تحریف تاریخ توسط عبدالحمید جهت مقابله با نظام

  • 1401/11/16 - 17:53
عبدالحمید در سخنان اعتراضی و با ژست خیرخواهانه به مسئولین ارشد نظام پیشنهاد کرد که مسالمت آمیز و به دلخواه خود، از قدرت کناره بگیرند؛ جهت منطقی نشان دادن سخنش، صلح امام حسن (ع) را مطرح کرد و گفت، امام با اینکه حکومت بزرگ و توان مقابله با معاویه را داشت، به دلیل اینکه بین مسلمانان، اختلاف نشود، از حکومت کنار کشید؛ اما عبدالحمید جهت مقابله با نظام، تاریخ را تحریف کرد.
تحریف تاریخ توسط عبدالحمید جهت مقابله با نظام

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حدود 4 ماه و نیم است که هر هفته پس از سخنرانی عبدالحمید در روز جمعه، در مسجد مکی زاهدان، عده‌ای از هم‌وطنان بلوچ، احساساتی شده و در خیابان شعارهایی ضد نظام و رهبر سر می‌دهند؛ البته مانند هفته اول، به پاسگاه و مأمورین هجوم نمی‌آورند که باعث هدر دادن خونشان شود. در رسانه‌های معاند که این اخبار را منعکس می‌کنند، با عنوان هجدهمین جمعه خشم و اعتراض در زاهدان، از این اعتراضات یاد شده است.

این هفته نیز عبدالحمید با سخنان اعتراضی و با ژست خیرخواهانه، بدون چشم‌ داشت به پست و مقام و منصب، توصیه کرد مسئولین ارشد نظام مسالمت آمیز و به دلخواه خود، از قدرت کناره بگیرند؛ چون نظام تا زمانی مشروع است که مقبولیت مردمی داشته باشد و اکنون این مقبولیت وجود ندارد! وی در راستای تبیین دیدگاه خود، به عنوان مقدمه، این‌گونه گفت که اسلام دین رحمت و رأفت و مهربانی است؛ سیره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و دیگر خلفا نیز رحمت بوده و مشی آنان را کرامت و مهربانی اعلام کرد؛ با این مقدمه توصیه کرد که حکومت ایران نیز باید به این سیره اقتدا کند و رحمت را نسبت به همه پیش بگیرد.[1] (تمام این سخنان تعریضات وی به حکومت بود که رحمت اسلامی ندارد.)

در ادامه، وی با تحریف تاریخ، سخن از صلح امام حسن (علیه‌السلام) به میان آورد و گفت امام حسن (علیه‌السلام) با مسلمانان مهربان بود، امام حسین (علیه‌السلام) با مسلمانان مهربان بود؛ امام حسن (علیه‌السلام) با اینکه حکومت بزرگی داشت، سپاه بزرگتری نسبت به معاویه داشت و توان مقابله با معاویه را داشت، اما به دلیل اینکه بین مسلمانان، اختلاف ایجاد نشود، از حکومت کنار کشید. به معاویه توصیه‌هایی کرد و عطای حکومت را به لقایش بخشید.[2]

در پاسخ به این فرافکنی عبدالحمید و نقل تاریخ به گونه‌ای که نتیجه دلخواه وی از آن به دست آید، می‌گوییم، درست است که رفتارهای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیشتر همراه با مدارا بود و حضرت رحمة للعالمین بود، اما چون اقدامات عملی مخالفان اسلام از حد می‏‌گذشت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) چاره‌‏ای جز مبارزه عملی نداشت و از مدارا در مواردی که با امنیت مسلمانان در تضاد بود، دست می‌‏کشید؛ خلفا نیز نسبت به هر چیزی که به اصل خلافت خدشه‌ای وارد می‌کرد، به شدت حساس بودند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز با رأفتی که داشتند، وقتی کسی به بهانه باطل، قصد ضربه به حکومت اسلامی را داشت، حتی اگر در زمره مسلمین به شمار می‌آمدند، اغماض نکرده و با آنان به مبارزه بر می‌خاستند.

اما سخن از امام حسن (علیه‌السلام) شد و عبدالحمید برای استفاده خود از قطعه‌ای تاریخی، به صلح حضرت با معاویه پرداخت و گمان کرد که این استدلال، حکومت شیعه را مجبور به پذیرش استدلالش می‌کند؛ وی تاریخ را تحریف کرده و عملکرد امام را به گونه‌ای بیان کرد که حتی سیره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را نیز زیر سؤال برد. باید بگوییم شرایط در زمان صلح امام حسن (علیه‌السلام) به گونه‌ای شد که هر کس (حتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم اگر به جای امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) بود و در آن شرایط قرار می‌گرفت، ممکن نبود، کاری غیر از عمل امام حسن (علیه‌السلام) انجام دهد؛ حتی امام حسین (علیه‌السلام) در این صلح، با امام حسن (علیه‌السلام) شریک بود.

عبدالحمید شرایط را به گونه‌ای تصویر کرده که امام می‌توانست بجنگد و نجنگید؛ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با معاویه جنگید؛ امام حسین (علیه‌السلام) نیز با یزید جنگید؛ ولی امام حسن (علیه‌السلام) از حکومت بزرگی که داشت، با وجود سپاه برتری که نسبت به معاویه داشت، به دلیل اینکه بین مسلمانان، اختلاف ایجاد نشود، به معاویه توصیه‌هایی کرد و از حکومت کنار کشید.
این تحلیل تاریخ، غیر از اینکه با قصد ضربه زدن به نظام اسلامی و پیشنهاد به مسئولین برای کنار کشیدن از حکومت مانند امام حسن (علیه‌السلام) است، روش امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهماالسلام) را غیر از روش امام حسن (علیه‌السلام) به حساب می‌آورد؛ در حالی‌که دو تاکتیک نبوده که یکی جنگ طلبی و یکی صلح طلبی باشد، بلکه بسته به شرایط بوده و در زمانی باید جنگ می‌شد و در زمان دیگر مجبور به صلح شدند.

مورخین در تحلیل چرایی صلح امام حسن (علیه‌السلام) و هدف آن حضرت از صلح، دلایل مختلفی مطرح کرده‌اند که به این موارد می‌توان اشاره کرد:
- حفظ جان اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیان
- عدم حمایت مردم از امام حسن (علیه‌السلام) و نبود نیروهای جنگی کارآمد و خيانت فرماندهان
- جلوگیری از خونریزی بی‌فایده و مصالح عمومی
- حفظ دین
- خطر خوارج
شرایط دوران صلح امام حسن (علیه‌السلام) را می‌توان با شرایط دوران 25 سال خانه نشینی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) مشابه دانست که برای حفظ دین، از حق خود گذشتند، ولی شرایط در دوران ما مشابه دوران حکومت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است و نظام به حدی قدرت دارد که با مخالفین اسلام بجنگد و مجبور به صلح نشود.

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در خطبه 14 بهمن 1401.
[2]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.