سربازان ساسانی در بند و زنجیر

  • 1393/07/23 - 21:20
فتح ایران به دست سپاه عرب، همواره محل بحث و گفتگو بوده است و در مسیر پژوهش هرچه پیشتر رویم، درهایی نوتر و شگرف به رویمان باز می‌شود. در این میان حکایت عجیب سپاه ساسانی و برخورد حیرت‌آور و تحقیرآمیز اشراف ساسانی با سربازان ایرانی، قابل توجه است. از جمله در فتح یکی از مناطق جنوب غربی ایران به دست سپاه عرب، سران ارتش ساسانی، سربازان ایرانی را با زنجیر بستند تا آنان فرار نکنند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فتح ایران به دست سپاه عرب، همواره محل بحث و گفتگو بوده است و در مسیر پژوهش هرچه پیشتر رویم، درهایی نوتر و شگرف به رویمان باز می‌شود. در این میان حکایت عجیب سپاه ساسانی و برخورد حیرت‌آور و تحقیرآمیز اشراف ساسانی با سربازان ایرانی، قابل توجه است.
حسن پیرنیا (متوفای 1314)، در «تاریخ ایران باستان» می‌نویسد: «در 12 و 13 هجرى كه مطابق 633 و 634 ميلادى می‌شود، خالد وليد سردار نامى مسلمين به طرف شمال حركت كرده، وارد نقطه‌‏اى شد كه در نزديكى خليج فارس و كويت امروزه واقع و در آن زمان سرحد ايران شناخته شده و موسوم به حفير بود. در اينجا او به هرمز سرحددار محل تكليف كرد كه اسلام را قبول كند يا جزيه دهد. جنگ ما بين ايرانی‌ها و مسلمين درگرفت و هرمز، خالد را به جنگ مَرد و مَرد يعنى مبارزه دو سردار طلبيده؛ به دست وى كشته شد. بعد اعراب بر ايرانی‌ها تاختند و فاتح شدند. اين جنگ را جنگ زنجير ناميده‌‏اند زيرا به طوري كه اعراب نوشته‏‌اند، پاى بعضى از سربازان ايران را زنجير كرده بودند كه فرار نكنند (احوال روحى قشون از اينجا معلوم مي شود كه چگونه بوده). خالد ايرانی‌ها را تعقيب كرد ولى به قشون ايران كمكى رسيد و كار خالد مشکل شد در اين احوال، او به جنگ تدافعى پرداخت ولى ديرى نگذشت كه به او هم كمكى رسيد و جنگ سختى روى داد كه باز مسلمين فاتح شدند. بعد خالد ساحل فرات را گرفته بالا رفت...»[1].
سرپرسى سايكس در «تاريخ ايران‏» می‌نویسد: «... در اين‏جا -حفیر- نهر آبى كه بود در تصرف ايرانيان بوده است. خالد ندا در داد كه از ميان ما دو فريق هركدام شجاع ‏تر است چشمه‏‌هاى‏ آب از آن وى خواهد بود. اين بگفت و فورا شروع به حمله كرد. او با هرمز به جنگ‏ مرد و مرد (مبارزه دو سردار) مشغول شد. اين عرب متهور و جسور عوض اينكه كمين كند دفعتاً حمله برده با ضرب خنجر كار حريفش را ساخت. مسلمانان به دشمن كه به واسطه كشته شدن سردار، دلسرد شده بود، حمله بردند و همه را منهزم ساختند. غنائمى كه در اينجا به دست مسلمان‌ها آمد خيلى زياد و از آن‌جمله فيلى بوده است كه آن را مخصوصا به مدينه فرستادند. اين فتح كه به آسانى حاصل شد معروف به «جنگ زنجير» يا «ذات السلاسل» می‌باشد. چه بعض از سپاهيان ايران براى جلوگيرى از فرار، زنجير شده بودند».[2]
این مسئله را می‌توان در متون تاریخی نیز مشاهده نمود.[3] بر پژوهشگران روشن است که سران سپاه ساسانی به نیکی می‌دانستند که اگر سربازان چنین در غلّ و زنجیر نمی‌شدند، هرآینه راه فرار را برمی‌گزیدند، و یا حتی ممکن بود که به سپاه عرب ملحق شوند! چه فراوان رخ داده بود که بسیاری از سپاهیان با شنیدن ندای اسلام، آیین زرتشتی را رها کرده و به آیین مسلمانی گرویده بودند و بسیاری دیگر نیز عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته بودند.[4]

پی‌نوشت:

[1]. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، تهران: انتشارات دنیاى كتاب‏، ۱۳۸۴. ج ‏4، ص 2819
[2]. سرپرسى سايكس، تاريخ ايران‏، ترجمه سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى‏، انتشارات افسون‏، تهران ۱۳۸۰، ج ‏1، ص 680-679
[3]. أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، البداية و النهاية، بيروت: دار الفكر، 1986. ج‏ 6، ص 344
[4]. بنگرید به «مقایسه اخلاق سپاهیان عرب و حکومت ساسانی»، «عبور فاتحین ایران از فرات، با حمایت جمعی از ایرانیان»، «دفاعیه‌ی استاد زرینکوب پیرامون اسلام»، «مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار، گفتاری از عبدالحسین زرینکوب»، «سیاه اسواری و مسلمان شدنِ بخشی از بدنه‌ی ارتش ساسانی!» و...

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

اين عربها همه چيزمون رو ازمون گرفتن

میتونم ازتون بپرسم که عربها دقیقاً چیرو از شما گرفتن ؟؟؟؟؟ و اینکه ایران اگه خیلی قدرتمند بود چرا "همه چیزش" رو به عربها بخشید ؟؟؟ و اینکه آیا عربها چیزی به شما هم دادن ؟؟؟ لطفاً جواب بدید چون من با شما موافق نیستم و معتقدم که این حرف شما نمیتونه درست باشه

بنظر شما مورخین اگر پیامبر بود به ایران حمله میشد ؟ طوری از خالد بن ولید مینویسی که گویا عرب هستی همین صدام وقتی که دید در ایران یک پیرمرد روحانی حکومت را در دست گرفته فرصت را غنیمت شمرد به ایران حمله کرد تصورش این بود که این پیرمرد چه از حکومت میدونه ایرانیان همیشه میتوانستند سرزمین انهارا اشغال کنند ولی نکردند دشمن ایرانی همیشه یونان بوده نه همسایه ها چرا بعد از اسلام این همه جنگ در ایران بوده

منکه فکر نمیکنم سرباز ایرانی درهیچ عصری بخواد پشت به دشمن و رو به میهن فرار کنه چه برسه پشت به خاکش کنه و بره تو سپاه دشمن این چیزا حتی از اعرابم بعیده نمونش امان نامه ای که عمر سعد برای عباس ابن علی فرستاد و عباس (ع)هیچ اعتنایی به امان نامه نکردو مثل مرد کشته شد

جنگ ذات السلاسل مربوط به چیز دیگه ایه

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.