقصور الجنه و نسوانها کحور العین.و اعلم یا مفضل، أنهن یتلبسن بلباس الکفار و یتزین بزی الجبابره، و یرکبن السروج، و لایتمکن لأزواجهن، و لاتفی مکاسب (مساکن- خ ل) أزواجهن لهن فیطلبهن الطلاق منهم، و یکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء، و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال. فإنک إن ترید حفظ دینک فلاتسکن فی هذه البلده، و لاتتخذها مسکنا، لأنها محل الفتنه، و فر منها إلی قله الجبال….(۱۳) ” نقل کرده مفضّل بن عمر ازحضرت صادق(ع) که فرمود: ای مفضل! آیا می دانی کجا واقع می شود دار زوراء؟ عرض کردم: خدا و حجت خدا بهتر می داند. فرمود: ای مفضّل! بدان به درستی که در حوالی ری، کوهی است سیاه، بنا می شود در ذیل آن کوه شهری به اسم طهران که دارای قصرهایی است مانند قصرهای بهشت و زن های آن شهر مانند حورالعین می باشند. بدان ای مفضّل! آن زن ها ملبس به لباس کفار و مزین به زینت جبّارین می شوند و سوار می شوند به زین و تمکین از شوهر نکنند و وفا نکند کسب شوهرها بر مخارج آن ها، پس طلاق بخواهند از شوهرها و … شبیه می شوند مردها به زن ها و زن ها به مردها، پس اگر خواستی دینت را حفظ کنی، در آن شهر سکنی مکن، و منزل و خانه در آن جا اختیار منما. برای خاطر آن که آن جا محل فتنه است و فرار کن از آن شهر به سوی قله های کوه و از سوراخ کوهی به سوراخ کوهی مثل روباه و بچه های روباه.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.