رسوایی دیگر برای احمد بصری

  • 1396/03/12 - 15:09
بی اطلاعی احمد بصری از بعضی مطالب باعث می‌شود که ما بیشتر به دروغ‌گو بودن او پی‌ببریم. وی ادعا کرده است که هیچ کسی قبل از او مدعی مهدی در حدیث وصیت نشده است ولی غافل از این‌که قبل از او مدعی مهدویت دروغین دیگری به نام، علی رضا پیغان به این حدیث تمسک کرده و خود را همان مهدی دانسته است.

احمد بصری مدعی دروغین یمانی ادعا کرده است که قبل از من کسی به حدیث موسوم به وصیت استناد نکرده و مدعی نشده است. اما این ادعای احمد بصری نیز باطل است؛ چرا که علی‌رضا پیغان یکی از مدعیان مهدویت، در کتاب «القائم» خود قبل از احمد بصری به این حدیث استناد کرده است و مدعی شده است. وی در سال 85 دستگیر و در سال ۸۷ اعدام شده است. علی‌رضا پیغان می‌گوید: «و در این زمان، من ملِک سوم خداوند عزّوجلّ، اسرافیل زمان می‌باشم؛ و منظور از آدم (ع) سید حسینی (ع) و قبر امام دوازدهم (ع) می‌باشد. یعنی اول کسی که این دو امام را قبول کرده است. رسول خدا (ص) در این‌باره فرموده است، برای مهدی ما سه اسم می‌باشد. 1. محمد مثل اسم من 2. احمد و عبدالله مثل اسم پدرم 3. مهدی که او نخستین مؤمن می‌باشد؛ (یعنی من اولین کسی‌که به سید حسینی (ع) و فوت و قبر امام دوازدهم (ع) ایمان آورده است.»(القائم، علی‌رضا پیغان، ص 41.) وی ادعا دارد که همان مهدی موجود در حدیث وصیت است، همان ادعایی که احمد بصری دارد!

تولیدی

دیدگاه‌ها

اینکه استناد به وصیت نیست... متن وصیت را خواندی؟؟؟در کتاب الغیبة شیخ طائفه رحمت الله علیه

سلام هیچ. این متن دقیقا استناد وی به همین روایت را می‌کند. در غیر اینصورت در کدام حدیث چنین مضامینی که وی در این متن بالا دارد موجود است؟

خب استناد کرده باشه. مگه اسمش احمد یا عبدالله یا مهدی بوده؟

سلام کاظم. همونطور که احمد پسر حسن نیست و توجیه می کند، سید نیست و توجیه می کند، و ده ها ادعای دیگر که دلیلی ندارد علی رضا پیغان هم می تواند توجیه کند که من دارای اون اسم ها هستم.

عليرضا حدود ٧ سال بعد از أحمد_الحسن ادعا كرده است. أحمد_الحسن در سال ١٩٩٩ ادعا كرد در صورتي كه عليرضا در سال ٢٠٠٦ ادعا كرد....

سلام باید توجه نمود برخلاف آن چیزی که شما ادعا نموده‌اید علیرضا پیغان سه سال قبل از احمداسماعیل بصری در اثبات ادعای امام بودن خود بدین روایت تمسک یافته و بافته‌های خود را بدان حمل نموده است. احمد اسماعیل اذعان دارد که در تاریخ ۱۹۹۹ میلادی مصادف با ۱۳۷۸ شمسی ادعای امامت خود را کشف و اعلان نموده در حالیکه پیغان از سال ۱۳۷۰ شمسی خود را مورد عنایت الهام و توجه الهی دانسته و در ۱۹۹۶ میلادی مصادف ۱۳۷۵ شمسی اعلان امامت نموده است . دلیل این مورد که احمد در سال 1999 میلادی ادعای امامت نموده، مطالبی است که در سایت رسمی احمد اسماعیل موجود می‌باشد: «قبل عام ۱۹۹۹ بسنين كان السيد احمد ع يلتقى بوالده الامام المهدى سلام الله عليه في عالم الشهاده وكان ينهل من علمه ويسير على خطواته وفى نهاية عام ۱۹۹۹ بدأ وبأمر الامام المهدى بنقد الباطل في الحوزة بشدة وطالبهم بالاصلاح العلمي والعملي والمالي وبعد مسيرة نقد ومطالبة بالاصلاح استمرت حتى عام ۲۰۰۲ امر الامام المهدى السيد احمد الحسن بابلاغ الناس بأنه رسول من الامام المهدى وبدأت دعوة الناس للايمان بالسيد احمد الحسن في الشهر السابع عام ۲۰۰۲م والموافق شهر جمادى الاول عام ۱۴۲۳ هجري في النجف الاشرف» باید توجه کرد که قبل از علیرضا پیغان افرادی بوده‌اند که به این حدیث استناد نموده‌اند: محمد کریم خان کرمانی (۱۳۸۸ق) و محمد باقر شریف طباطبایی (۱۳۱۹ق) از بزرگان شیخیه، در اثبات اصطلاح رکن رابع و نقیب بودن شیخ احمد احسایی از حدیث وصیت کتاب الغیبه شیخ طوسی بهره برده‌اند. محمد کریم خان کرمانی رهبر فرقه شیخیه کریمخانیه در جلد چهارم کتاب ارشاد العوام برای اثبات رکن رابع، ابتدا به ضرورت هدایت مردم و لزوم هدایت کنندگانی بین مردم با عنوان مهدیین اشاره کرده و با استناد به حدیث موسوم به وصیت از کتاب الغيبة شيخ طوسی نوشته است:«از این حدیث شریف بر می‌آید که به شیعیان نیز مهدی می‌توان گفت و ایشان بزرگان شیعه‌اند و هدایت یافته‌گان و هدایت‌کنندگان و غیر از دوازده امامند.»[1] از طرف دیگر میرزا محمدباقر طباطبایی در تبیین حدیث وصیت و کلام محمدخان کرمانی این نکته را تذکر داده است که مراد از ( احمد ) در حدیث وصیت شیخ طوسی، شیخ احمد احسایی می‌باشد و او همان قطب و پیشوایی است که در دوران غیبت باید به امور مردم رسیدگی نماید این فرد پس از تایید سخنان محمدکریم‌خان کرمانی و این که در دوران غیبت نقبایی برای امام وجود دارد می‌گوید: «عرض می‌شود که جواب این فرمایش، آخر در جواب فرمایش اول گذشت و لکن از برای توضیح عرض می‌کنم که آنچه در آن شکی نیست مراد از دوازده مهدی دوازده، نقیب‌اند روحى لهم الفداء . که همیشه در حضور به خدمت گزاری مشغولند و انس آن حضرت عجل الله تعالی فرجه به ایشان است و ایشان مهدی هستند و هادی ایشان امام علیه السلام است و چون یکی از ایشان فوت شود و رحلت کند شخص دیگر را خداوند عالم جل شانه ترقی دهد و به جای او و بدل او قرار دهد تا همیشه دوازده نفر در حضور به خدمتگزاری مشغول باشند و احتمال می رود که مراد از دوازده مهدی غیر از دوازده خدمتگزار در حضور باشند و چون در آخرالزمان فتنه و فساد این خلق منکوس زیاد می‌شود و شکوک در تزاید است آن جناب مراد حضرت مهدی علیه اسلام ] چون راعی خلق است در آخر الزمان ایشان را بفرستد در میان خلق از برای رفع شکوک و شبهات و سد ثغور مسلمین ...پس به تدریج باید ظاهر شوند و اینکه اول ایشان به اسم دارد که یکی از آن ها احمد است شاهد این مطلب است که به تدریج بروز خواهند کرد واول و دویمی دارند و دور نیست که اول ایشان مرحوم شیخ احمد احسایی ] اعلی الله مقامه بوده و باقی بعد از آن جناب به تدریج بیایند»[2] پس با توجه به نمونه‌های ذکر شده ادعایی که شما بیان نموده‌اید نادرست است و پیش از احمداسماعیل بصری، محمدکریم خان کرمانی رهبر شیخیه و علیرضا پیغان از حدیث وصیت برای اثبات ادعای خویش بهره برده‌اند. پی نوشت: [1]. .ارشاد العوام ج4ص224. [2]. .رساله میرزا محمد باقر شریف طباطبایی در جواب حاج میرزا حسن موسوی اصفهانی.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.