بده بستانهای سیاسی مولوی عبدالحمید با جریان اصلاحات
عبدالحمید چند بار در سخنانش اعتراف کرده است که حدود 24 سال از کاندیدای جریان اصلاحطلب حمایت میکردند و آنان قولهایی به عبدالحمید دادند ولیکن آن وعدهها را محقق نکردند. او خاطرهای را تعریف میکند که در دیداری با آقای ظریف، او گفت ما 5 سفیر اهلسنت انتخاب میکنیم، شما لیست بدهید تا آن سفرا به کار گمارده شوند؛ اما پس از دادن لیست، گفت ما اجازه چنین کاری پیدا نکردیم و فقط 2 نفر را به مدت محدود در این سمت قرار دادند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید که در سخنان اخیر خود به انتخابات پرداخته، به گونهای به پشت پرده حمایت خود از یک جریان در انتخابات ریاستجمهوری اشاره کرده است؛ او گفت: «آیا این رئیسجمهور (که بناست انتخاب شود) میتواند بر اصل «شایستهسالاری» تمرکز کند و از شایستگان داخل و خارج کشور، از اقوام و مذاهب مختلف، از زنان و مردان، بر اساس شایستهسالاری استفاده کند؟ ما شایستهسالاری را در ایران خیلی کم دیدهایم و طیفی ناتوان روی کار آمدهاند. اگر من به جای اینها باشم، هرگز قبول نمیکنم. ... در شرایطی که نتوانم به تعهداتم عمل کنم، اگر همه دنیا را هم به من میدادند، قبول نمیکردم. ... گذشتگان کاری نکردهاند. در دولتهای گذشته ما به اصلاحطلبان رأی دادیم، ولی اصلاحطلبان نمیگوییم کاری نکردند، اما نتوانستند تبعیض را بین زن و مرد و بین اقوام و مذاهب برطرف کنند. آنچه را خودشان در شعارهای انتخاباتی مطرح کردند نتوانستند اجرا کنند. آنها نتوانستند از شایستگان استفاده کنند».[1]
در این سخنان به طور واضح گفته شده آنچه برای عبدالحمید مهم است این است که افراد شایسته مسئولیتها را بگیرند، اما آیا او منظورش این است که افراد متخصص به منصبها گمارده شوند تا بتوانند اقتصاد کشور که مهمترین دغدغه مردم در این زمان است را به سامان برسانند؟ منظور از افراد شایسته و اصل شایستهسالاری در سخنان عبدالحمید به چه معنا است؟
عبدالحمید دفعات مختلف اعتراف کرده که 24 سال، او و مریدانش از اصلاحطلبان حمایت کرده و با اینکه آنان قولهایی داده بودند، به آن قولها عمل نکردند. او درباره منافعی که از آن دولتها به مسجد مکی -از گرفتن زمین و ساخت این مسجد باعظمت- رسیده، چیزی نگفته و برعکس، همیشه ادعا کرده که هیچ کمک دولتی برای این مسجد نشده است؛ هیچگاه در انتقاد به اصلاحطلبان نگفته مشکلات معیشتی و اقتصادی در زمان آنان رخ داده، بلکه همیشه سخن از قولهایی است که اصلاحطلبان به او دادند و عمل نکردند، او گفت: «من ... در دولت دوازدهم، نزد وزیر امورخارجه رفتم و گفتم شما ۱۸۰ نمایندگی و سفارتخانه در دنیا دارید؛ ۱۰ سفیر از اهلسنت بگذارید؛ ۱۷۰ سفیر دیگر، همان شیعیان ... باشند. او (آقای ظریف) گفت: ما با رئیسجمهور مشورت کردیم و پنج سفیر میگذاریم؛ شما لیست بدهید. ما لیست دادیم، اما وزیر امورخارجه گفت که کل اختیارات دست ما نیست؛ ما یک طرف قضیه هستیم؛ اگر طرفهای دیگر این لیست را تأیید کنند، ما میتوانیم؛ وگرنه هیچ کاری از دست ما برنمیآید. ما گفتیم حداقل پنج نفر بگذارید؛ اما آخرش یک نفر که از قبل بود و یک نفر دیگر گذاشتند که آن ... را هم بعداً برداشتند».[2] از این سخنان مشخص میگردد که تمام دغدغه عبدالحمید، رسیدن پستها و مناصب دولتی به عدهای از اهلسنت است و شایستهسالاری در کلام او این است که چون کسی از زنان و مذاهب غیر شیعه، پُستی نگرفتند، این اصل رعایت نشده است.
آیا عبدالحمید معتقد است که باید در منصبهای حکومتی، تعدادی از اهلسنت وجود داشته باشد و این سهمیه اهلسنت است؟! اگر چنین است، ملاک افراد شایسته در بین آنان چیست؟ آیا افرادی که باید در پست سفارت ایران قرار گیرند، باید از مسجد مکی معرفی شوند. آیا واقعاً اداره یک کشور، بازیچه است که با لیست این مدرسه و این مولوی و ... اداره شود؟! آیا این کار، رانتی برای عبدالحمید ایجاد نمیکند که بتواند بگوید من با دولت سخن گفتم و توانستم این تعداد پست دولتی برای اهلسنت احیا کنم؟ افرادی که بنا هست از طرف عبدالحمید انتخاب شوند، باید چه قولی به او بدهند؟!
رئیس دولت باید منافع ملی را بر منافع شخصی، حزبی، قومی و مذهبی ترجیح دهد! این آن چیزی است که باید دولتها رعایت کنند و برای به دست آوردن رأی، منافع ملی را بر منافع حزبی خود ترجیح ندهند که متأسفانه از دور دوم آقای خاتمی چنین اتفاقی افتاد و برای به دست آوردن نظر مولوی عبدالحمید و اهلسنت، سخنانی بر خلاف مذهب و اعتقادات شیعه، مطرح کردند.
همان گونه که شیعیان سیاسی، انواع و اقسامی دارند و میبایست بهترین آنها برای مناصب انتخاب شوند. اهلسنت مشتاق به حضور در عرصه سیاست هم متفاوتند؛ مسئولین جمهوری اسلامی باید از میان سیاسیون اهلسنت که سابقه آنان مشخص است، بهترینها را استخدام کنند، نه اینکه به عبدالحمید بگویند تو لیست بده، ما به آنها پست میدهیم. این کلام عبدالحمید نشان از این دارد که تاکنون هر چه سخن از شایستهسالاری میزده، معنای دیگری از آن مد نظرش بوده و آن تقسیم پستها بین اقوام و مذاهب و جنسیتهای مختلف است و کاری به تخصص آنها نداشته است.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در ۱۸ خرداد ۱۴۰۳.
[2]. همان.
افزودن نظر جدید