آیا عمر بن خطاب لیاقت نبی بودن را داشت؟

  • 1392/10/29 - 00:23
اهل سنت به احادیثی در شان خلفای سه گانه استدلال می کنند که حتی بنابر شواهد موجود در کتب معتبر خودشان نیز ،راویان این روایات قابل اعتماد نیستند

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_اهل سنت و وهابیون به احادیثی درباره فضیلت خلفای سه گانه استدلال می کنند که حتی بنابر کتب مورد تایید خودشان راویان این احادیث مورد تایید نمی باشند

در این پست تنها به بررسی دو روایت درباره فضیلت خلفا می پردازیم

آیا پیامبر اکرم فرموده اند: ابوبکر دوست من است؟
از جمله احادیثی که اهل سنت و وهابیون درباره فضیلت خلفا به آن استدلال می کنند،حدیث زیر می باشد،که در این پست به بررسی و نقد این حدیث می پردازیم

می گویند: پیامبر اکرم فرموده: «حدثنا مسلم بن إبراهيم حدثنا وهيب حدثنا أيوب عن عكرمة عن ابن عباس رضي الله عنهما عن النبي صلى الله عليه وسلم قال لو كنت متخذا من أمتي خليلا لاتخذت أبابكر"»؛ «. . .  اگر من خلیلی از میان امتم بر می گزیدم ابوبکر را به عنوان خلیل خود بر می گزیدم"»

در خدشه دار بودن این حدیث همین بس که،شخصی به نام عکرمه از راویان این حدیث است،در حالی که عکرمه طبق کتب اهل سنت فردی غیر مطمئن است
به روایات زیر که درباره شخصیت عکرمه است توجه کنید 
سعيد بن مسيب كه از بزرگان تابعين است به خدمتكارش گفت: «يا برد، إياك أن تكذب عليّ كما يكذب عكرمة على ابن عباس»؛ «اى برد، مبادا بر من دروغ ببندى چنان كه عكرمه بر ابن عباس دروغ مى ‏بست.‏»(1)

ابن سيرين مى ‏گويد: «ما يسؤني أن يكون من أهل الجنّة ولكنّه كذّاب»؛ «ضررى به من نمى ‏رسد از اين كه عكرمه اهل بهشت باشد و ليكن او كذّاب است.»(2)

عكرمه نماز خواندن را خوب نمى ‏دانست، ذهبى در اين باره مى‏‌نويسد: «يحيى بن سعيد يقول: حدّثوني- واللَّه- عن أيوب أنه ذكر له أن عكرمة لا يحسن الصلاة، قال أيوب: وكان يصلّي؟!»؛ «يحيى بن سعيد مى ‏گويد: سوگند به خدا! براى من نقل شد كه در نزد ايوب سخن از عكرمه به ميان آمد و اين كه او نماز خواندن را بلد نبود! [سپس‏] ايوب [با تعجب‏] گفت: مگر عكرمه نماز مى ‏خواند؟!»(3)

در روایت دیگری از کتب اهل سنت نقل شده است: «قال النبی صلی الله علیه و آله :لو کان بعدی نبی لکان عمر بن الخطاب»؛«اگر بعد از من نبیی بود هر آینه عمر بن خطاب بود.»
راويان زیر این حدیث را نقل کرده اند: قال الترمذي: «حدثنا سلمة بن شبيب، نا المقري، عن حياة بن شريح، عن بكر بن عمرو، عن مشرح بن هاعان، عن عقبة بن عامر قال قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم: «لو كان نبي بعدي لكان عمر بن الخطّاب‏»

ترمذی بعد از نقل این حدیث می گوید: «هذا حديث غريب لا نعرفه إلّا من حديث مشرح بن هاعان»؛ «این حدیثی غریب است و ما این حدیث را نمی شناسیم مگر راوی این حدیث مشرح بن هاعان است.»(4)
در ضعف مشرح بن هاعان آمده است که: «فالصواب ترك ما انفرد به. و ذكره العقيلي فما زاد في ترجمته من أن: قيل: إنه جاء مع الحجاج إلى مكة و نصب المنجنيق على الكعبة»؛
قول حق این است که احادیث این شخص را رها کنیم و... گفته شده است این شخص کسی است که با حجاج به مکه آمد و منجنیق را بر کعبه پرتاب کرد (5)
 

بنابراین به هیچ یک از این دو حدیث نمی توان استناد نمود چرا که رجالیون اهل سنت راویان این احادیث را ضعیف یا کذاب دانسته اند.

 

 

 

 

پی نوشت ها:

[1 ] ثقات ابن حبان: 5/ 230، تاريخ دمشق، , أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي 41/ 109، تهذيب الكمال،مزی، 20/ 280
[2 ] سير اعلام النبلاء،ذهبی، 5/ 25؛ مغانى الاخيار ،بدر الدين العينى ،3/ 389، الكامل في الضعفاء،جرجانی 1/ 53.
[3 ] سير اعلام النبلاء: 5/ 27، ميزان الاعتدال،ذهبی، 3/ 95، تهذيب الكمال: 20/ 284، تاريخ دمشق: 41/ 117.
[4 ] صحيح الترمذي: 5/ 619
[5 ] ميزان الاعتدال: 4/ 117

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.