شخصیت نابهنجار ال ران هابارد، مؤسس کلیسای ساینتولوژی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کلیسای ساینتولوژی یک جریان فرقهای است که توسط ال ران هابارد در سال 1954 میلادی تأسیس شد. خود ساینتولوژیستها مدعی هستند که یک مذهب بهشمار میروند و آموزههای فرقهای و انحرافی ندارند. یکی از راههایی که برای بررسی و تشخیص انحراف در یک مکتب یا جریان وجود دارد، این است که باید دید مؤسس آن مکتب در چه فضا و محیطی رشد کرده، دارای چه مطالعات و آموزشهایی است و اطرافیانی که از آنها متأثر شده اند، چه کسانی هستند؟ با این اطلاعات و تحلیل دادهها، تا حدودی متوجه میشویم که آموزههای وی بر چه مبانی ای استوار است.
ال ران هابارد در دورهای از زندگی خود به مسائل جادوگری علاقهمند شد و در سال ۱۹۴۶ تمریناتی در موضوع جادو انجام داد؛ وی این کار را در کنار جک پارسونز [1]«Jack Parsons» که یکی از شاگردان آلیستر کرولی، جادوگر شیطانپرست، انجام داد. هابارد دلبسته جادوگری بود و به انجام مراسمات و اعمال جادوگری آلیستر کرولی میپرداخت.
هابارد دستیار پارسونز بود، ولی به او خیانت کرده و با دوست دختر او «سارا نورثروپ» رابطه برقرار نمود. «زمانی که در روابط سارا نور ثروپ با هابارد مشکل ایجاد میشود، هابارد مانند یک آدمربا دختر سارا را به کوبا میبرد و از آنجا در تماس تلفنی به سارا میگوید: دخترمان را کشتهام. پس از مدتی دوباره زنگ زده و میگوید: دخترمان زنده است. هابارد در هنگام جدایی، حساب بانکی را خالی میکند، به نحوی که سارا بیپول میماند. هابارد در سال ۱۹۶۰ بدلیل عدم پرداخت مالیات از آمریکا فرار کرد و به زندگی دریایی روی آورد و ناوگان دریایی متشکل از سه کشتی را در آبهای آزاد به جریان انداخت. هابارد در این کشتی مجازاتهای خود را که اخلاق مینامید، گسترش داد؛ بهعنوان نمونه، یکی از مجازاتها، بستن به نرده کشتی و شلاق زدن بود... سارا نورثروپ میگوید: هابارد همه جا برای پول سخنرانی کرده و مبالغ هنگفتی به جیب میزد. از هر شرکت کننده ۵۰۰ دلار دریافت میشد تا دیانتیک [2] یاد بگیرد. (سارا میگوید:) احساس میکردم که هابارد مشغول دزدیدن پولهای مردم است. ران در این جلسات خاطرات جعلی به اذهان مخاطبان خود القاء میکرد. ران به تدریج خود را ناجی و قهرمان نامید؛ یک شمایلی از خدا!». [3]
هابارد شخصیتی نامتعادل دارد؛ چراکه وی عضو محفل جادوگری و شیطان پرستی بوده و رابطه جنسی و اخلاقی ناهنجار داشته است. هابارد به علت فرار از مالیات همانند دزدان دریایی زندگی در کشتی را انتخاب میکند. همچنین وی با زیردستانش رفتاری دیکتاتورگونه داشته است.
پول خدای وی بوده و به قول نورثروپ، هابارد خاطراتی از خود جعل میکرد و به دروغ خود را قهرمانی موفق نشان میداد تا بتواند از مخاطبانش پول بگیرد.
از دیگر ویژگیهای وی این است که هابارد رفتارهای ناهنجاری با مادرِ فرزندش و خود فرزندش داشته است؛ زیرا بعد از جدایی آنها را از حقوق مالی محروم کرده و این رفتار او نشان از یک تیپ شخصیتی انحرافی میباشد؛ چون بعدها در کلیسای ساینتولوژی قانونی میگذارند که اعضای فرقه باید ازدواج درون فرقهای داشته باشند و اگر دارای فرزند شدند، باید فرقه را ترک و با شش ساله شدن فرزند مجاز به بازگشت هستند؛ اما این کودکان در مدارس مخصوص ساینتولوژیستها و به دور از خانواده زندگی خواهند کرد و فقط در روزهای آخر هفته اجازه دیدار والدینشان را دارند، که این یک ظلم بزرگ به کودکان بیپناه است.
هابارد با این شخصیت غیرمتعادل و ناهنجار، مدعی ارائه یک طریق بهبود کیفیت زندگی و کمال به اسم کلیسای ساینتولوژی است.
پینوشت:
[1]. جان وایتساید پارسونز (انگلیسی: John Whiteside Parsons) هم نوشته میشود، وی در سال ۱۹۴۱ به معبد تلما در کالیفرنیا پیوست و به دستور کراولی در سال ۱۹۴۲ رئیس این معبد شد.
[2]. دانش مدرن سلامت ذهن
[3]. پایگاه خبری تحلیلی بهداشت معنوی، تیتر مطلب: وقتی رکورددار گینس فرقه تاسیس میکند؛ کلیسای ساینتولوژی : جنگجوی دروغین، کد خبر 6104، 10 آبان 1399
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید