خلقتی از میوه بهشتی در منابع اهل سنت

  • 1395/11/10 - 23:36

ذکر فضیلت ازخلقت جسمانی حضرت زهراء(سلام الله علیها) خود دلیل بر برتر و بحق بودن دارد، پیامبر اکرم فرمودند پاى درختى از درختان بهشت ايستادم كه هرگز چنين درخت زيبائى نديده بودم، يكى از آن ميوه‌ها را چيدم و خوردم آن ميوه نطفه فاطمه شد كه اينك هر وقت مشتاق بوى بهشت مى‌شوم ، آن بوى را از فاطمه استشمام مى‌كنم  فاطمه مثل زنان ديگر نيست.

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ در منابع اهل سنت فضایل زیادی از حضرت زهراء نقل شده است که ما در این‌جا فقط  یک مورد را ذکر می‌کنیم که در مورد خلقت جسمانی حضرت زهراء (سلام الله علیها) است. فضیلتی از عايشه روايت شده كه فرموده است:
«مى‌ديدم رسول خدا نسبت به فاطمه بيشتر محبت مى‌كند و دست و صورت او را مى‌بوسد. عرض كردم، اى رسول خدا! چرا اين قدر فاطمه را مى‌بوسى؟ فرمود: اى حميرا! وقتى مرا به آسمان بردند و به بهشت در آوردند ، پاى درختى از درختان بهشت ايستادم، كه هرگز چنين درخت زيبایى و چنين برگ‌هاى سفيدى و ميوه پاكيزه‌اى نديده بودم، يكى از آن ميوه‌ها را چيدم و خوردم، آن ميوه نطفه فاطمه شد، كه اينك هر وقت مشتاق بوى بهشت مى‌شوم، آن بوى را از فاطمه (سلام الله علیها) استشمام مى‌كنم، اى حميرا! فاطمه مثل زنان ديگر نيست، او حيض نمى‌بيند، چنان‌كه زنان ديگر مى‌بينند.»[1]

به‌راستی این مطالب به کجا منتهی می‌شود؟ خیلی دقت می‌خواهد، فقط کافی است این‌چنین فکر کنیم، اگر ماده‌ی بدن باید از درخت گرفته شود که آن درخت در بهشت منحصر به فرد است و از میوه‌ی چنین درختی، خمیر مایه یک بشر اتخاذ شود، روحی که به این بدن تعلق می‌گیرد، چه روحی باید باشد؟ چه نفسی باید باشد؟ اگر این را کسی بفهمد، آن وقت می‌فهمد، چرا باید گفت: «اللهم انی اَسالُک بفاطمة وابیها وبَعلِها وبنیها.» یعنی اول فاطمه زهراء را واسطه و محور توسل قرار می‌دهیم، چون خلقت فاطمه زهراء از نور عظمت خدا است.[2]
فضیلتی به این بزرگی را به‌خاطر تبعیت از هوا و هوس و قدرت‌طلبی به فراموشی سپردند، حق این بدن پاک بهشتی را اداء نکردند، بدن از درخت طوبی، روح از نور عظمت خدا، آن وقت این بدن مجروح در دل شب، مخفیانه، زیر خاک برود و کنار این بدن، مرد عالم امکان، علی مرتضی بگوید: «پس از او صبرم از دست رهیده و تاب و تحملم به پایان رسیده، زهراء از دستم جدا شد. وای که پس از او دیگر نه افلاک را آرامشی است و نه خاک را پیرایشی، فراق فاطمه تیر غم بر دلم نشاند، از اندوه، خواب در دیدگانم نیاید و از غم، عقده دلم نگشایم.»[3]
خواننده عزیز! برای آشنایی بیشتر با فضایل حضرت زهراء از کتب اهل سنت می‌توانید به مقالات زیر مراجعه فرمایید.[4]

پی‌نوشت:

[1]. الطبرانی، المعجم الكبير، مصادر حديث سنى – عام، تحقيق وتخريج : حمدي عبد المجيد السلفی، چاپ : 1404 - 1984 م، دار إحياء التراث العربي،ج22، ص401، باب«ومن مناقب فاطمه»« فقلت يا رسول الله إني أراك تفعل شيئا ما كنت أراك تفعله من قبل فقال لي يا حميراء أنه لما كان ليلة أسري بي إلى السماءأدخلت الجنة فوقفت على شجرة من شجر الجنة لم أرى في الجنة شجرةهي أحسن منها حسنا ولا أبيض منها ورقة ولا أطيب منها ثمرة فتناولتثمرة من ثمرتها فأكلتها فصارت نطفة في صلبي فلما هبطت الأرض واقعت خديجة فحملت بفاطمة فإذا أنا اشتقت إلى رائحة الجنة شممت ريح فاطمة يا حميراء إن فاطمة ليست كنساء الآدميين ولا تعتل كمايعتلون»
جلال الدين السيوطی، الدر المنثور في التفسير بالمأثور، مصادر تفسير سنى، دار المعرفة للطباعة والنشر - بيروت – لبنان،ج4، ص153، «سورة الاسراء»« فتناولت ثمرة من ثمرتها فأكلتها فصارت نطفة في صلبي فلما هبطت الأرض واقعت خديجة فحملت بفاطمة فإذا أنا اشتقت إلى رائحة الجنة شممت ريح فاطمة»
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏،بیروت، 1403ق، ج43، ص12«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ‏ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غَشِيَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِكَة»ابن بابويه، محمد بن على،‏ معاني الأخبار، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، 1403ق، ص64، ح16
[3]. نهج البلاغه، حضرت علی بن ابی‌طالب، گردآوری : سید شریف رضی،  مترجم محمد دشتی، چاپ هفتم ،انتشارات پیام عدالت، تهران، 1386ش، خطبه 202ص 300 «الشکوی من ظلم الامة.» «فلقد استرجعت الودیعه واخذت الرهینة اماحزنی فسرمد.»
[4].شش ماه حضور و سلام، یعنی حجت تمام
تصریح عملی پیامبراکرم در ابلاغ فضایل حضرت زهراء

تهیه تنظیم: مصطفی پورصدوقی

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام علیکم خدمت نویسنده محترم.در کتاب فضائل پنج تن علیه السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، نوشته سيد‌مرتضی حسينی‌فيروز‌آبادی‌يزدی، از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم آمده است که نور من و دوازده امان جانشین من هزاران سال قبل از خلقت حضرت آدم علیه السلام خلق شد، و وقتی آدم علیه السلام خلق شد این انوار در صلب آدم قرار گرفت و از صلب آدم به رحم حوا منقل شد و همینطور از صلب های پاک به رحم های پاک منقل شد تا به عبدالمطلب که دو نیم شد و نیمی در صلب عبدالله و نیمی در صلب ابوطالب قرار گرفت، ولی نور فاطمه الزهرا سلام الله علیه از وقتی که خلق شد در زیر عرش بود تا وقتی که به صلب من منتقل شد، هیچ بشری حتی انبیا هم تاب تحمل نور فاطمی را نداشتند و مستقم به صلب من منتقل شد، آن هم نه در یک مرتبه بلکه در سه مرتبه، که در مرتبه سوم قبلش جبرئیل بر من نازل شد و گفت: پروردگار امر کرده که چهل روز از همه مردم کناره بگیر تا نور فاطمی را به صلب تو منتقل کنیم. نور فاطمه الزهرا سلام الله علیه بقدری منزلت دارد که پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم باید چهل روز از مردم کناره بگیرید تا آماده دریافت آن شود، آن هم در کجا؟؟ در خانه ابوطالب!!! در کنار علی ابن ابیطالب علیه السلام. امام صادق علیه السلام میفرماید: قدر مادر ما فاطمه الزهرا سلام الله علیه در این عالم شناخته نمیشود، و گوشه ای از مقام مادرم در قیامت بر مردم عیان میشود.

جناب آقای پرتویی سلام وعرض ادب خدمت شما. خیلی سپاس گزاریم از بازدید ومطالعه شما . وتشکر ویژه از مطالب زیبایتان .

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.