دلایل بیجا برای اثبات یکی از اقوال در شب قدر

  • 1402/01/27 - 10:49
ماوردی برای تقویت قول شب ۲۷ به عنوان شب قدر، استدلالی را به ابی بن کعب و ابن عباس نسبت می‌دهد که هر دو دلیل مخدوش است؛ أبی خصوصیتی را برای شب قدر نقل می‌کند و می‌گوید آن را در روز ۲۷ ماه رمضان دیده که می‌توان اکنون نیز طبق آن شب قدر را مشخص کرد؛ از ابن عباس نیز محاسبه‌ای ذوقی از سوره قدر مخالف با قواعد عربی ذکر شده و اقوال معتبر دیگری برای وی از محدثان نقل شده است.
شب قدر

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شب قدر بافضیلت‌ترین شبِ سال و شب رحمت الهی و آمرزش گناهان و شب نزول قرآن و مقدّر شدن امور یک‌سال انسان‌هاست. طبق نظر مسلمانان زمان دقیق شب قدر، از طرف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت (علیهم‌السلام) روشن نشده است؛ ولی در روایات مختلف زمان‌های متعدد یا محدوده زمانی برای این شب معرفی کرده‌اند و قدر متیقن این شب، وجود آن در ماه رمضان است و نیمه پایانی یا دهه آخر این ماه احتمال بیشتری برای این شب است. (البته بخشش خداوند تا پایان ماه رمضان گسترده است و اگر کسی شب قدر را درک نکرد، می‌تواند تا پایان ماه دعا کند که خدا بهره شب قدر را به او عنایت کند و بخشش خود را شامل حالش کند.)

بین شیعیان شب‌های محتمل برای شب قدر ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان است که بیست و سوم این ماه احتمالش بیشتر است ولی اهل سنت با این‌که روایات بسیاری دارند که احتمال شب قدر را شب بیست و سوم ماه رمضان معرفی می‌کند، روایاتی نیز دارند که شب بیست و هفتم را به عنوان احتمال شب قدر ذکر می‌کند؛ با توجه به روایات اهل سنت نیز احتمال شب قدر در بیست و هفتم ماه رمضان، از شب بیست و سوم قوی‌تر نیست، نه از جهت تعدد روایت و نه از جهت قوی‌تر بودن سند و آن‌چه بین عرف اهل سنت رایج شده، (بین عالمان و عامیان) ترجیح بلامرجح است.

ماوردی یکی از عالمان اهل سنت، با این‌که گفته است، در اینکه شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدى بین عالمان نباید باشد، چون در روایتی، ابوذر از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده است که از حضرت پرسیدم شب قدر با رفتن انبیاء از بین می‌رود یا تا روز قیامت باقی است؟ فرمود باقی است! پرسیدم در ماه رمضان است یا ماه دیگر؟ فرمود: در ماه رمضان! پرسیدم در دهه اول است یا دوم یا دهه آخر؟ فرمود، در دهه آخر! ابوسعید خدری هم نقل کرده که شب قدر را در شب‌های فرد دهه آخر ماه رمضان بجویید![1] همچنین گفته، شافعی روایتی را از ابوسعید نقل می‌کند و می‌گوید این روایت صحیح‌تر و در دلالت روشن‌تر است و آن روایت شب قدر را مردد بین شب ۲۱ و ۲۳ نقل کرده است و شافعی می‌گوید احتمال دارد شب ۲۳ بوده و ابوسعید اشتباه کرده و از عبادة بن صامت نیز نقل کرده که شب قدر یکی از شب‌های فرد دهه آخر ماه رمضان است.[2]
اما برای تقویت قول شب بیست و هفتم به عنوان شب قدر می‌گوید: «از ابی بن کعب و ابن عباس نقل شده که شب قدر شب ۲۷ ماه رمضان است؛ از ابی بن کعب که برای قولش قسم خورده پرسیدند دلیلت بر این قول چیست؟ می‌گوید پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای ما شب قدر را روشن کرد و فرمود در این شب خورشید در حالی طلوع می‌کند که شعاعی برای آن نیست، من هم بر این امر مواظبت کردم، دیدم در روز بیست و هفتم این‌گونه بود؛ از ابن عباس نیز دلیلش را بر این قول پرسیدند؛ وی این‌چنین استدلال کرد که در سوره قدر دقت کردم، دیدم که ۳۰ کلمه دارد که به تعداد شب‌های یک ماه است؛ سپس در آیه 5 این سوره اشاره خداوند را به شب قدر یافتم (ضمیر هی در آیه «سَلامٌ هِيَ حَتَّي مَطْلَعِ الْفَجْرِ [قدر/5] شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده!» اشاره به شب قدر دارد) که این کلمه، کلمه بیست و هفتم این سوره است؛ پس دانستم که شب قدر در مثل آن در ماه رمضان (شب بیست و هفتم ماه) است.»[3]

درباره این استدلالات می‌توان گفت:
اگر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خصوصیات شب قدر را گفته باشد، این خصوصیات برای شب قدر در سال‌های بعد هم صادق است و رأی صحابه (ابی بن کعب) در تعیین مصداق شب قدر بدون نقل از معصوم حجیت ندارد. بنابراین قسم ابی بن کعب ترجیحی برای شب بیست و هفتم نمی‌آورد.
در مورد استدلال ابن عباس نیز باید گفت: قرآن دارای اعجازعلمی، لغوی و ... بسیاری است، اما نمی‌توان با استدلال‌های ذوقی، نادرست وغیرمستند، مطلبی را به قرآن، اسلام و خداوند نسبت داد و چنین استدلال‌های قابل ردی، علاوه بر تفسیر به رأی قرآن که نهی شده است، باعث ایجاد بدبینی و بی‌اعتمادی به اصول پذیرفته شده ومعجزات قرآن است.
اگر تعداد کلمات سوره قدر را طبق قواعد صرف محاسبه کنیم، سوره قدر دارای ۳۰ کلمه نمی‌شود و استدلال ذوقی ابن عباس زیرسؤال می‌رود. مثلاً عبارت «انزلناه» مرکب از سه کلمه (فعل و فاعل و مفعول) است و یک کلمه حساب نمی‌شود، (انزل + نا + ه)؛ هم‌چنین در عبارت «والروح»، واو به عنوان حرف، یک قسم از کلمه است و طبق این قاعده، سوره قدر بیش از ۳۰ کلمه است؛ بنابراین کلمه «هی» کلمه ۲۷ این سوره نیست و کل استدلال منتسب به ابن عباس اشتباه است.

مطلب دیگری که در رد استدلال ذکر شده از ابن عباس می‌توان مطرح کرد، اقوال دیگری است که از وی نقل شده است؛ سیوطی در یکی از اقوالی که درباره زمان شب قدر ذکر کرده می‌نویسد: «گفته شده است که شب قدر شب بیست و چهارم ماه رمضان است که از بلال، ابن عباس، حسن بصری و قتاده حکایت شده است.»[4] و نیز می‌نویسد: «بخاری، ابوداود، طبری و بیهقی از ابن عباس به نقل از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند که در دهه آخر ماه رمضان، شب قدر را بجویید؛ در 9 روز باقی مانده از این ماه (شب ۲۱ ماه رمضان)، در7 روز باقی مانده از این ماه (شب ۲۳ ماه رمضان) و در 5 روز باقی مانده از این ماه (شب بیست و پنج ماه رمضان).»[5]

سیوطی به نقل از ابن ابی شیبه، طبرانی، ابن مردویه و بیهقی از ابن عباس می‌آورد که: «در شبی از ماه رمضان خواب بودم؛ پس کسی به من گفت، امشب شب قدر است؛ بلند شدم در حالیکه چرت می‌زدم؛ پس به قسمتی از طناب خیمه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آویزان شدم؛ حضرت آمدند و در حالی‌که نماز می‌خواندند؛ دقت کردم، دیدم که شب ۲۳ ماه رمضان است. ابن عباس گفت: شیطان هر روز با طلوع خورشید بیرون می‌آید غیر از شب قدر ...»[6]

حتی در استحسانی دیگر عبدالرزاق، ابن راهویه، محمد بن نصر، طبرانی و بیهقی از ابن عباس نقل کرده‌اند که: «عمر صحابه را خواند و از آنان از شب قدر پرسید؛ پس اجماع کردند بر دهه آخر ماه رمضان؛ ابن عباس می‌گوید به عمر گفتم من می‌دانم و گمان می‌کنم که این شب کدام شب است! پرسید کدام شب؟ گفت: ۷ روز باقی مانده از دهه آخر. عمر گفت: آن را از کجا دانستی؟ ابن عباس گفت: خداوند ۷ آسمان خلق کرده و ۷ زمین و ۷ روز هفته و دوران بر ۷ می‌چرخد و انسان از ۷ خلق شده، از ۷ می‌خورد و بر ۷ عضو سجده می‌کند و ۷ طواف به خانه خدا می‌کند و ۷ سنگ ۷ بار به جمره‌ها می‌زند. ... پس گفت به خدا این شب را نمی‌بینم غیر از اینکه از این دهه ۳ شب گذشته و ۷ روز باقی مانده باشد.»[7]

بنابراین نه استدلال نسبت داده شده به ابن عباس و ابی بن کعب از طرف ماوردی، دلیل محکمی بر معین شدن شب بیست و هفتم به عنوان شب قدر است و نه این‌که نظر ابن عباس در مورد شب قدر، منحصر به این شب است، بلکه از محدثین مختلف، روزهای ابتدایی دهه آخر ماه رمضان، توسط ابن عباس به عنوان شب قدر تعیین شده است.

پی‌نوشت:
[1]. الحاوی الکبیر، ماوردی، ج3، ص483.
[2]. همان، ص484.
[3]. همان، ص483.
[4]. شرح نووی بر صحیح مسلم، نووی، ج8، ‌ص58. «... وَقِيلَ لَيْلَةُ أَرْبَعٍ وعشرين وهو محكى عن بلال وبن عَبَّاسٍ وَالْحَسَنِ وَقَتَادَةَ.»
[5]. الدر المنثور فی التفسير بالمأثور، سيوطی، ج8، ص574. «وَأخرج البُخَارِيّ وَأَبُو دَاوُد وَابْن جرير وَالْبَيْهَقِيّ عَن ابْن عَبَّاس عَن النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم قَالَ: التمسوها فِي الْعشْر الْأَوَاخِر من رَمَضَان فِي تاسعة تبقى وَفِي سابعة تبقى وَفِي خَامِسَة تبقى.»
[6]. الدر المنثور فی التفسير بالمأثور، سيوطی، ج8، ص579. «وَأخرج ابْن أبي شيبَة وَالطَّبَرَانِيّ وَابْن مرْدَوَيْه وَالْبَيْهَقِيّ فِي الدَّلَائِل عَن ابْن عَبَّاس رَضِي الله عَنْهُمَا قَالَ: أتيت وَأَنا نَائِم فِي رَمَضَان فَقيل لي: إِن اللَّيْلَة لَيْلَة الْقدر فَقُمْت وَأَنا ناعس فتعلقت بِبَعْض أطناب فسطاط رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فَأتيت رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم وَهُوَ يُصَلِّي فَنَظَرت فِي اللَّيْلَة فَإِذا هِيَ لَيْلَة ثَلَاث وَعشْرين قَالَ: فَقَالَ ابْن عَبَّاس: إِن الشَّيْطَان يطلع مَعَ الشَّمْس كل يَوْم إِلَّا لَيْلَة الْقدر وَذَلِكَ أَنَّهَا تطلع يَوْمئِذٍ بَيْضَاء لَا شُعَاع لَهَا.»
المصنف، ابن ابی‌شیبه، ج6، ص268.
[7]. الدر المنثور فی التفسير بالمأثور، سيوطی، ج8، ص576-578. «وَأخرج عبد الرَّزَّاق وَابْن رَاهَوَيْه وَمُحَمّد بن نصر وَالطَّبَرَانِيّ وَالْبَيْهَقِيّ من طَرِيق عِكْرِمَة عَن ابْن عَبَّاس رَضِي الله عَنْهُمَا قَالَ: دَعَا عمر رَضِي الله عَنهُ أَصْحَاب النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فَسَأَلَهُمْ عَن لَيْلَة الْقدر فَاجْتمعُوا أَنَّهَا فِي الْعشْر الْأَوَاخِر فَقلت لعمر: إِنِّي لأعْلم وَإِنِّي لأَظُن أَي لَيْلَة هِيَ قَالَ: وَأي لَيْلَة هِيَ قَالَ: سابعة تبقى من الْعشْر الْأَوَاخِر قَالَ عمر رَضِي الله عَنهُ: وَمن أَيْن علمت ذَلِك قلت: خلق الله سبع سموات وَسبع أَرضين وَسبع أَيَّام وَإِن الدَّهْر يَدُور فِي سبع وَخلق الإِنسان من سبع وَيَأْكُل من سبع وَيسْجد على سَبْعَة أَعْضَاء وَالطّواف بِالْبَيْتِ سبع والجمار سبع لِأَشْيَاء ذكرهَا. ... قَالَ: لَا أَرَاهَا وَالله أعلم إِلَّا لثلاث يمضين وَسبع يبْقين.»

تولیدی

دیدگاه‌ها

استدلال ابن عباس در اعجاز عددی در سوره قدر: «إنا» کلمه ١ «أنزلناه» کلمه ٢ «في» کلمه ٣ «ليلة» کلمه ٤ «القدر» کلمه ٥ «وما» کلمه ٦ «أدراك» کلمه ٧ «ما» کلمه ٨ «ليلة» کلمه ٩ «القدر» کلمه ١٠ «ليلة» کلمه ١١ «القدر» کلمه ١٢ «خير» کلمه ١٣ «من» کلمه ١٤ «الف» کلمه ١٥ «شهر» کلمه ١٦ «تنزل» کلمه ١٧ «الملائكة» کلمه ١٨ «والروح» کلمه ١٩ «فيها» کلمه ٢٠ «بإذن» کلمه ٢١ «ربهم» کلمه ٢٢ «من» کلمه ٢٣ «كل» کلمه ٢٤ «أمر» کلمه ٢٥ «سلام» کلمه ٢٦ «هي» کلمه ٢٧ «حتى» کلمه ٢٨ «مطلع» کلمه ٢٩ «الفجر» کلمه ٣٠ بنابراین سوره قدر دارای ٣٠ كلمه است به تعداد روزهای ماه و کلمه «هی» کلمه ٢٧ این سوره است که نشان دهنده شب قدر در شب بیست و هفتم است.

اگر تعداد کلمات سوره قدر را طبق قواعد صرف محاسبه کنیم، سوره قدر دارای ۳۰ کلمه نمی‌شود و استدلال ذوقی ابن عباس زیرسؤال می‌رود. مثلاً عبارت «انزلناه» مرکب از سه کلمه (فعل و فاعل و مفعول) است و یک کلمه حساب نمی‌شود، (انزل + نا + ه)؛ هم‌چنین در عبارت «و الروح»، واو به عنوان حرف، یک قسم از کلمه است و طبق این قاعده، سوره قدر بیش از ۳۰ کلمه است؛ بنابراین کلمه «هی» کلمه ۲۷ این سوره نیست و کل استدلال منتسب به ابن عباس اشتباه است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.