بررسی افکار شاه نعمتالله ولی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شناخت افکار و اندیشههای بزرگان تصوف، یکی از راههای پی بردن به بطلان این مسلک انحرافی است؛ زیرا انحرافات این مسلک، ناشی از انحرافات اعتقادی و عملی بزرگان و مؤسسین این مسلکها میباشد.
شاه نعمتالله ولی، از کسانی است که باید افکار او مورد بررسی قرار گیرد تا میزان هماهنگی شیوه سلوکی او، با سیره و سلوک عرفانی اهلبیت (علیهمالسلام) روشن شود.
افکار شاه نعمتالله ولى
قرون هشتم و نهم، سیطره افکار و آرای «محىالدین ابن عربى» در تصوف و عرفان است. تقریباً تمامى فرقههاى مختلف تصوف، نظیر نقشبندیه، نوربخشیه و مولویه، مروّج آرای ابن عربى هستند. شاه نعمتالله نیز از این قاعده مستثنی نیست و از جمله شارحان مهم نظریههاى ابن عربى بهشمار میرود.
تأیید روش «ملامتیه»
شاه نعمتالله ولی در بخشی از رساله «عين»، تقسیمی از اولیای متصوفه و شیوههای سلوکی آنها ارائه داده و در ضمن آنها، از شیوه سلوکی ملامتیه یاد کرده و آنها را تأیید نموده و نوشته است: «...صنف سوم ملامتيـه هـستند كـه ادای فرايض (واجبات) را آشكار و نوافل (مستحبات) را مخفی میكنند و بـه خريد و فروش مشغول میشوند، امـا لحظهای از خدا غافل نمیشوند... ارفع (بالاترین) رجالند (مردان هستند) و تلامذة (شاگردان) ايشان اكبر رجالند... و مكانت (جایگاه) ايشان در دنيا مجهوله و بر عوام پوشيده و در دار آخرت بـه ظهور حق ظاهر گردند.»[1]
شاه نعمتالله ولی در متن خویش، ملامتیه را بالاترين مردمان و شاگردانشان را بزرگترين مردمان ناميده و گفته است كه جایگاه آنها در دنيا معلوم نيست و احوال خود را از عوام میپوشانند و احوال آنها، در روز قيامت آشكار میشود.
شیوه سلوکی ملامتیه، با تعالیم اسلامی، ناسازگار است؛ همانگونه که استاد مطهری در نقد سلوک ملامتیه، اینگونه روشها را با منطق اسلام ناسازگار دانسته است: «یكی از آنها (شیوههای سلوکی)، روشی است كه در میان بعضی از متصوفان معمول بوده است، ولی كم و بیش در میان همه اثر گذاشته است كه آن را «روش ملامتی» یا «روش ملامتیان» مینامند. روش ملامتی نقطهی مقابل روش ریاكاری است... آیا این كارها با منطق اسلام وفق میدهد؟ نه. اسلام میگوید عِرض مؤمن در اختیار خودش نیست. مؤمن حق ندارد كاری كند كه شرف و احترام و عرض خود را در میان مردم بریزد. اسلام میگوید: ریاكاری نكن، تظاهر به خوبی نكن، ولی تظاهر دروغین به بدی هم نكن. هم آن، دروغِ عملی است و هم این. نه آن دروغ را بگو و نه این دروغ را.»[2]
دیدگاه شاه نعمتالله ولی در مورد خلفا
استاد الهامی، نظر شاه نعمتالله ولی را در مورد خلفای راشدین چنین بیان داشته است: «شاه نعمةالله در رسالههای خود که به سعی «ذوالریاستین مونس علیشاه» گردآوری گردیده و از طرف ماهنامۀ ارمغان منتشر شده است، در مورد خلافت راشدین، چهار توجیه کرده و مرتبه مقام علی را مرتبه پائینتر قلمداد کرده است.»[3]
شاه نعمتالله ولی، با پذیرش خلفای راشدین و تضعیف مقام امیرالمومنین (علیهالسلام)، مقام ایشان را پایینتر از دیگر خلفا دانسته است؛ در حالی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به گونهای است که دیگران را نمیشود با او مقایسه نمود؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نهجالبلاغه به این حقیقت اشاره نموده است: «لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَدا[4] با آل محمّد احدى از اين اُمت را نمیتوان مقايسه كرد، و هيچگاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است، نمىشود همپايه آنان دانست.»
شاه نعمتالله ولی در رسائل فضائل صحابه با آوردن روایتی جعلی، در پی انکار فضیلت اخوت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اثبات این عنوان برای ابوبکر میباشد.
دکتر حمید فرزام پژوهشگر و نویسنده عرصه تاریخ و ادبیات فارسی دراینباره مینویسد: «در رساله فضائل صحابه که در دو نسخه خطی متعلق به کتابخانههای ملک و ملی جزو رسائل شاه ولی آمده، این احادیث درباره خلفای اربعه از حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله نقل گردیده است: «لو کنت متخذا خلیلاً لاتخذت ابابکر خلیلاً و لکنه اخی و صاحبی و قد اتخذ الله صاحبکم و صاحبی خلیلاً؛ اگر دوستی برای خود انتخاب میکردم ابوبکر بود و لکن او برادر من و همراه من است و خدا همراه شما و همراه من، ابوبکر را دوست خود قرار داده است.» شاه نعمتالله ولی در این روایت جعلی, ابوبکر را برادر پیامبر نامیده است و علی (علیهالسلام) که برادر پیامبر اکرم به حساب میآید را کنار گذارده است.»[5]
نادرستی کلام شاه نعمتالله ولی با مراجع به منابع اهل سنت روشن میشود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در دو زمان بین مسلمانان اخوت برقرار نموده و در هر دو مورد امیرالمومنین (علیهالسلام) را به عنوان برادر خویش انتخاب معرفی کرده است؛ همانگونه که ابن عبدالبر در شرح حال امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به عنوان یکی از فضایل حضرت مینویسد: «آخی رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) بین المهاجرین، ثمّ آخی بین المهاجرین و الأنصار، و قال فی کلّ واحدة منهما لعلیّ: أنت أخی فی الدّنیا و الآخرة؛[6] پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بین مهاجران، عقد برادری بست، سپس بین مهاجران و انصار و در هر یک از این دو مراسم به علی (علیهالسلام) فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر من هستی»
در نتیجه باید توجه نمود که شاه نعمتالله ولی دارای افکار انحرافی از جمله تایید خلفای راشدین، تضعیف مقام امام علی (علیهالسلام) و تأیید روش انحرافی ملامتی میباشد که نشاندهنده تفاوت این افکار و عقاید، با افکار و شیوه سلوکی اهل بیت (علیهمالسلام) است.
پینوشت:
[1]. شاه نعمتالله ولی، رسالههای شاه نعمتالله ولی، تصحيح جواد نوربخش، تهران، خانقاه نعمتاللهی، ج2، ص244-245.
[2]. مطهری، مرتضی،مجموعه آثار،صدرا،1389، ج 23، ص236.
[3]. الهامی، داود، موضع تشیع در برابر تصوف، قم، مکتب اسلام، سپهر، اول، 1378ش، ص164.
[4]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهجالبلاغة (للصبحي صالح)، هجرت، قم، اول، 1414 ق، ص47.
[5]. فرزام، حمید، کتاب نقد احوال و آثار نعمتالله ولی، انتشارات سروش، تهران، 1347، ص594.
[6]. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، دارالجیل، بیروت، ج 3، ص1098.
افزودن نظر جدید