پولس سلامه و حماسه عاشورا

  • 1401/05/11 - 12:04
پولس سلامه یکی از نویسندگان مشهور مسیحی عرب لبنانی است که در مدح و ستایش پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاک ایشان اشعاری سروده و مطالبی نوشته است. کتاب «حماسه ی غدیر» و منظومه «على و الحسین» از آثار او است که در کتاب اخیر خود ماجرای کربلا را به تفصیل بیان کرده است.
پولس سلامه و حماسه ی عاشورا

پولس سلامه یکی از نویسندگان مشهور مسیحی لبنانی است که متونی را در مدح امیر المومنین(ع) و حادثه عاشورا سروده است.

پبایگاه جامع فرق, ادبان و مذاهب_ خوشتر آن باشد که سر دلبران؛ گفته آید در حدیث دیگران، نویسندگان مسیحی زیادی در مدح دین مبین اسلام، رسول گرامیش، حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) و خاندان رسالت، قلم بر کاغذ رانده اند، یکی از این افراد پولس سلامه است که در سه کتاب مربوط به اسلام به نگارش در آورده است. پولس سلامه( ۱۹۰۲–۱۹۷۹) حقوق دان، شاعر و نویسنده صاحب نام و صاحب «حماسه الغدیر» و قصیده «عاشورا» و منظومه «على و الحسین» است. او از مشهورترین شاعران و ادبای کلاسیک لبنان بود. پولس سلامه نخستین بار ترکیب و قالب حماسه سرایی برای روایت یک حادثه تاریخی را در ادبیات معاصر عربی عرضه کرد و با سرودن اثر مشهورش «حماسه غدیر» نام خود را در عشق و ارادت به امیرمؤمنان(علیه السلام) جاودانه ساخت.

او در بخشی از اشعار خود می گوید: «حق چنان در من مسیحی جوشید که از شدت محبتش مرا شیعه على خواندند، آی آسمان گواه باش و ای زمین شهادت بده که من علی را دوست می دارم.»(1) وی در منظومه ای پیرامون حادثه کربلا به سبک حماسه غدیر از آغاز حرکت امام حسین (علیه السلام )شروع می کند و مراحل مختلف حادثه و مقتل حضرت را به تفصیل شرح می دهد و از کشته شدن حضرت علی اکبر و عبد الله بن حسن تا شهادت قمربنی هاشم و اسارت آل الله مانند یک راوی مقتل و ذاكر مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) روایت می کند و در بخشی از این مجموعه در بخش مآثر، ص ۳۰۸  می نویسد: «آنچنان گریستم که بالشم از اشک خیس شد و در قلمم پژواک ناله ها مویه کرد، من مسیحی را حسین به گریه انداخت و قطرات اشک از افق چشمانم تابید و درخشید. هرگز حال آنکه از دور به آتش می نگرد با حال آنکه بر روی هیزم می سوزد یکسان نیست؛ نه فرزدق زین العابدین چون من گفته: و درد و داغی که من می کشم و می سوزم دریافت و نه متنبی به شیوه من سروده است.»

سلامه در شعری مربوط به حضرت رقیه(س) می نویسد:
سخروا يوم قتله كل شيء سخروا الماء، سخروا العجماء
ما كفاهم سلب الحسين فراحوا يسلبون المخدرات النساء
رب أنثی تسترت برداء فاستغاثت، فجاذبوها الرداء
تتهاوى على الجداله ظمأي ردّها الجوع صورة عجفاء

در روز قتل او همه چیز را اسیر کردند و حتی آب را هم به بند کشیدند. به غارت جنازه حسین اکتفا نکردند و رفتند زنان و دختران حرمش را غارت کنند. این سو دختری خود را به چادرش می پوشاند و جامه اش را می کشیدند و آن سو دخترکی تشنه و گرسنه، ناتوان و بی رمق بزم می افتاد.

پی نوشت:
(1). می گویند یکی از بزرگ ترین آرزوهای آن مرحوم زیارت نجف اشرف و آستان بوسی مولای متقیان بود ولیکن با وجود تلاش امام موسی صدر و هماهنگی ایشان با پسر عمویشان شهید سید محمد باقر صدر متاسفانه آن دلباخته مسیحی مولا توفیق این زیارت را به دست نیاورد.

در تهیه این مطلب از کتاب " پدر، پسر و روح القدس، تجلی عشق علوی و شور حسینی در آثار شاعران و نویسندگان مسیحی" بهره گیری شده است.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.