مکاتب اهل سنت
در منابع اهلسنت، در رابطه با مقام والا و مقدس حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) روایاتی وجود دارد؛ اما در مهمترین کتب اهلسنت که صحاح ستة میباشد، تعداد کمی از این فضائل ذکر شده است.
اما همین چند حدیث اندکی که آمده است، مقام والا و افضلیت حضرت علی (علیه السلام) را نشان میدهد.
چطور ممکن است کسی که در طول عمرش فقط یک لحظه پیامبر (ص) را مشاهده کرده باشد، یا مسافت اندکی را با ایشان طی کرده باشد، دارای چنین مقام و ارزشی شود، که بعد از پیامبران بهترین مردم باشد!؟ با کدامین عقل میتوان پذیرفت، که فردی با مشاهده پیامبر (ص) از اولیاء الهی و برترین مخلوقات شود!؟ این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد!
مقام و شأن مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) بر هر انسان غیر متعصبی آشکار است. کافی است به برخی از روایات و آیاتی که در وصف حضرتش وارد شده است تدبر شود آنگاه به جایگاه و منزلت ایشان پیمیبریم. یکی از این آیات آیه 62 سوره مبارکه انفال است که طبق روایات معتبر فریقین، حضرت به عنوان نصرت الهی معرفی شده است.
برای بیان فضائل و اثبات حقانیت علی(علیهالسلام)، چهبسا نیازی به کتابهای شیعه نباشد؛ چراکه کتابهای اهلسنت پر است از روایات فضائل آن حضرت که هر دو گروه از مسلمانان را کفایت کرده و برای برادران اهلسنت الزامآور است. مانند روایت «علی مع القرآن و القرآن مع علی». این روایت با تعابیر مختلف در منابع بسیاری از فریقین وارد شده است.
بشارتی که از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) درباره حضرت مهدی (ع) وارد شده بیش از آن است که در این مختصر نوشتار ذکر شود و طبق آنچه که در کتب فریقین موجود است تعداد احادیث مهدی به چندین هزار حدیث میرسد. و جالبتر از آن این است که احادیث صریحی مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام) در بیشتر کتب معروف علمای اهل سنت دیده میشود.
طبق نظر شیعه و روایات اهل سنت، «اولواالامر» فقط منحصر در امامان معصوم میباشد. آنچه واضح است این است که ایشان باید معصوم باشند چرا که اگر بگوییم معصوم نیستند لازم میآید که خداوند دستور اطاعت مطلق از غیر معصوم را داده باشد و این قبیح است و نمىتوان به صورت بىقيد و شرط از شخصى كه خطا و اشتباه مىكند، اطاعت و پيروى نمود.
یکی از شبهاتی که برخی به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که میگویند برتری امامان بر تمام پیامبران یکی از عقاید مسلم امامیه است، در حالی که در این مسأله، اتفاق نظر نیست و رأی قاطع و واحدی در آن وجود ندارد. استاد کلام شیعه، شیخ مفید میفرماید: امامان دوازدهگانه بر تمام پیامبران و رسولان جز پیامبر اکرم برتری دارد.
پدیدار شدن هر نشانهای ازنشانههای ظهور، سالکان راه را در مسیرهای دور و دراز امیدوار ساخته وآنها را آگاه ومطمئن میسازد. طبق روایات زیاد از کتب معتبر شیعه و سنی، اتفاقی عجیبی در سرزمین بیداء «میان مکه و مدینه» رخ میدهد، به نام خسف بیداء، که الان هم آن منطقه بیداء نام دارد، در مسیر راه حجاج تابلوهای «بیداء» مشاهده میشود.
مخالفین امامیه طعنه میزنند و استبعاد میکنند بر بقای شخصی که این مقدار طول عمر داشته باشد و علاوه بر این میگویند امامیه اعتقاد دارند که آن حضرت در سرداب غایب شده و همانجاست و از آنجا ظاهر میشود و ایشان انتظار میکشند تا حضرت از آن مکان بیرون بیاید و این در حالی است که علمای بزرگ شیعه این شبهه را دفع نمودند.
عقیده به منجی عالم و مهدی موعود، یک عقیده فراگیر و مشترک در میان تمام فرق اسلامی است و مختص به یک فرقه یا گروه خاصی نیست و تمام ادیان الهی و فرق و مذاهب اسلامی ظهور این منجی بزرگ را نسل به نسل و سینه به سینه خبر دادهاند، البته در دیگر ادیان در اسم او اختلاف نظر است، اما در اصل موضوع، همه متفق القول هستند.
در زمان خیلی نزدیک به ظهور که ظلم فراگیرمیشود ودین داری خیلی سخت میشود به افراد ثابت قدم که ایمان خود را تا نزدیک ظهور نشان دادهاند عنایات والطاف خاصی میشود تا از دین خارج نشوند زیرا حضرت تکیه گاه مردم است وقطعا کسانی که صبر کردند واز آزمایشها وبلاها سربلند بیرون آمدهاند الطاف ویژه از ناحیه آن حضرت شاملشان میگردد.
در دوران غیبت صغری شیعیان میتوانستند توسط نوّاب خاص آن حضرت، پرسشها و مشکلات خود را به آن حضرت برسانند و پاسخهای لازم را دریافت کنند ولی با درگذشت این نواب به شیعیان دستور داده شد که در مسائل شرعی به نوّاب عام یعنی فقها وعلما و مراجع تقلید رجوع کنند و در رویدادها و مسائل اجتماعی به فتوای آنها عمل کنند.
در تمام ادیان و ملل و مذاهب مختلف جهان اعم از مسلمانان، مسیحیان، کلیمیان، زردتشتیان، برهمائیان، مجوسیان، هندوها،همه از مصلحی سخن میگویند که در آخر زمان ظهور خواهد کرد و به ستمها پایان خواهد داد و حکومتی فراگیر و جهانی را براساس عدالت و آزادی ایجاد خواهد نمود و نوید این مصلح بزرگ جهان، علاوه بر قرآن در تمام کتب آسمانی آمده است.
بر کسی پوشیده نیست که عقیده به ظهور حضرت مهدی (ع) عقیدهای است که امید میآفریند، و نشاط ایجاد میکند، ناامیدی را از بین میبرد، حرکتهای اسلامخواهانه را تشویق میکند، و جانهای شوریده بر استکبار را تقویت میکند، اسلام هنوز به کمال خویش نرسیده و به مرحله تحقق همه آرمانهایی که بر جامه عمل پوشاندن به آنها آمده است، دست نیافته.