بررسی تاريخیِ ادعای كشتار زرتشتيان در عصر صفويه

  • 1395/03/05 - 10:10
منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند. اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ تاريخ بشريت، عرصه جنگ‌ها و درگيری‌های بسياری بوده و تاريخ هيچ ملتی خالی از نبرد و نزاع نيست. در اين ميان، جامعه زرتشتی نيز فراز و فرودهای بسياری از سر گذراند، كه از آن جمله می‌توان به حيات اين جامعه كوچك در عصر صفويه اشاره نمود.
ايامی كه زرتشتيان سرشار از اميد واهی و سرخوشی ناشی از وعده‌های پوچ رهبران خود بودند. ليكن ناگهان اتفاقی رخ داد، حادثه‌ای كه همه معادلات موبدان زرتشتی را بر هم ريخت. موضوعی كه امروزه به ابزاری در جهت مظلوم‌نمایی باستانگرايان مبدّل شده است. آن حادثه چه بود؟! «كشتار بی‌رحمانه زرتشتيان بی‌گناه و مظلوم، به دست حاكمان خونخوار و وطن‌فروش صفوی!»
ليكن به راستی آيا چنين بود؟ به فرض كه چنين حادثه‌ای رخ داده باشد، آيا زرتشتيانی كه كشتار شدند، آيا بی‌گناه بودند؟ شاه صفوی كه دست به چنين رفتاری زد، خونخوار و بی‌منطق و وطن‌فروش بود؟ اگر قضاوت‌های مغرضانه و جهت‌دار جهانگردان اروپايی (همچون ژان شاردن) را در نظر بگيريم، همين گونه بود.[1] اما اگر بخواهيم منطقی و بر اساس عقلانيت به داوری بنشينيم، بايد بدانيم كه سخنان آن دسته از جهانگردان اروپايی صحيح نيست. حقيقت را بايد از دل تاريخ بيرون كشيد:
به اعتقاد زرتشتيان، هر هزار سال، يك منجی برای نجات دين زرتشتی می‌آيد. لذا زرتشتيان منتظر بودند كه در حوالی سال 1000 هجری (مصادف با حكومت صفويان در ايران) منجی ظهور كرده، اسلام را نابود كند و آيين زرتشتی را دوباره احياء كند. زرتشتيان در آن دوره در اثر همين عقيده، به شدت فعال شده، و با زرتشتيان هندوستان نامه نگاری می‌كردند و در پی آماده سازی جامعه زرتشتی برای جنگ عليه مسلمانان بودند. نمونه اين رفتارهای توطئه آميز را می‌توان در سندِ «بهمن‌جی نُسِروان‌جی دابار» (Bahmanji Nusserwanji Dhabhar) مشاهده كرد، كه از اسناد زرتشتی است. در اين سند نامه زرتشتيان ايران به زرتشتيان هندوستان آمده است: «هزاره اهريمن به پايان رسيده است و هزاره اهرمزد نزديك است و ما اميدواريم چهره شاه بهرام شكوهمند را ببينيم و هوشيدر و پشوتن، بيگمان خواهند آمد».[2]
گفتنی است، «شاه بهرام» كه در متن نامه، آمدنش بشارت داده شد همان «شاه بهرام ورجاوند» است كه طبق عقائد زرتشتيان، پيش از موعود زرتشتی می‌آيد و مساجد را ويران كرده، مسلمانان را قتل عام می‌كند.[3] اين گونه شد كه شاه عباس و بعدها شاه سلطان حسين، به تعقيب و مجازات زرتشتيان پرداختند (هرچند موعود زرتشتی نيز در موعِد مقرّر ظهور نكرد و همين امر، دروغ بودنِ دين و آيين آنان را روشن ساخت).
روشن است كه زرتشتيان در آن عصر انتظار آمدن منجی را می‌كشيدند (و برای آن زمان نيز تعيين كرده بودند)، و به يكديگر بشارت تخريب مساجد و كشتار مسلمانان را می‌دادند، و حتی با هم‌پيمانان خود در بيرون از مرزهای ايران نيز ارتباط برقرار كرده بودند. در اين وضعيت، پادشاهان صفوی (به ويژه شاه عباس و ديگر شاهان پس از او كه در راه دفاع از ميهن، در جبهه غرب عليه امپراتوری عثمانی و در جبهه جنوب عليه متجاوزين پرتغالی و... می‌جنگيدند) چه بايد می‌كردند؟ در مقابل اين توطئه آشكار داخلی سكوت می‌كردند؟ می‌نشستند و تماشاگر تهديد‌های زرتشتيان عليه مردم ايران می‌شدند؟ دموكرات‌ترين حكومت جهان را در نظر بگيريد، در مقابل اينگونه تهديد‌ها چه واكنشی نشان می‌دهد؟ مجازات اين توطئه آشكار، جز آن چه بر سر زرتشتيان آمد، چيست؟
نكته پايانی اينكه پيش از آشكار شدن توطئه و خيانت زرتشتيان به مردم ايران، شاه عباس صفوی نه تنها زرتشتيان را آزار نمی‌داد، بلكه به آنان كمك‌ها كرد، از جمله همكاری با زرتشتيان ايران و هند در جهت تأليف فرهنگ‌نامه، كه در منابع تاريخی آمده است.[4] حتی منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند.[5ُ] اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.

پی‌نوشت:

[1]. مری بويس، زرتشتيان، باورها و آداب دينی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391 (ويراست دوم)، ص 215
[2]. مری بويس، همان، ص 216 ؛ همچنين بنگريد به:
Dhabhar, B. N (transl.), The Persian Rivayats of Hormazyar Framarz and Others, Bombay, 1932, Pp 593-594.
[3]. بنگريد به: «برنامه‌ی موبدان زرتشتی برای تخریب مساجد در ایران + تصویر»
[4]. مری بويس، همان، ص 217
[5]. مری بويس، همان، ص 217 ؛ همچنين بنگريد به:
J. Fryer, A New Accouni of East India and Persia, 1672-1681, ed. W. Crooke, Hakluyt Society, London 1915, Vol. II, Pp 295

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

تشكر تاريخ رو بايد با سند بررسی كرد ولی يقين داشته باشيد كه باستانگراها و كورش پرستها حقيقت رو قبول نميكنن چون اينها مثل كسی ميمونن كه يه عمر تو لجن و كثافت زندگی كرده تا بوی خوش بهش ميرسه حالش بد ميشه. چون به زشتی (دروغ و جعل) عادت كردن

البته فراموش نشود وقتی درختی که زرتشت کاشت بدست مسلمانان بریده شد همه انان به طور دهشتناکی مردند همانطور که زرتشت پیش بینی کرد ( پیش بینی از امدن دین حقه و دغل و کشتار ) و همینطور پیش گویی جاماسب که پیروان ایین دروغین همچون تازیان حمله و همه جا را غارت میکنند ( که این هم صحت یافت).. زرتشتیان هم برای امان ماندن از دست صفویه قصد احیای دین خود را کردند چون در غیر این صورت پیروان دروغ به انان اسیب میرساندند جالبه جاماسب به مردان زن صفت هم اشاره میکند... .

ناشناس عزيز، سخن شما به اين معنی است كه زرتشتيان واقعاً در پی نابودی اسلام و كشتار مسلمانان بودند. سخن شما به روشنی گويای اين است كه صفويان مجوز دفع توطئه را داشتند. صفويه كه در ابتدای كار با زرتشتيان به نرمی همراهی ميكردند، اما زرتشتيان خيانت كردند. اين صفويان بودند كه برای در امان نگه داشتن ايران از توطئه و خيانت زرتشتيان، دست به كشتار زرتشتيان زدند. درباره پيشگويی جاماسب هم قضيه دقيقا خلاف آن چيزی است كه شما ميگوييد. اين مقاله را بخوانيد، پيش بينی ظهور اسلام به عنوان آخرين راه راستی،‌ در زمان ساسانيان : http://www.adyannet.com/news/1712 (مطالعه كنيد و تعصب نداشته باشيد).

درود. صفویان قصد تجاوز به زرتشتیان را داشتند زرتشتیان از این موضوع بسیار ناراضی بودند و در تلاش بودند که صفویان جنایتکار را سر جایشان بنشانند.. در مورد پیش گویی پیامبر کاملا غلط می باشد بلکه سوشیانت قصد احیای دین زرتشتی را دارد نه غیره! و دوم اینکه تاریخ نویسان فوق العاده متعصب و متحجر این روایت را ذکر کردند و صحتی ندارد. بلعمی طبری که خود مفسر قران بودند معلوم است این چنین سخن می گویند.

ناشناس كورش پرست بی سواد ! بلعمی و طبری 500-600 سال قبل صفويه بودن و اصلا درباره صفويه چيزی ننوشتن ! تازه همون صفويه اگه نبودن عثمانيها تا خراسان و بلوچستان رو گرفته بودن ولی وطن فروشی مثل تو حاضر به قبول اين حقايق نيست ! صفويه بهترين كار رو كردن كه زرتشتيان توطئه گر رو به خاك سياه نشوندن

دارای محمد پرست ! من نگفتم بلعمی در مورد صفویان نوشتند!! گفتم در مورد اینکه پیشگویی زرتشتیان به امدن محمد پیامبر اسلام ساخته و پرداخته طبری و بلعمی است!! و اینکه زرتشتیان از دست جنایات صفویان در امان بمانند باید یک سوشیانتی میاوردند تا این صفویان را به خاک سیاه بنشوند!! خود صفویه هم بدست افغان ها به درک واصل شد اونم بدجور!

فرشيد كذاب ! كه هر دقيقه با يه اسمی ميای !! كورش پرستی و تعصب نژادپرستانه مغزت رو از كار انداخته و ديگه به تناقض گویی و دری وری گفتن افتادی !!!!!!!!‌ اگه پيشگويی زرتشتيان درباره ظهور اسلام مربوط به طبری و بلعمی هست پس كشته شدن مشكوك بوراندخت كه 400 سال قبل از طبری بوده رو چطور تحليل ميكنی‌؟! نامه شيرويه به نمايندگان خسرو پرويز كه شيرويه بهشون گفت با محمد كاری نداشته باشيد و حق نداريد آزارش بديد رو چطور تحليل ميكنی؟ نامه سران ارتش ساسانی كه به هم ميگفتن خواب انوشيروان داره تعبير ميشه (كه فردوسی هم اين خواب انوشيروان و بشارت تولد پيامبر رو داده 400 سال قبل از طبری و بلعمی) اين رو چطور تحليل ميكنی ؟!!!!!!!!!!!!!! چرا خودت رو به خواب زدی و چشمات رو به حقايق بستی ؟؟!!!!!!!!!!!!!!! فكر كردی بستن چشم و باز كردن دهن هنره ؟!؟!؟؟!!؟!؟!؟؟! گفتی زرتشتيان برای در امان ماندن از جنايات صفويان بايد یک سوشيانت ميآوردن !!!!!!!! اين يعنی نهايت حماقت و بيسوادی تو !!!!! چون هنوز نميدونی كه صدها سال قبل از صفويان هم زرتشتيان مدعی بودن كه در سال حدود 1000 يزدگردی قرار هست سوشيانت بياد و مسلمونها رو قتل عام كنه و مسجدها رو خراب كنه ! اين ادعای زرتشتيان مال قرن ها قبلتر از صفويان هم هست كه تو متون فارسی ميانه اومده ! ولی تو چشات رو بستی و دهن وا كردی و داری خودت رو رسوا ميكنی!!!!!!!!!!! پس اومدن سوشيانت ربطی به صفويان نداشت ! از قضا موعد اومدن سوشيانت مصادف شد با حكومت صفويه ! كه اون سوشيانت (كه حاصل توهمات يه مشت بنگی بود) نيومد !!! يكی از مهم ترين سند های توهم بودن زرتشتيگری همين هست كه واسه اومدن سوشيانت زمان تعيين كردن ولی نيومد و آبروشون رفت ! الان از سر بی ابرويی نميدونی چی بگی ! آخر هم از اينكه شكست خوردن صفويه و تسلط افغانها ياعث خر كيف شدن تو شده نشون ميده به همون ادعاهای خودت هم پاينبند نيستی و يه وطن فروش تمام عيار هستی كه مثل بقيه كئورش پرستها از رو عقده حرف ميزنی !!!! راستی اين هم بدون كه در تسلط افغانها بر ايران هم زرتشتيها با افغانها دست به يكی بودن !!!!!!

راستی قرآنتونم که بدست دکتر سروش رد شد!!!گفته قرآن رویاهای(توهمات) رسولانه بوده که نه به پازند(تفسیر) که به خوابگذاری نیازی داره!!!اونم نه خوابگذاری امروزی خوابگذاری 1400 سال پیش/مانی(یعنی) باهاس برن1400 سال پیش ببینند که پیامبر اگه تو توهماتش سنگ به اهریمنان زده خوابگذاریش چیه!!!مانی(یعنی) 1400 سال کشک همش دروغ!!! داستان رسیدن 2 دریای شور و شیرین!!!! رو چی میگی؟؟؟خدا و پیامبرت کیند که نمیدونن تو دنیا دریای اب شیرین نیست.خخخخخ

خخخخخخخخ فرشيد خدا شفات نده اسباب خنده و شادی ما رو فراهم كردی !!!! خوب شد دوباره با اسم واقعیت اومدی !!!!!!!! اولا كامنت مزخرفت هيچ ارتباطی با موضوع مقاله نداره !!! يعنی رسماً زدی به جاده خاكی ! همين كه از جاده بيرون زدی و چپ كردی يعنی باختی !!!!!!!!!! دوم :‌ دكتر سروش معتقده كه قرآن رؤيای صادقه هست ! توجه كن و قبل از صدای پارس دادن خوب حرفاش رو بخون ! ايشون وحی رو از جنس ارتباط قلبی و شهودی ميدونه كه در قالب رؤيای صادقه (يعنی ارتباط معنوی راستين) ايجاد ميشه ! اون وقت تو دهن وا كردی صدای پارس ميدی هنوز فرق رؤيای صادقه با توهم رو نميدونی !!!! ‌از تویی كه كورش خوانخور كبير تاريخ رو ستايش ميكنی نميشه انتظار داشت كه فرق رؤيای صادقه و توهم رو بدونه !!!!!!!!!!!!!! باز هم برات دعا ميكنم كه خدا شفات نده كه دل مردم رو شاد ميكنی !!! خخخخخخخ

بسمه تعالی هرچه به قرآن بیشتر حمله بشود ، حقانیت و معجزه بودن آن روشن تر می شود. زمان خود پیامبر ، مشرکان هر روز با دلایل واهی قرآن را تکذیب می کردند ولی همانها در نهایت تسلیم شدند. مشکل این است که تکذیب کنندگان ، همه آیات و محکمات قرآن را رها می کنند و به سراغ برخی احکام قرآنی و متشابهات که نیاز به تفسیر مجتهد دارد می روند و اشکال تراشی می کنند

جناب فرشید آقای عبدالکریم سروش یا ملکیان و... در حد و اندازه ای نیستند که درباره قرآن سخن بگویند.سروش خودش و افکار التقاطی و حتی استادش علی شریعتی کلا رد شده هستند

تو بهتر به فکر کارهای ننگین محمود غزنوی و مغولهایی باشی که واقعا مساجد را خراب کردند

شما که باسواد هستید بفرمایید زرتشتیان سلاح را از کجا تهیه کردند و لشکریانشان چند نفر بودند و فرمانده لشکرشان چه نام داشت و در کدام شهر یا منطقه و کوه و بیابان گرد هم آمدند و به کجا حمله کردند و چند نفر را کشتند؟؟؟مسلمانان شیعه بسیاری بدست حکام سنی مذهب و نیز مسلمانان سنی مذهبی بدست حکام شیعه مذهب و از جمله صفویان بی هیچ دلیلی کشته شدند.برو به وجدانت مراجعه کن.

از زمان حمله اعراب تا زمان کشتار و قتل و عام زرتشتیان بدست صفویان حود هزار سال فاصله بود که در این 1000 سال بارها و بارها و بارها زرتشتیان بدست مسلمانان قتل و عام شدند. در این گزارش نوشته شده هیچ سند و مدرک و دلیل محکمی برای شورش زرتشتیان ارائه نشده است.مثلا آنها کجا گرد آمدند و یا شمشیر بستند و سپاه تدارک دیدند؟؟؟در اسلام تا کسی یا گروهی علنا اعلام جنگ نکند جنگ و جهاد جایز نیست.ولله به سید الشهدا قسم که با این گفتار و رفتار از داعش چیزی کم ندارید.ولله و به سید الشهدا قسم که داعش هم همه جنایاتی که میکند را اول در تاریخ توجیه کرده و سپس انجام میدهد.با این رفتارتان به اسلام ضربه نزنید

در اسلام تا کسی علنا دست به قبضه شمشیر نبرد و وارد میدان نشود کسی با او وارد جنگ نمیشود.زرتشتی ها نیز اصلا سلاح نداشتند و جنگیدن بلد نبودند.چون اهل ضمه بودند و جزیه میدادند و شمشیر برای جنگ نداشتند.در ضمن صفیان اهل سنت بسیاری را که مسلمان بودند قتل عام کردند تا چه برسد به زرتشتیان بی پناه.

گرامي اين حكم كه «تا کسی علنا دست به قبضه شمشیر نبرد و وارد میدان نشود کسی با او وارد جنگ نمیشود.» اولا مربوط به مسلمانان است و در ثاني مربوط به كساني كه با مسلمانان پيمان صلح دارند. وگرنه كسي كه پيمان صلح را زير پا گذاشته به صرف توطئه، جان و مالش مباح است. درباره اهل سنت نيازمند بررسي است.

پس بفرمایید که زرتشتیان در دوره صفوی به کجا خمله کرده بودند که صفویان آنها را قتل و عام کردند؟قتل و عام اهل سنت بدست صفویان حتی باعث اعتراض علمای شیعه شد.

آقای سامان این حکم مربوط به مسلمانان است یعنی چه؟شما ترویج خشونت بنام اسلام میکنید.اگر این گونه بود که شما میگویید من مسلمان میتوانم پیروان دیگر ادیان را همین الان و بدون دلیل بکشم.شما که از اسلام سر در نمی آوری غلط میکنی فتوا میدی.اگر شرف دینی دارید منتشر کنید.

جناب فرشيد (كه اي بار با ظاهر مسلمان نظر داديد)... انتشار فحاشي شما نيازي به شرف ندارد. كامنت شما منتشر شد تا همه از ميزان شخصيت شما مطلع شوند. اولاً پيش‌دستي در خنثي نمودن توطئه امري عقلاني است. ثانياً در منابع تاريخي آمده است كه شاهان صفوي در مقابل توطئه چيني‌هاي زرتشتيان، راه را براي مسلمان شدن آنان باز كرده بودند تا به اين واسطه آنان از منش سابق خود بيزاري بجويند (تبرّي و نجات). ثالثاً اگر سندي يافتيد كه گروهي در پي توطئه عليه مكتب شما هستند، به اذن حجت شرعي (پيامبر، امام، فقيه جامع الشرايط) ميتوانيد براي تأديب آنان اقدام كنيد. رابعاً پيشنهاد ميكنم كه به جاي چهره عوض كردن و فحاشي كردن، كمي مطالعه كنيد.

آقا چه مسلمان چه زرتشتی چه مسیحی همه ما برادریم ، چرا دعوا . آقای فرشید هم کار بدی میکند .

اگر نخواهیم خودمان را گول بزنیم باید قبول کنیم که از بعد از ورود اسلام به ایران تا پایان حکومت قاجار اقلیت های مذهبی در ایران بسیار مورد آزار و قتل و غارت قرار گرفتند و فقط در زمان خاندان ایران ساز پهلوی این عزیزان توانستند نفسی راحت بکشند ....زنده باد رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی

عزيزم مثل اينكه شما دوست داريد خودتون رو گول بزنيد. بر عكس نظر بی اساس شما، دانشمندان عرصه تاريخ معتقدن كه اهل كتاب از جمله زرتشتیها در قلمرو حكومت های اسلامی اكثر مواقع در آرامش بودن و اون فشارها و اذيت‌كردنها فقط گاهی اوقات رخ ميداد (يعنی استثناء بود). برای مثال به حرفهای دكتر زرينكوب در كتاب كارنامه اسلام نوجه كنيد: «كارنامه اسلام، يک فصل درخشان تاريخ انسانى است. نه فقط از جهتِ ‏توفيقى كه مسلمين در ايجاد يک فرهنگ تازه‌ی جهانى يافته‌‏اند، بلكه نيز به سبب فتوحاتى كه آن‌ها را موفق كرد به ايجاد يک دنياى تازه، وراى شرق‏ و غرب: قلمرو اسلام كه در واقع نه شرق بود، نه غرب. فتح اسلامى البته با جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام در بين مردم ‏كشورهاى فتح شده، به زور جنگ نبود. خاصه در جاهایى كه مردم، از نظر اسلام، اهل كتاب بودند يا در رديف آن - يهود، نصارا، مجوس و صابئين. در واقع، اين اهل كتاب به هيچ وجه‏ مجبور به قبول اسلام نمى‌‏شدند چنانكه يهود بى‏‌شک در قلمرو اسلام ‏راحت‌تر و مرفه‌‏تر بودند تا در قلمرو نصارا. به علاوه، نصاراى شرق نيز -نسطوريان، يعقوبيان و جز آن‌ها- در قلمرو اسلام بيشتر از روم آسايش‏ داشتند چنانكه مجوس هم جزيه‏‌اى كه به اسلاميان مى‌‏پرداختند به مراتب سبک‌تر و راحت‌تر از ماليات سرانه‏‌اى بود كه پيش از آن به حكومت ‏خويش -ساسانيان- مى‌‏دادند... عامه‌ی مسلمانان گاه ‏تحريك مى‌‏شدند و به آزار آن‌ها (زرتشتيان) دست مى‌‏گشادند، اما اين احوال به ندرت اتفاق مى‌‏افتاد و بى‏‌دوام بود، چنانكه روي هم‌رفته اهل كتاب در قلمرو اسلام در صلح و آرامش به سر مى‌‏بردند» [عبدالحسین زرینکوب، کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1391. ص 11-12]

ضمناً مسعود عزيز ! حرفی كه ميزنيد برای شما مسئوليت به بار مياره. عجيبه كه به پهلوی‌ها ميگيد ايران ساز ! در حاليكه اون ها نوكر امريكا بودن و هيچ كاری رو بدون در نظر گرفتن منافع امريكا انجام ندادن. خاك ايران رو هم كه تاراج كردن و به ديگران بخشيدن بماند ! شما ميگيد زرتشتيها در زمان پهلوی آرامش داشتن! عزيز من امريكاییها و اسرائيلیها و انگليسيها و بهاييا هم در زمان پهلوی ها ارامش داشتن! از قرار معلوم همه آرامش داشتن جز مردم ايران واسه همين پهلوی ها رو با تيپا انداختن بيرون ! پايان : اگه بگم خدا پدر و مادر شما رو با رضاشاه محشور كنه ناراحت ميشيد ؟

شما که نمی خواهید خود را گول بزنید، منبعی هم برای این مطلب دارید یا فقط تراوشات فکری خود شما هست! شما که طرفدار این دو موجود خوشگذران و خودخواه هستید، از همون ابتدا سخن را بر این دو فرد بیان می کردید و نیاز نبود که پای اقلیت های مذهبی را پیش بکشید...

اگر مسلمان هستید به عدالت قلم بزنید، دین زرتشتی در قرآن و سوره مبارکه حج و برخی احادیث معصومین (ع) مورد تائید قرار گرفته است پس اگر روحانیون آنها بدعت هایی وارد دین آنها کردند دلیل بر دروغین و کذب بودن دین آنان از اصل نیست! در روایت های تاریخی عصر صفوی بسیار آمده است که برخی روحانیون مسلمان ادعای ادامه داشتن حکومت صفوی تا ظهور امام زمان (عج) را داشتند.همین مسائل یکی از دلایل انقراض صفویه بود.حال که چنین ادعاهایی به ثمر ننشست از دیدگاه فردی چون نویسنده این مقاله چه نتیجه ای میتوان گرفت؟!

در مورد مجوس مطالبی آمده است نه زرتشت!

طبق قانون اساسی و تفسیر فقهای شورای نگهبان و سایر مجتهدین و فقه ها آنچه در قرآن بنام مجوس آمده همان زرتشتی ها هستند.اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید و نظر مرا منتشر کنید

اولا اسم شيطان و فرعون و ... هم در قرآن آمده است. چون نام ايشان در قرآن آمده است نبايد نقدشان كرد؟ ثانياً تفسير فقهاي شوراي نگهبان به معني ممنوعيت بحث علمي و تاريخي نيست. ثالثاً در قرآن از يهوديان و مسيحيان به عنوان اهل كتاب نام برده، قرآن خود نيز در مواقعي چند به عقائد نادرست مسيحيان و يهوديان ايراد گرفته است.

خدا رحمت کنه شاه عباس رو مردی که بقول ژان شاردن وقتی درگذشت ایران از بهروزی بازماند که حتما یکی از خدماتش سرکوب خیانتکاران مجوسی بود .ای کاش همیشه یک مسلمان بزرگ مثل شاه عباس باشه تا حساب کسایی که میخوان رسم اتش پرستی و ازدواج با محارم رو زنده کنند رو بذاره کف دستشون. اونها هم بیخودی زور میزنند (اذا هلک کسری فلا کسری بعده )

زمان شاه سلطان حسین کشتن بعدشم این شاه اینقدر بی خاصیت بود که با عثمانی جنگی نکرد خالی نبندین بعدش این شاه عباس شاهی که تمام علما ازش پول میگرفتن یک شاه مسلمان چرا از خوردن شراب مرد چرا سه پسرشو کشت این علما و مسلمان پیشش بود چرا هیچکس حرفی نزد حذف نکن

ماه فرو ماند از جمال محمد (ص) سرو نباشد به اعتدال محمد (ص) قدر فلک را کمال و منزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد (ص) ای جادوگر زاده ای حاصل ازدواج با محارم ای بندگان آتش جهنم. اگر خدا نبود محمد(ص) سزوار پرستش بود

چل سال پيش رفت كه من لاف مي زنم كز چاكران پير مغان كمترين منم منم كه گوشه ميخانه خانقاه من است دعاي پيرمغان ورد صبحگاه من است حافظ جناب پير مغان جاي دولت ست من ترك خاكبوسي اين در نميكنم گرمدد خواستم از پيرمغان عيب مكن شيخ ما گفت كه در صومعه همت نبود مريد پيرمغانم زمن مرنج اي شيخ چرا كه وعده توكردي واو بجا آورذ

اونی که گفت خدا رحمت کنه شاه عباس رو یه کم مطالعه بد نیست شاه عباس سه پسرشو کشت یه پسرشو کور کرد از شراب خوردن زیاد مرد یه مسلمان واقعی خخخخخ بعدش زمان اون زردتشتی ها رو نکشتن

زر نزن سند دسته اول بده. بعد هم جواب بده كه همچين آدمی به نظرت خيلی بده ؟

شاه عباس مسلمان واقعی نبود اگر هم حرفی از دین زده از سیاستش بوده

مسلمان واقعی و غیر واقعی بودن افراد را شما اگر تعیین می کنید، لطفا برای آن رفرنس و منبع بیان کنید.

کسی که سه پسرشو کشته ادم خوبی نیست با یه پسرشم کور کنه تا هیچ پسری برای جانشینی نداشته باشه بعدش از زیاد خوردن شراب بمیره کاراش تو جنگ خوب بود بقیه هیچ

قرار شد سند دسته اول بدی ‌! بعدش هم لطف كن از خسرو پرويز به دليل كشتن بچه هاش اعلام بيزاری كن

جالب هست بدانیم که بهرام گور توسط اعراب پرورش یافته شد و این کار توسط پدرش صورت گرفت. همچنین مورد حمایت اعراب نیز بود. http://www.adyannet.com/news/11956

ایرانی ها هیچ زمان با عرب ها مشکل نداشتند و در یمن به آنها بسیار کمک کردند.این عرب ها بودند که ایران حمله کرده و ایران را غارت کردند.کسی با آنها کاری نداشت.

سلام. اگر ديگران بخواهند مانند شما قضاوت كنند، اولاً شاپور ساساني اعراب را قتل عام و مورد شكنجه قرار داده بود (شاپور ذوالاكتاف). ثانياً شاهان ايراني از كورش كبير گرفته تا انوشيروان و... نيز در نبردها و فتوحات، طبيعتاً غنيمت‌هاي بسيار ميگرفتند. ايا حاضر به پذيرش اين منطق هستيد؟

هر کسی با متجاوز برخورد میکند شاپور نیز با کسانیکه به نواحی جنوبی ایران و بحرین و... حمله کرده و غارت می نمودند جنگید.

جناب سامان منطق شما اینست چون دیگران خشونت کردند ما هم خشونت میکنیم.شاپور به اعراب حمله نکرد و این اعراب بودند که به جنوب ایران و جزایر حمله کردند.در هر جای دنیا دزد را میکشند مگر نه اینکه در اسلام دست دزد را قطع میکنند شاپور هم دزدان و جانیان و غارتگران را تنبه کرد.چرا از دزد حمایت میکنید؟این چه منطقی است؟آیا در زمان شاپور اعراب برای تبلیغ اسلام به ایران حمله کردند و قرآن در دست داشتند؟اینها تا همین اواخر به بحرین حمله میکردند.همین آل خلیفه در پایان دوره زندیه از نجد به بحرین حمله و آنجا را اشغال کرد.اینها تا همین اواخر دزد دریایی بودند.من منطق شما که منطق حمایت از دزد و غارتگر است را قبول ندارم.سخن ما درباره کورش و.... نیست.

جناب ناشناس (فرشيد سابق)؛ پاسخ شما را در چند شماره بيان ميكنم. 1- كامنت‌ها را خواندم، به نظر نمی‌رسد كه منظور جناب سامان حمايت از اعراب يا نفی شاپور بوده باشد. ايشان گفتند: «اگر ديگران بخواهند مانند شما قضاوت كنند...» گفتار ايشان صريحاً اعتراض به قضاوت‌ نادرست شماست. نه حمايت از اعراب (به كامنت ايشان دقت كنيد و عجولانه قضاوت نكنيد). 2- قضاوت شما علاوه بر عجولانه بودن، مشكل ديگری نيز دارد. اينكه صادقانه نيست. شما در مقاله‌ای كه مربوط به صفويه و زرتشتيان است، بحث آل خليفه و زنديه و اعراب صدر اسلام را پيش كشيده ايد (همه اين سخنان كه ارتباطی با مقاله ندارند)، وليكن هنگامی كه به كورش كبير اعتراض می‌شود (كه شديدتر از اعراب صدر اسلام، كشتار و غارت ميكرد) در اسخ ميگوييد: «سخن ما درباره کورش و.... نیست». اين روش و پاسخ شما نشانگر عدم صداقت در گفتار است. اگر سخن درباره كورش نيست (كه با اين سخن خواستيد از پاسخ دادن دوری كنيد) پس چرا خودتان درباره زنديه و اعراب صدر اسلام و... سخن ميگوييد؟

آل خلیفه و آل سعود و آل نهیان و آل ثانی و آل صباح و.... و وهابیت و تکفیری گری و سلفی گری ریشه در همان تفکر جهالت عربی دارد فقط یک روکش اسلام به آن کشیدند

درود به همه نیازی نیست که ادیان یکدیگر رو ب تمسخر و دخالت بگیرید... سعی کنید تو همون دینی که ازش پیروی میکنید بهترین باشید... هرچند برای انسان بودن نیاز نیست زیر پرچم هیچ دینی رفت... در مورد تاریخ هم همیشه باید با شک نگاه کرد... تاریخ رو لشکر فاتح مینویسه و غیر این هم در طول زمان دستخوش تحریف و تغییر میشه... موفق باشید

با درود فراوان خدمت شما هم میهنان گرامی و نیک اندیش ... نمی دانم چرا انقدر در مورد ایین راستین و یکتا پرست من اینقدر مغرضانه و به دور از واقعیت نگارش شده... من هم زرتشتی هستم و هم تاریخ را خوب می دانم ... دوره صفویه از سخترین روزگاران پدران من بود! اتقدر عرصه بر زرتشتیان به تنگ آمده بود که تعدادی به ناچار از میهن و طن خود بخاطر حفظ جان فرزندانشان ( حفظ دخترانشان در برابر ظلم مسلمانان) به هند مهاجرت کردند و شدند پارسیان هند! اما انتقاد من در مورد متنی که آورده اید! در ابتدا بگویم ما زرتشتیان تنها یک پیامبر داریم و سوشاینتی که شما از آن سخن گفته اید در باور ما با آن منجی که شما تصور می کنید متفاوت است ... نه در دوره صفویه و نه در هیچ دوره ی دیگر زرتشتیان اینگونه تصور را نداشته اند... برایم جالب بود نوشته بودید زرتشیان قصد کشتار مسلنمانان را داشتند ... این را کسی که با اعتقادات و باورهای راستین ما اگاه باشد هرگز نمی پذیرد ... من فکر میکنم این همه تهمت و دروغ بخاطر ضعف در مقابل اندیشه های پاک زرشتیان است... خواهشمندم یا حقیقت را نگارش کنید یا اصلا چیزی ننویسید چرا بر دروغ پافشاری می کنید؟؟؟زرتشتیان از راستین و نیکوترین انسانها هستند لطفا تاریخ زرتشتیان رشید شهمردان را بخوانید! تاریخ صفویه را بخوانید!تاریخ پارسیان هند را بخوانید !!! در مورد تاریخ آگاه باشین در پناه پروردگار دانا بدرود... (مطمئن نیستم پیام من را به اشتراک می گزارید)

درود بر شما جناب «از تبار زرتشت»... 1. از کجا میدانید که از تبار زرتشت هستید؟ مگر هر کس زرتشتی است، از تبار زرتشت است؟ هر کس که مسیحی است از تبار مسیح است؟ (مسیح اصلا تبار و نسلی از خود باقی نگذاشت). 2. اینکه کتاب شهمردان را به ما معرفی میکنید، خُب روشن است که او یک زرتشتی است. به سود خود می‌نویسد. 3. آیا شما وجود متن پهلوی شابهرام ورجاوند را انکار میکنید؟ این متن هنوز هم موجود است. به روشنی از نقشه زرتشتیان برای نابودی مسجد‌ها (مراکز عبادی مسلمین) سخن گفته است. این را تکذیب میکنید؟

این بهرام ورجاوند طبق متون باید هزار سال پس از زرتشت بیاد حداقل ۲۶۰۰ سال از زمان زرتشت گذشته یک زرتشتی دیگر میگه ۸۶۰۰ سال از زمان زرتشت گذشته پس چرا نیومد سوشیانت هم ۳۰۰۰ سال پس از زرتشت می آید پس چرا نیومد

درود بر شما شما دوران صفویه را سخت ترین دوران زرتشتیان می دانید، در حالی که این دوران انتخاب خود مردم ایران بود. شما سوشیانت را منجی نمی دانید و درست هم هست ولی مشخص است از اختلاف بسیاری که در بین موبدان هست آگاه نیستید، چون برخی موبدان نظر شما را نمی پسندند و سوشیانت را منجی و موعود می دانند. شما زمان صفویه را زمان مهاجرت به هند و تشکیل پارسیان می دانیدگ در حالی که قبل از ان هم به هندوستان سفر کردند و در ان دیار هم روزگار ارام و خوشی نداشتند.

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.