مباحث تاریخی
معاویه بن ابی سفیان چون در خانواده بی بند و بار و هرز رشد و نمو کرد، لذا به مانند پدر و اجداد خبیث و پلیدش، او هم به مانند یک فرد هرزه و لاابالی تربیت یافت و حتی گوی هرزگی و فساد اخلاقیاش را هم از خاندان خودش ربود و شهره آقاق گردید. تاریخ نقل میکند که نه پدرش و نه خودش و نه فرزندش هیچ کدام اسلام نیاوردند و فقط با حکومت و ملک که به ناحق تصاحب کردند بازی کردند
همیشه افراد مغرض و جاهلی بودند که حقایق را به خاطر قداست نداشتن برخی افراد، آنطور که باید بیان کنند، توضیح و تبیین نکردند. و دین و دنیای خود را بخاطر خوش خدمتی به برخی افراد و علاقه به آنان فروختند و عذاب الهی را برای خود خریدند. افرادی که داعیه دار عالم و دانشمند دین هستند، اما اینان علاوه بر این که انصاف را رعایت نکردند بلکه فقط خود را رسوا عام و خاص کردند
حصنی شافعی از عالمان قرن 8 و 9 دمشق، کتابهایی در رد عقاید ابن تیمیه نگاشته و او را زندیق و کافر دانسته است؛ او تنقیص خداوند، جسارت به ساحت پیامبر اکرم و شیخین و تکفیر بعضی از صحابه را جزء عقاید ابن تیمیه میداند و میگوید شنیدم پس از مرگ ابن تیمیه، قبرش را شکافتند و مار بزرگی را روی سینه او یافتند.
با وجود این اسناد و شواهد تاریخی درباره برتری حضرت علی (علیه السّلام) بر تمامی صحابه حتی ابوبکر، عمر و عثمان، عدهای با انگیزه کتمان فضائل حضرت علی و تنقیص مقام و منزلت آن حضرت، به جعل احادیث و نسبت دادن آن به حضرت علی پرداختهاند. یکی از این احادیث جعلی و دورغین، روایتی است که از محمد بن حنفیه فرزند امیرالمؤمنین نقل شده است.
ابوهریره میگوید علت نقل کمِ حدیث توسط صحابه این است که مهاجرین بهدنبال معاملات در بازار بوده و انصار در پی کارهای دنیایی (کشاورزی) خود بودند، من بودم که از این اشتغالات نداشتم و در کنار پیامبر بودم؛ صحابه حتی در وسط سخنرانی پیامبر، در بین خطبه نمازجمعه هم به دنبال معیشت خود بودند.
یکی از بدعتهای شوم و ناپسندی که توسط بنیامیه در میان جامعه اسلامی و مسلمانان پایهگذاری شد و در قرون بعدی توسط جریان وهابیت رواج بیشتری پیدا کرد، دشمنی با اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، سبّ و لعن آنان مخصوصا صحابی بزرگوار، جانشین و وصی آن حضرت، حضرت علی بن ابی طالب (علیه السّلام) بود.
وقتی که عثمان به خلافت رسید بر خلاف خلفای پیشین، خود را خلیفه الله نامید. وی معتقد بود که جانشین خداست و هرکاری که بخواهد میتواند انجام دهد. وی با تقسیم بیت المال و مناصب حکومتی در بین اقوام و خویشانش باعث خشم مسلمانان شد.
میان شیعه و اهل سنت در اعتقاد داشتن به اینکه صحابه پیامبر خوب یا بد بودند اختلاف است، چرا که برخی از صحابه دنباله رو رفتارهای اخلاقی پیامبر بودند و او را الگوی واقعی خود میدانستند، اما برخی دیگر از اصحاب اینطور نبودند و در ظاهر پیامبر را برای خود الگو قرار میدادند اما در واقع هیچ گاه به مانند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) عمل نکردند و به دنبال هوای نفس خود بودند
اصحاب پیامبر اسلام یا دارای فضائل نیکو و پسندیده بودند و بعضا فضیلت اختصاصی داشتند که در قرآن به آن اشاره شده و پیامبر اکرم هم آن را بیان میداشت و یا دارای رذائل اخلاقی و منافقانه بودند که باز در قرآن خداوند برای پیامبرش آن را بیان میکرد و پیامبر اکرم هم با واسطه و یا بدون واسطه در مقابلشان موضع میگرفت که بعضاً برخی نادم و پشیمان بودند و برخی هیچ گاه توبه نکردند
خاندان بنی امیه و از جمله معاویه بعد از فتح مکه توسط مسلمانان، در ظاهر اسلام اختیار کردند اما هیچ گاه اسلام آنان قلبی نبود بلکه سراسر وجودشان کینه و حقد نسبت به پیامبر و دین اسلام بود و در هر فرصتی سعی میکردند تا ضربه بزنند اما با وجود پیامبر این امر میسر نشد تا اینکه پیامبر رحلت کرد و بعد از آن بود که راه برای تاخت و تاز این شجره ملعونه از نظر قرآن باز شد
زندگی معاویه از خاندان بنی امیه که خداوند آنها را شجره ملعونه معرفی کرده است سراسر ظلم و ستم و دنائت و پستی و خباثت همراه با نفاق و کینه نسبت به دین اسلام است و اینان بالاجبار مسلمان شدند و با اختیار از دین اسلام خارج شدند و زمانی که بر گردهی خلافت به ناحق نشستند چنان با دین پیامبر بازی کردند و احکام الهی را وارونه جلوه دادند که گویی برای تفریح چند صباحی آمدند
از زمان فتح مکه توسط مسلمانان خاندان بنی امیه در ظاهر اسلام آوردند اما قلباً و باطناً اسلام نیاوردند و همیشه کارشکنی میکردند منتها چون قدرت در برابر پیامبر نداشتند همیشه در انزوا و سکوت بودند تا اینکه پیامبر رحلت کرد و خلفای غاصب ایشان را بر گرده مسلمین به عنوان والی و حاکم قرار دادند و اینان کردند آنچه را که باید با دین اسلام میکردند و آن را ار مسیر اصلی خود منحرف ساختند
دین مبین اسلام برخی از اعمال ناپسند مثل زنا را حرام میداند و این یکی از ضروریات مهم این دین است. و این عمل شنیه را آنقدر زشت میداند که در جای جای قرآن و روایات پیامبر اسلام شدیداً از آن نهی شده است و در احکام فقهی اگر از این راه فرزندی به دنیا بیاید قطعاً ولد الزنا خواهد بود و هیچ خیری این فرزند نخواهد دید چرا که پدر او نامعلوم و مادرش هم فاحشهای بیش نخواهد بود
ابوبکر وقتی به خلافت رسید بر خلاف آیه قرآن گفت که پیامبران ارث نمی گذارند به همین جهت فدک را از حضرت فاطمه (س) غصب کرد. در مقابل به دخترش عایشه به عنوان همسر پیامبر(ص) زمینهای زیادی واگذار کرد.