بررسی تاريخیِ ادعای كشتار زرتشتيان در عصر صفويه

  • 1395/03/05 - 10:10
منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند. اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ تاريخ بشريت، عرصه جنگ‌ها و درگيری‌های بسياری بوده و تاريخ هيچ ملتی خالی از نبرد و نزاع نيست. در اين ميان، جامعه زرتشتی نيز فراز و فرودهای بسياری از سر گذراند، كه از آن جمله می‌توان به حيات اين جامعه كوچك در عصر صفويه اشاره نمود.
ايامی كه زرتشتيان سرشار از اميد واهی و سرخوشی ناشی از وعده‌های پوچ رهبران خود بودند. ليكن ناگهان اتفاقی رخ داد، حادثه‌ای كه همه معادلات موبدان زرتشتی را بر هم ريخت. موضوعی كه امروزه به ابزاری در جهت مظلوم‌نمایی باستانگرايان مبدّل شده است. آن حادثه چه بود؟! «كشتار بی‌رحمانه زرتشتيان بی‌گناه و مظلوم، به دست حاكمان خونخوار و وطن‌فروش صفوی!»
ليكن به راستی آيا چنين بود؟ به فرض كه چنين حادثه‌ای رخ داده باشد، آيا زرتشتيانی كه كشتار شدند، آيا بی‌گناه بودند؟ شاه صفوی كه دست به چنين رفتاری زد، خونخوار و بی‌منطق و وطن‌فروش بود؟ اگر قضاوت‌های مغرضانه و جهت‌دار جهانگردان اروپايی (همچون ژان شاردن) را در نظر بگيريم، همين گونه بود.[1] اما اگر بخواهيم منطقی و بر اساس عقلانيت به داوری بنشينيم، بايد بدانيم كه سخنان آن دسته از جهانگردان اروپايی صحيح نيست. حقيقت را بايد از دل تاريخ بيرون كشيد:
به اعتقاد زرتشتيان، هر هزار سال، يك منجی برای نجات دين زرتشتی می‌آيد. لذا زرتشتيان منتظر بودند كه در حوالی سال 1000 هجری (مصادف با حكومت صفويان در ايران) منجی ظهور كرده، اسلام را نابود كند و آيين زرتشتی را دوباره احياء كند. زرتشتيان در آن دوره در اثر همين عقيده، به شدت فعال شده، و با زرتشتيان هندوستان نامه نگاری می‌كردند و در پی آماده سازی جامعه زرتشتی برای جنگ عليه مسلمانان بودند. نمونه اين رفتارهای توطئه آميز را می‌توان در سندِ «بهمن‌جی نُسِروان‌جی دابار» (Bahmanji Nusserwanji Dhabhar) مشاهده كرد، كه از اسناد زرتشتی است. در اين سند نامه زرتشتيان ايران به زرتشتيان هندوستان آمده است: «هزاره اهريمن به پايان رسيده است و هزاره اهرمزد نزديك است و ما اميدواريم چهره شاه بهرام شكوهمند را ببينيم و هوشيدر و پشوتن، بيگمان خواهند آمد».[2]
گفتنی است، «شاه بهرام» كه در متن نامه، آمدنش بشارت داده شد همان «شاه بهرام ورجاوند» است كه طبق عقائد زرتشتيان، پيش از موعود زرتشتی می‌آيد و مساجد را ويران كرده، مسلمانان را قتل عام می‌كند.[3] اين گونه شد كه شاه عباس و بعدها شاه سلطان حسين، به تعقيب و مجازات زرتشتيان پرداختند (هرچند موعود زرتشتی نيز در موعِد مقرّر ظهور نكرد و همين امر، دروغ بودنِ دين و آيين آنان را روشن ساخت).
روشن است كه زرتشتيان در آن عصر انتظار آمدن منجی را می‌كشيدند (و برای آن زمان نيز تعيين كرده بودند)، و به يكديگر بشارت تخريب مساجد و كشتار مسلمانان را می‌دادند، و حتی با هم‌پيمانان خود در بيرون از مرزهای ايران نيز ارتباط برقرار كرده بودند. در اين وضعيت، پادشاهان صفوی (به ويژه شاه عباس و ديگر شاهان پس از او كه در راه دفاع از ميهن، در جبهه غرب عليه امپراتوری عثمانی و در جبهه جنوب عليه متجاوزين پرتغالی و... می‌جنگيدند) چه بايد می‌كردند؟ در مقابل اين توطئه آشكار داخلی سكوت می‌كردند؟ می‌نشستند و تماشاگر تهديد‌های زرتشتيان عليه مردم ايران می‌شدند؟ دموكرات‌ترين حكومت جهان را در نظر بگيريد، در مقابل اينگونه تهديد‌ها چه واكنشی نشان می‌دهد؟ مجازات اين توطئه آشكار، جز آن چه بر سر زرتشتيان آمد، چيست؟
نكته پايانی اينكه پيش از آشكار شدن توطئه و خيانت زرتشتيان به مردم ايران، شاه عباس صفوی نه تنها زرتشتيان را آزار نمی‌داد، بلكه به آنان كمك‌ها كرد، از جمله همكاری با زرتشتيان ايران و هند در جهت تأليف فرهنگ‌نامه، كه در منابع تاريخی آمده است.[4] حتی منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند.[5ُ] اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.

پی‌نوشت:

[1]. مری بويس، زرتشتيان، باورها و آداب دينی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391 (ويراست دوم)، ص 215
[2]. مری بويس، همان، ص 216 ؛ همچنين بنگريد به:
Dhabhar, B. N (transl.), The Persian Rivayats of Hormazyar Framarz and Others, Bombay, 1932, Pp 593-594.
[3]. بنگريد به: «برنامه‌ی موبدان زرتشتی برای تخریب مساجد در ایران + تصویر»
[4]. مری بويس، همان، ص 217
[5]. مری بويس، همان، ص 217 ؛ همچنين بنگريد به:
J. Fryer, A New Accouni of East India and Persia, 1672-1681, ed. W. Crooke, Hakluyt Society, London 1915, Vol. II, Pp 295

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

درود بر ایران وایرانیان در قرنی به سر میبریم که حتی کودکانمان هم خوب را از بد تشخیص میدهند .هر فردی میتواند با مراجعه به منابع اگاه ومعتبر ،تاریخ ایران عزیزمان را مرور کند .از ده حمله بزرگ در کل تاریخ دنیا هفت حمله ان به ایران شده از جمله حملات اعراب ،مغول ،ترک وغیره .ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شدند ودر حقیقت شیعه گری را پذیرفتند تا مسلمان واقعی نباشند چون مسلمان واقعی بودن برایشان خیلی سخت بود .چون مسلمان واقعی بودن یعنی قتل وغارت چون مسلمان واقعی بودن یعنی داعشی بودن .وهیچ ایرانی نمی تواند مثل یک داعشی باشد .شیعه گری یعنی سکوی پرتاب به عقب .شیعه گری یعنی پوششی بر زرتشت .شیعه گری یعنی سیاست صفویه .شیعه گری یعنی حفظ کردن زبان فارسی .شیعه گری یعنی حفظ کردن مرزهای ایران که تا زمان صفویه ،عراق وسوریه هم جز خاک ایران بود و امروز هم که شیعه هستیم برای سرزمین پدریمان با سیاست وچنگ ودندان می جنگیم .شیعه گری یعنی انسانیت .زرتشت یعنی انسانیت

درود بر ایران وایرانیان در قرنی به سر میبریم که حتی کودکانمان هم خوب را از بد تشخیص میدهند .هر فردی میتواند با مراجعه به منابع اگاه ومعتبر ،تاریخ ایران عزیزمان را مرور کند .از ده حمله بزرگ در کل تاریخ دنیا هفت حمله ان به ایران شده از جمله حملات اعراب ،مغول ،ترک وغیره .ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شدند ودر حقیقت شیعه گری را پذیرفتند تا مسلمان واقعی نباشند چون مسلمان واقعی بودن برایشان خیلی سخت بود .چون مسلمان واقعی بودن یعنی قتل وغارت چون مسلمان واقعی بودن یعنی داعشی بودن .وهیچ ایرانی نمی تواند مثل یک داعشی باشد .شیعه گری یعنی سکوی پرتاب به عقب .شیعه گری یعنی پوششی بر زرتشت .شیعه گری یعنی سیاست صفویه .شیعه گری یعنی حفظ کردن زبان فارسی .شیعه گری یعنی حفظ کردن مرزهای ایران که تا زمان صفویه ،عراق وسوریه هم جز خاک ایران بود و امروز هم که شیعه هستیم برای سرزمین پدریمان با سیاست وچنگ ودندان می جنگیم .شیعه گری یعنی انسانیت .زرتشت یعنی انسانیت 1. در عصری به سر می‌بریم که کودکان هم خوب را از بد تشخیص می‌دهند، اما چه بسیار کسانی که پشت لبشان سبز شده، گمان می‌کنند که بزرگ شده اند ولی... 2. جناب شما که مدعی مراجعه به منابع آگاه هستید، سخنانتان متکی بر کدام سند و منبع است؟! 3. گفتید از 10 حمله بزرگ تاریخ، هفته حمله به ایران شده است. میتوانید این 10 حمله را نام ببرید؟ چرا حرف ناپخته و نادرست می‌زنید؟ حمله کورش به اوپیس را ندیدید؟ حمله انوشیروان به روم و قتل و غارت مردم را ندیدید؟ حمله داریوش و خشایارشا به یونان را ندیدید؟ 4. اینکه ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شده باشند اولا توهین به خود ایرانیان است. یعنی اینقدر اجداد شما بی‌شعور و زبان نفهم بودند که باید به زور شمشیر عقیده شان عوض می‌شد؟ ثانیا تمام اسناد تاریخی گویای این است که اسلام ایرانیان غالبا با اختیار بود. [http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86] 4. گفتید مسلمان واقعی یعنی داعشی بودن! چقدر یک فرد میتواند بی‌سواد و بیفکر باشد؟ و بدتر اینکه در عین بیفکری، پرادعا هم باشد. اسلام واقعی یعنی داعش؟ یعنی قتل و غارت؟ پس شما در مطالعات خود (!) به این نتیجه رسیدی که اسلامِ یزید بر حق است! و اسلامِ امام حسین باطل؟! این بود نهایت مطالعات شما ؟! اگر فقط از 1 درصد مغز خودتان استفاده میکردید به این نتیجه نمی‌رسیدید. 5. شیعه 500 سال قبل از صفویه هم در ایران وجود داشت. پس نمیتواند مخلوق صفویه باشد. 6. گفتید که یک ایرانی نمیتواند داعشی باشد. اتفاقا امروز 500-600 نفر از تکفیری‌ها و سلفی‌های ایرانی عضو داعش هستند. اصلا در تاریخ اگر نگاه کنیم کارهای کورش و داریوش بسیار بدتر از داعش بود. این حقیقت است. بخوانید: [http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%8A%D8%A7%D9%86]

درود بر همه ایرانیان که واقعیت خدمات ایران به اسلام و عکس آن برای همه از کودکان تا بزرگتر ها مشخص و روشن هست و عده ای به دنبال نادیده گرفتن آن هستند. شما می توانید با مطالعه کتاب کارنامه اسلام آقای زرین کوب می توان مطالعه کرد.

اخه من نمی دونم چرا از زرتشت وسا سانیان اینقدر حمایت میشه چرا خودتون رو فریب میدهید پایتخت ساسانی تیسفون بود وسط شهر پر از آشغال وکثافت بود ولاشخورها در اسمان شهر برای خوردن اجساد در پرواز بودند کسی حق یاد گیری وآموزش نداشت سربازان ایرانی دست تجاوز وحتک حرمت بنام شاهنشاه به ری زنان ودختران گشوده بودند با جادو افراد زیادی قربانی ونابود میشد ملاکین واربابان خودخواه ونادان همه کاره بودند ایرانی وجود نداشت ورومیان از هر طرف اماده رخنه به زندگی وادم ربایی بودند باور کنید دستشویی هایی که الان هست در خانه ها از بهترین خانه های انها بهتراست چرا خودتان را فریب میدهید کدام عظمت تاریخ نگاران یهودی ومسیحی تواریخ را نوشته اند چقدر انها راست وچقدرشان دروغ است ایا میدانید ؟خودرا گرفتار اوهام نکنید وگرنه در اینده برده بدکاران خواهید شدنه پدری مشخص بود نه مادری اکثرا حرام زاده به دنیا میامدند نه قانونی بود ونه حدودی مشخص برای اقویاظلم وستم بیداد میکرد مردم دسته دسته به طرف حلب سوریه برای پناهندگی به سمت امپراطوری رو میگریختند بقول شما اگه عدالتی بود چراوچگونه پس عربهای پابرهنه که حتی گاه به جای شمشیر به دلیل فقر از چوب استفاده میکردند بر ارتش مجهز ساسانی پیروز شدند در تمامی ارتش به اصطلاح مقتدر ایرانی 17 نفر با سواد وجود نداشت که لیست اسرارا تهیه نموده وبه سالاران عرب گزارشی بدهد اخر تاکی ماباید به خود اینقدر دروغ بگوییم وخودرا بازیچه یهودیان نشاند دهیم اگه خوب ومحکم بودند که به این سادگیا شکست نمی خوردند اونهم از حمله مغول ارتش مغول نصف ارتش ایرا ن هم همه اش نمیشد پس چرا اون بلا سرمون اومد چرا ترکان خاتون خودش وهرکی رو که میشناخت در اردوگاههای مغول به فحشا میکشید دوست عزیز ما مشکل از خودمونه لطفا گردن اینو اون نیاندازیم همون ایرانیی که سنگش رو به سینه میزنی راه رو به ارتش کوچک اسکندر نشان داد تا ارتش فرناز باد غافلگیر شد برو از اعترافات رستم پهلوان ایرانی فرمانده ارتش یزدگرد بپرس حال وروز ایرانیان قبل از اعراب رو.تموم

واقعا متاسف از این دروغ تاریخی که نوشتین . از کجا در اوردین اینا رو. خیانت به چی . شاه عباس به بچه های خودش رحم نمیکرد . اگر نامه نوشتن به هند به خاطر وضع بد شون بوده و اون ها پول براشون میفرستادن . یا در مورد کتب و اداب شون بهم نامه مینوشتم . خجالت بکش دروغ چاپ میکنی

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.