مکاتب اهل سنت
شورای نگهبان یک مقام کاملا رسمی و قانونی بوده که وظیفه تعیین صلاحت نامزدهای انتخاباتی را بر اساس ملاکها و معیارهای مشخص دارد. بنابراین تمکین از نظرات آن بر آحاد جامعه لازم و ضروری است. چرا که پایبندی به آن، پایبندی به قانون است که همه ما نسبت به آن موظف هستیم. چنین امری شامل نامزدهای اهل سنت و تمامی مذاهب نیز میشود.
بخارى در روايتی به نقل از خليفه دوم مىنويسد كه آن دو زنى كه بر ضد رسول خدا هم پيمان شده بودند، عائشه و حفصه بودند: «از ابن عباس نقل شده است كه مىگفت: مىخواستم از عمر سؤال كنم كه اى اميرمؤمنان ! آن دو زنى كه بر ضدّ رسول خدا هم پيمان شدند، چه كسانى بودند؟ سخنم را تمام نكرده بودم كه عمر گفت: حفصه و عائشه بودند.»
از جمله روایاتی که به عنوان ادلّه خلافت ابوبکر به آن استناد شده، روایتی است که در آن رجوع به ابوبکر در زمان فقدان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است؛ که در پاسخ آنان میگوییم علاوه بر اشکال سندی، بر فرض که چنین روایتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) صادر شده باشد؛ خبری است از پیامبر اکرم نسبت به آینده نه تایید ابوبکر.
از قضایای غلوآمیزی که در شرح حال ابراهیم حربی، از علمای حنابله آمده است، رسیدن روزی از غیب به او میباشد. مطلب نادرستی که در مضمون آن وجود دارد، این است که برای روزی، تلاش و کوشش لازم نیست، خدا خود روزی انسان را میرساند. در شرح حال ابراهیم حربی، زندگی زاهدانهای ترسیم شده، که این مطلب از موارد نادر در زندگی اوست.
ابراهیم بن اسحاق بن ابراهیم بن بشر، معروف به ابراهیم حربی از معاصران و ملازمان احمد بن حنبل، از عالمان حنابله و اهل حدیث است، که حنابله مانند باقی علمای خود سعی در بزرگ نمودن وی، با تعریف خوابهایی در مورد آنان نموده، و با اینکه به دیگران اتهام غلو میزنند، خود اهل غلو بوده و با این روش بزرگان خود را اهل کرامات مینمایانند.
برخی از اهلسنت معتقدند كه علی (علیه السّلام) در خطبه 228 نهجالبلاغه، از شخصی ستايش كرده و منظور از آن شخص همان عمر بن خطاب است! ليكن صبحی صالح، یکی از شارحان سنّی مذهب نهجالبلاغه، در شرح خود میگوید منظور، یکی از یاران امیرمؤمنان (علیه السّلام) است: «این سخنان از سوی علی (علیه السّلام) در ستایش یکی از اصحاب و یاران خود بوده است».
ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق یکی از ملازمان احمد بن حنبل بوده و حدود بیست سال با او همراه بود و همچنین از افکار او تبعیت میکرد، دارقطنی او را در علم و زهد و ورع با احمد بن حنبل مقایسه کرده است. اهل حدیث و حنابله در معرفی او مطالب غیرواقعی را به او نسبت دادهاند که از آن جمله، زهد و قناعت بیش ازحد، و کتمان آن از دیگران است.
ابراهیم حربی عالم حنبلی معاصر احمد بن حنبل، فرزندی داشت که در یازده سالگی، تمام قرآن را حفظ کرده بود و بسیاری از مسائل فقه را یاد گرفته بود؛ اما آرزوی مرگ این طفل را کرده بود، و او هم مرده بود. چون در خواب دید که در قیامت، هر فرزندی که پیش از پدر بمیرد، پدرش را سیراب خواهد کرد! و او نیز برای فرار از تشنگی قیامت دعا کرد که فرزندش بمیرد.
یکی از احادیثی که نزد معتقدان خلافت ابوبکر به حدّ شهرت رسیده؛ حدیثی است که بر اساس آن معتقدند پیامبر امر فرموده مردم پس از وفاتش به ابوبکر و عمر اقتدا کنند. که در پاسخ میگوییم: بر فرض این حدیث از سوی پیامبر صادر شده و بناست به ابوبکر و عمر اقتدا کنیم؛ حال با توجه به اختلافات فراوانی که ابوبکر و عمر داشتند به کدام یک اقتدا کنیم؟
قرضاوی یکی از علمای اهل سنت هم معاویه را سرکش و گروهش را فئه باغیه میداند و برای اثبات نظرش به روایت معروفی که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در شأن عمار یاسر فرمود استناد میکند. در عین حال، لحن قرضاوی در انتقاد از معاویه بسیار نرمتر از سایر علمای اهلسنت و جماعت است.
خاندان بنی امیه و در رأس آنان معاویه، در میان مسلمانان به دلیل دشمنی با اهل بیت پیامبر خصوصاً حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، جایگاه مطلوبی ندارند، چرا که این خاندان خبیثه با به انحراف کشیدن تاریخ شکوهمند اسلام که با جانفشانی و مشقتهای طاقت فرسای پیامبراکرم و اصحاب حضرتش به ثمر نشسته بود را دچار حوادث ناگوار کردند.
از تولیدات کارخانه حدیثسازی بنیامیه روایتی است که به دروغ به پیامبر خدا محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) نسبت دادهاند که آن حضرت فرمود: «من شهر علم هستم، ابوبکر دروازه آن، عمر دیوارهای آن، عثمان سقف آن، علی دروازه آن و معاویه حلقه دروازه آن شهر.» و همچنین گفته اند که ابوبکر و عمر سَرور پیرمردان اهل بهشت اند!
یکی از احادیثی که متأسفانه بدون هرگونه دلیل و مدرک، نزد معتقدان خلافت ابوبکر به حدّ شهرت رسیده و آن را به عنوان یکی از فضایل شیخین (ابوبکر و عمر) و از ادلّه خلافت آن دو به شمار میآورند، حدیثی است که بر اساس آن معتقدند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امر فرموده مردم پس از وفاتش به ابوبکر و عمر اقتدا کنند. در حالیکه چنین حدیثی صحیح نیست.
از نمونه غلوهای اهل حدیث و حنابله، این است که علی بن موفق از عالمان حنبلی در مورد خود، نقل کرده، در یکی از سفرهای حج، اندکی با زائران پیاده خانه خدا، پیاده رفته و با آنان همراهی نمودم؛ در موقع استراحت، در خواب دیدم که حوریانی آمده، و پای من و باقی زائران را شستوشو دادند؛ به برکت این شستوشو، تمام دردهای پایم خوب شد.