تاویل نصوص در بهائیت
مبلّغان بهائی در یکی از کانالهای تبلیغی خود، با استناد به ادعای عبدالبهاء، به تحریف آیهی 87 سورهی مبارکهی حجر پرداخته و تلاش نمودند تا آن را بر پیشوایان خود تطبیق دهند. اما به راستی اگر قرار باشد هرکس، بدون دلیل و سند و مدرک، آیهای از قرآن را در تفسیر خود بداند، دیگر سنگ روی سنگ بند میشود؟!
مبلّغان بهائی مقصود از دمیدن دو نفخهی صور، در آیهی 68 سورهی زمر را پیشوایان خود دانستند. این در حالیست که این آیه و آیاتی از این قبیل، صراحت بر وقوع قیامتی دارد که سرکردگان بهائی منکر آن شدند. همچنین، مبلّغان بهائی با چه منطقی محکمات آیات الهی را تأویل میکنند که پیشتر پیامبرخواندهی بهائیت، آنان را از تأویل منع کرده است.
پیشوای فرقهی بابیت و بهائیت، حکم به نابودی تمامی کتابهایی که در غیر از موضوع این فرقه تصنیف شده را داده است. اشراق خاوری نیز برای توجیه این حکم خلاف عقل پیشوای خود، منظور باب را نابودی کتابهایی میداند که سبب گمراهی بشر شود. این در حالیست که علیمحمد شیرازی همگان را از تأویل و تفسیر کتاب بیان، نهی کرده است.
فاضل مازندرانی، در راستای توجیه اشکالات ادبی آثار علیمحمد شیرازی، مدعی میشود که طبق برخی روایات، قائم موعود (علیه السلام) پس از ظهور، با اَعراب شدّت عمل نشان داده و این شدّت عمل، یعنی اِعراض از قواعد عربی. اما این ادعا در حالیست که ظاهر این روایت (بر فرض صحت سند آن)، دلالت بر سختگیری آن حضرت نسبت به خود عربهای عصیانگر دارد.
بهائیان در خصوص لفظ خاتم در آیهی 40 سورهی احزاب، مدعیاند که خاتَم، به معنی زینتدهنده و یا تصدیق کنندهی انبیاء پیشین و نه آخرین آنهاست. این در حالیست که: اولا: کلمهی خاتم با هر اعرابی به معنای «ما یختم به» میباشد. ثانیا: استعمال لغت، در غیر معنی حقیقی آن است. ثالثا: پیشوایان بهائی بر خاتمیت پیامبر اسلام اعتراف داشتهاند.
سرکردهی بهائیان، در حالی تمامی آیات محکم قرآنی در خصوص وقوع و ویژگیهای قیامت را مورد تأویلهای بیپایه و اساس خود قرار داده که از هرگونه تأویل سخنان سر تا پا اشکال و متناقض خود، نهی کرده است! سرکردگان بهائی در عوض تأویل آیات صریح و روشن قرآن به معنایی خلاف ظاهر، خود پیرامون سرنوشت ابدی انسان، به چند جملهی مُبهم اکتفا کردهاند.
مبلّغ بهائی در کانال خود مدعی شد هیچ آیهای در قرآن وجود ندارد که به حجاب اسلامی زنان اشاره داشته باشد. در پاسخ به این ادعا میگوییم حجابِ اصطلاحیِ دینی (به معنای پوشاندن برخی از نقاط بدن)، بعلاوهی اسلام، در ادیان و اقوام پیشین نیز وجود داشته است. از اینرو آیاتی از قرآن و احادیث معصومین، همه بر لزوم حفظ آن تأکید دارند.
پیشوایان فرقهی بهائیت، با نادیده گرفتن تمامی آیات الهی قرآن در خصوص وقوع حتمی معاد جسمانی، تفسیری جدید از معاد موعود اسلام ارائه دادهاند. حسینعلی نوری معاد هر اُمّتی را با ظهور پیامبر بعدی واقع شده میداند و بهشت و جهنم را در لقا و دوری از خود، معرفی میکند. این در حالیست که خود، از تأویل آیات الهی بر خلاف ظاهر، به شدت نهی کرده است.