نقش فرقه ها در دامن زدن به تضاد ها و خشونت های اجتماعی

  • 1401/08/04 - 16:59
فرقه ها ضمن اختلال در کارکرد انتظام و به دلیل تعارض در ارزش ها و هنجارها با دین رسمی و نظم اجتماعی، نظم و امنیت اجتماعی را دچار اختلال نموده و یکپارچگی عقیدتی را برهم می زنند. در بعد سیاسی نیز با طرح مطالبات غیرمنطقی از نظام سیاسی حاکم و القای مظلوم نمایی با جریان سازی و تشکیل کمپین های اجتماعی روی ثبات سیاسی اثر گذاشته و مشکلات امنیتی ایجاد می کنند و موجب گسترش خشونت می شوند.
فرقه ها

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ از مهم ترین کارکردهای دین برای جوامع بشری در بعد فردی، ایجاد آرامش روانی و در بعد اجتماعی، افزایش نظم و امنیت اجتماعی می باشد. بر همین اساس آموزه های دینی یکی از مهم ترین کانون های معنابخشی، هویت دهی و ایجاد همبستگی و نظم اجتماعی در جوامع به شمار می روند. یکی از موانع تحقق کارکرد اجتماعی دین در جامعه، شکل گیری و ترویج فرقه ها و جریان های ضد دینی می باشد.

فعالیت های تنش زای فرقه های انحرافی در جامعه اسلامی، اگرچه پدیده نوظهوری نیست، اما طی سال های گذشته و از جمله در اعتراضات اخیر به مرگ یک دختر کُرد در یک پایگاه اجتماعی پلیس، رویدادهایی با حمایت های فکری برخی سران فرقه ها و جریان های انحرافی در جهت دهی به تنش ها و آشوب های اجتماعی، بازتاب نگران کننده ای در جامعه و نظام اجتماعی به وجود آورده است.

فرقه ها در جوامع اسلامی یکی از مهم ترین منابع تعارض فکری و عقیدتی به شمار می آیند و این تعارض در نظام های سیاسی مبتنی بر ایدئولوژی، آسیب های قابل توجهی می‌تواند در پی داشته باشد. در نظام های عقیدتی، فرقه گرایان مبانی مشروعیت حکومت را هدف فعالیت های خود قرار داده و با فرقه گرایی با دامن زدن به تضادها و خشونت ها، نقش مستقیمی در ایجاد بی ثباتی ایفا می کنند. فرقه ها آموزه های اساسی دین را سلیقه ای تفسیر می کنند که با دکترین دین حاکم (اسلام) تفاوت دارد.(1) مغزشویی، بازسازی فکری، کنترل ذهنی، سوء استفاده سامان مند از نفوذ روانی و اجتماعی، کنترل رفتاری و مجاب سازی استثماری و تحمیلی از شیوه های مشترک این فرقه ها است.(2)

فرقه ها  ضمن اختلال در کارکرد انتظام  و وحدت بخشی دین با ترویج عقاید انحرافی و به دلیل تعارض در ارزش ها و هنجارها با دین رسمی و نظم اجتماعی، نظم و امنیت اجتماعی را دچار اختلال نموده و یکپارچگی عقیدتی را برهم می زنند، در بعد سیاسی نیز  با طرح مطالبات غیرمنطقی از نظام سیاسی حاکم و القای مظلوم نمایی با جریان سازی و تشکیل کمپین های اجتماعی روی ثبات سیاسی اثر گذاشته و مشکلات امنیتی ایجاد می کنند و موجب گسترش خشونت می شوند که در نتیجه افزایش خشونت، شاخص های بی ثباتی در جامعه افزایش یافته، همبستگی اجتماعی، اجماع عمومی و مبانی مشروعیت حکومت تضعیف می شود. این فرقه ها به عنوان ابزاری برای بر هم زدن وحدت اجتماعی گاهی با اقدامات هنجار شکن تار و پود یک کشور را در هم ریخته و مشکلات عدیده ای بر سر راه پیشرفت آن فراهم می سازند. پیروان فرقه ها به خاطر سرسپردگی به رهبر و سازمانی ویژه، در ابتدا با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی دچار تعارض شده و زمینه را برای بسیاری از جرایم و بزه های اخلاقی و اجتماعی فراهم می نمایند.(3) با توجه به آسیب های فوق در این صورت فرقه ها تهدیدی برای وحدت و امنیت جامعه محسوب شده و مدیریت آنها از سوی مراجع ذی ربط ضروری می باشد.

پی نوشت:

(1). در قلمرو تاریکی، چشمه نور، مرتضی و پوریانی، جابر، تهران، صیاد شیرازی،1393، ص 59

(2). فرقه ها در میان ما، سینگر، مارگارت تالر، ترجمه ابراهیم خدابنده،دانشگاه اصفهان،ص83

(3). پژوهشنامه نظم و امنیت انتظامی، سال سیزدهم، شماره دوم ،تابستان 1399، ص173

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.