انحرافات و شاخصه های مشترک عرفان های کاذب

  • 1391/12/17 - 13:39
براي مقابله با جو مخفي-فرهنگي کنونی غرب و استعمار مي‌بايست فرهنگ ايراني-اسلامي خود را متاثر از فضاي جديد، به روز كنيم تا فرهنگ ما دچار دگرگوني‌هاي عميق نشود. قطعا این مقابله بدون پیدا کردن شاخصه های مشترک این جنبش ها با توجه به کثرت عرفان های کاذب امکان پذیر نیست.در این نوشتار سعی شده که ویژگی های مشترک عرفان های کاذب آورده شود
 شاخصه های مشترک عرفان های کاذب

امروزه با ورود به عصر معنا خواهی و خستگی بشر از مدرنیته ، دستگاه های فرقه سازی استعمار می کوشند  تا معنا گرایی مورد نظر خود را در میان ابنای آدم بسط دهند جریانی که در ایران نیز رواج یافته و پذیرش و استقبال از انواع این فرقه های به ظاهر معنا گرا زیاد شده است .   
از اين رو براي مقابله با چنين جو مخفي-فرهنگي مي‌بايست فرهنگ ايراني-اسلامي خود را متاثر از فضاي جديد، به روز كنيم تا فرهنگ ما دچار دگرگوني‌هاي عميق نشود. قطعا  این مقابله بدون پیدا کردن شاخصه های مشترک  این جنبش ها  با توجه به کثرت عرفا ن های کاذب امکان پذیر نیست. در این نوشتار سعی شده که ویژگی های مشترک عرفان های کاذب   آورده شود .
۱-ناديده گرفتن خدابه عنوان هدف غايي
یکی ازشاخصه هاي عرفان هاي كاذب ناديده گرفتن اعتقاد به خدا يا انكار وجود خدا و يا بعضاً ارائه تفسيري نامعقول ازخدا به انگيزه انكارخداي حقيقي است.

2. انسان‌محوري
بسياري از گرايشات نو پديد معنوي  بر كلمه «خود» تاكيد دارند و اين به دليل مركزيت انسان در انديشه آنها است. در نيمه قرن نوزدهم، اگوست كنت  با بيان اينكه انسان مي‌تواند به شناختي نايل شود كه از پيش، اديان آن را مختص خدا مي‌دانستند (شناخت انسان به عنوان خدا)در حقيقت آفريننده مذهب انساني شد.

3-شادمانگي به عنوان هدف غايي
«شادي وآرامش واميد به زندگي اين جهاني»رامي توان به عنوان هدف غائي اکثر اين عرفانها ناميد.

4-خردستيزي ومنطق گريزي:
 یکی دیگرازوجوه مشترک ،گسیختگی وناسازگاری معنویت وعقلانیت یابه تعبیربهتر،نفی عقلانیت ومخالفت جدی با فلسفه ومنطق است.

5-شریعت ستیزی وفقه گریزی)
رويكرد ماده‌گرايي به همراه، اصيل دانستن لذت طلبي و لذت مداري ظهور مي‌يابد. لازمه اصيل دانستن لذت در حوزه مدرنيسم، كنار راندن هر ضابطه و قانوني است كه آزادي و لذت مادي انسان را محدود و تحديد مي‌كند. و از منظر چنين نگاهي، چه نظامي محدودكننده‌تر از شريعت‌باوري. از اين رو، مادي‌گرايي باعث به كنار راندن شريعت‌مداري شده است.

6.نظريه استقلال بدن از روح
از مشخصه هاي عرفان هاي دروغين،ناسازگار دانستن بعد مادي و روحي انسان است.اينان تنها راه تقويت روح را بي توجهي كامل و مطلق به بدن مي دانند.

 7. تناسخ
تناسخ باوری در میان تمام جمن‌‌ها پذیرفته شده و با ترويج نظريه تناسخ از آن به عنوان يك نيروي بازدارنده اجتماعي-سياسي استفاده مي‌شود: بدين‌صورت كه اگر انسان از قراردادهاي اجتماعي سرپيچي كند به يك حيوان، گياه و يا حتي جماد تبديل مي‌شود.

8. ناتوانی از ایجاد تحول و بسندگی
ناتوانی از ایجاد تحول و بسندگی به حداقل تغییرات پیامد و شاخصه دیگر گرایش به معنویت های کاذب است.

9:‌ آسايش مادي در برابر آرامش معنوي
تامين آرامش در دنياي معاصر به يكي از احتياجات مهم انساني بدل شده و همه انسان‌ها براي كسب آرامش به چيزي پناه مي‌برند. مثلا به معنويت، به دارايي و ثروت، به جاه و مقام، به فرزندان و خويشاوندان،‌ و ... اين بدان معنا است كه اکثر عرفان های کاذب عالما يا جاهلا به چيزي لايزال تكيه می کنند

10: خرافه‌پنداري در برابر واقعيت‌نگري
بزرگترين مانع وصول به واقعيت، وجود خرافه و خرافه‌پرستي است. از اين رو پيامبران اديان توحيدي همواره با آن به مخالفت برخاسته‌اند. گسترش خرافه‌گرايي که نشان از منفعت بردن عده‌اي نیز دارد از شاخصه های مشترک می باشد.

 11.سحر و جادو
يکي دیگر از شاخصه ‌هاي مشترک استفاده از نيروهاي جادويي و سحرآميز است. که البته در زندگي يک نواخت و ماشيني و به دور از معنويت انسان معاصر مي‌تواند تنوع جالبي را ايجاد کند و به جذب افراد زيادي منجر شود.

12.  فاقد جهان بینی و ایدئولوژی
عرفان های کاذب فاقد نظام عقیدتی منسجم و عمیق اند. به عبارتی از منظر تئوریک و نظری بسیاری از آنها، اصول جهان شناختی و فلسفی مشخص و قابل ارائه ای ندارند. آنها هم که چیزی مطرح نموده اند مبنای قابل دفاعی در مواجهه با دیگر مکاتب ندارند

13.آمیزه ای از ادیان و دیدگاه های مختلف
بسیاری  از این عرفانها مخلوطی از ادیان و دیدگاههای مختلف می باشند برای نمونه تفکرات « اشو» اگر چه ریشه در فرهنگ شرقی دارد و دیدگاه‌هایش آمیزه ای از ادیان «بودایی»، «تنتره» و «یوگا» و بعضا صوفيسم است ولی به شدت متاثر از تفکرات فیلسوفانی نظیر کانت ، هگل و نیچه است. یا سای بابا تحت تأثیر تعالیم مسیحیت بودا، یوگا و اصول اعتقادی هندی است درباره مکتب رام الله نیز همانطور که از اسم او پیداست التقاطی از تفکرات اسلامی و هندویی است. مکتب عرفانی اکنکار نیز ریشه در تعالیم آیین لاما و از این طریق بودا و هند دارد و ریشه این مکتب غربی به شرق و هند می رسد. تفکرات کوئیلو نیز تحت تأثیر اندیشه های مختلف از جمله عرفان مسیحیت، عرفان ساحری، افکار مارکس می باشد.

14-عشق جنسي در برابر عشق معنوي
در ميان پيروان و رهبران بسياري از اين شبه عرفان ها  مفاسداخلاقي زيادي گزارش شده،  به عنوان مثال، بر اساس گزارشي كه بی بی سی و برخی دیگر از رسانه‌های اروپایی منتشر ساخته‌اند:سای بابا متهم به سوء استفاده جنسی از برخی مریدان خود است. یا در مورد  اشو اسناد سازمان اتباع خارجه آمریکا که وزارت امور خارجه هند نیز آنها را تأیید کرده است نشان می دهد که اشو به دلیل فساد اخلاقی از آمریکا اخراج شده است (1)

انکار واقع نمایی ارزش های دینی (نسبیت گرایی)، پاسخگویی به بعضی از ابعاد وجود انسانی، نفی  عاقبت‌انديشي  و...ازدیگر شاخصه ها می باشد که قطعا قابل قیاس با ویژگی های غنی مذهب تشیع نبوده و با به روز کردن  معنويت ايراني-اسلامي می توانیم از رواج عرفان های کاذب  به عنوان گرايشات باطني و معنوي در ميان جوانان ايراني جلوگیری کنیم.

 

 

1. فعالی، محمدتقی، آفتاب و سایه ها ص۳۱۱

گرد آوری و تألیف: سعید صدری

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.