پرسش و پاسخ
در ملیت سید جمال الدین، شک و تردید است که ایرانی است یا افغانی؛ ولی دلایل متعددی بر ایرانی بودن وی موجود است.
علت همراهی وهابیت با اهل سنت در چند دهه اخیر راهبرد کوتاه مدت وهابیت است، تا ابتدا شیعه را از بین ببرد و بعد به سراغ اهل سنت برود و آنان را نیز نابود کند.
علیمحمد شیرازی کتاب خود را که قرار بود در حدود 15 الی 20 قرن میزان بماند؛ در ابتدا وعده داد که آن را در 19 واحد که هر واحد 19 باب داشته باشد و کلاً مشتمل بر 361 باب شود، بنگارد؛ اما بر خلاف وعدهی خود این کتاب را ناقص گذارد. اما به راستی چگونه پیامبری که معجزهی خود را تندنویسی میداند، از تکمیل کتاب آسمانی خود باز میماند؟!
معیار حق و باطل کیست؟ معمولا برای ارزشگذاری در هر مبحثی، یک ملاک و معیار و یا یک واحد اندازه گیری وجود دارد که آن مقیاس و معیار، ملاکی برای میزان مرغوبیت قرار میگیرد و از این جا میتوان به اهمیت آن پی برد. چون در واقع هر چیزی که در آن دایره قرار میگیرد به واسطه آن معیار محک خواهد خورد. از آن جایی که دین اسلام یکی از ادیان بزرگ الهی...
محمد بن عبدالوهاب افکار ابن تیمیه را برگزید، چون وی بر خلاف حنابله در مسئله قبور، راه تکفیر را برگزیده بود و محمد بن عبدالوهاب با انتخاب تفکر ابن تیمیه، سلاح تکفیر را به دست گرفت تا مسلمانان را تکفیر کند.
وهابیت خود را سلفی مینامند، اما در حقیقت آنان حنبلی با تفسیر ابنتیمیه هستند، زیرا عقاید احمد بن حنبل با تفسیر ابنتیمیه را پذیرفتهاند.
علیمحمد شیرازی به عنوان پیشوای بابیت و بهائیت، ادعاهایی نظیر مهدویت و پیامبری و نسخ اسلام را برای خود مطرح نمود. وی در این راستا، از شیخ احمد احسایی به عنوان مبشّر آمدن خود یاد میکرد. این در حالیست که شیخ احسایی نیز با در نظر داشتن دلایل قطعی خاتمیت، همچون سایر علمای اسلامی، بر این اعتقاد مهمّ تأکید داشته است.
اهل سنت واژهای است که در دوران معاصر، هر مذهبی از آن به نفع خود استفاده میبرد. سلفیه و وهابیت، فقط خود را اهل سنت مینامند، در حالیکه اشاعره و ماتریدیه نیز فقط خود را اهل سنت میدانند. بنابراین واژه اهل سنت دارای کاربردهای متعددی است.
علمای فقه، احمد بن حنبل را فقیه نمیدانستند. حتی خود احمد نیز فقه را بدعت میدانست. بنابراین احمد یا فقیه نیست و یا اگر او را فقیه بنامیم، پایینترین مرتبه فقاهت را داراست.
در پاسخ به این پرسش که علّت حمایت استعمار از جریان بابیت و بهائیت چیست؟! میبایست گفت در دورهای که به رغم درماندگی حکومت در مقابل زیادهخواهی استعمار، شواهد محکمی مبنی بر مقابلهی مردمی با اتکای به دین، با دزدی منابع و اِشغال کشورمان وجود دارد؛ کشورهای استعماری را بر آن داشت تا با ایجاد فرقهها راه را برای نفوذ خود هموار کنند.
سلفیه شیعه را متهم به غلو میکنند. آنان میگویند چون شیعه قائل به عصمت ائمه است، غالی است. این در حالی است که اگر اعتقاد به عصمت غیر پیامبر، غلو باشد، سلفیه نیز غالی هستند، چون قائل به عصمت جمعی صحابه هستند.
نویسندگان بهائی مدعی میشوند که در منابع اسلامی، نصّی دربارهی خاتمیت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) وجود ندارد. این در حالیست که آیات و روایات بسیاری بر خاتمیت پیامبر اسلام تصریح دارند. حتی اگر بر خلاف ظهورات آیات و روایات، تقید آنها را نسبت به انبیای کاذب بپذیریم، از کجا معلوم که بهائیت نیز از ادیان کاذب محسوب نمیشود؟!
به راستی چرا وهّابیت چون به روایتی در فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) در منابع و کتابهای مورد قبول خود میرسند که با دلایل قرآنی و روایی به خوبی قابل اثبات است، آن را غلوآمیز و دروغ میپندارند. برای نمونه به دو مورد از مخالفتهای ابن تیمیه با روایات فضایل اشاره میکنیم: سردمدار وهّابیت در کتاب خود وقتی به روایاتی از فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) که دو نمونه...
نویسندگان بهائی، مدعی شدند که اعراض مسلمانان از علیمحمد شیرازی، ایرادی به حقانیت او وارد نمیسازند. اما این مطلب موجب اثبات دین بودن بابیت و بهائیت نمیگردد! چرا که مدعیان پیامبری بسیاری پس از پیامبر اسلام آمده که اکثر مسلمانان، آنان را تکذیب کردهاند. با این حال چه فرقی میان علیمحمد شیرازی و سایر مدعیان دروغین وجود دارد؟!