پشت پا زدن قطب دراویش گنابادی به سیره اهل‌بیت (ع)

  • 1400/07/17 - 12:20
درحالی ائمه اطهار (ع) در مواقع مختلف، تبرّی را از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانسته‌اند که فرقه‌های صوفیه که داعیه‌دار اسلام حقیقی هستند، صلح کل را به‌عنوان اصل اساسی برای خود برگزیده و حاضر به ابراز دشمنی و برائت از دشمنان خدا نیستند. چنانچه نورعلی تابنده به جای ابراز برائت از دشمنان اهل‌بیت (ع) می‌گوید که حاضر است به شمر هم خدمت کند.
نورعلی تابنده, مجذوب علیشاه, قطب دراویش گنابادی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ درحالی‌ در فرقه‌های صوفیه، روحیه صلح کلی حاکم است و تبرّی جایگاهی ندارد که در دین مبین اسلام، نه‌تنها تبرّی از دشمنان خدا، واجب، بلکه از مهم‌ترین ارکان دین به شمار می‌آید. تبرّی در لغت، مصدر عربی، بر وزن تفعّل و از ریشه بَرَءَ و اصل آن تَبَرُّؤ است و در زبان فارسی بیشتر به‌صورت تبرّا نوشته می‌شود. تبرّی در لغت به معنای دوری کردن از چیزی که مجاورت با آن ناپسند است، بیزاری جستن، و مانند این‌ها آمده است. در فارسی، «تبرّی جستن» به معنای بیزاری و دوری جستن است. [1] تولی و تبری به معنی دوستی خدا، دوستی با دوستان خدا، پیامبران، امامان معصوم و مؤمنان و دشمنی با دشمنان خدا و دشمنان انبیا و اولیای الهی و نیز اعتقاد به ولایت اهل‌بیت محمد (صلی‌الله‌ علیه ‌و آله) و دوستی با آنان و دشمنی با دشمنان آنان است. [2]

ائمه اطهار (علیهم السلام) در مواقع مختلف، تبرّی را سیره خود و از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانسته‌اند و مصادیق این حکم واجب (تبری) را برشمرده‌اند: «کسانی که به عترت پیامبر (صلی‌الله‌ علیه ‌و آله) ظلم کردند و حرمت ایشان را شکستند، سنّت رسول خدا را تغییر دادند، برگزیدگان اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌ علیه ‌و آله) را تبعید نمودند، اموال فقرا را بین ثروتمندان تقسیم کردند، ناکثین (پیمان شکنان جمل)، قاسطین (معاویه و طرفدارانش)، مارقین (خوارج)، تمام پیشوایان گمراهی و رهبران ستمکار، قاتل حضرت علی و همه قاتلان ائمه و اهل‌بیت (علیهم السلام)» [3]

در احادیثی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌ علیه ‌و آله) نیز بر اهمیت تبرّی تأکید شده و ایشان برائت (البغض فی اللّهِ) را یکی از مهم‌ترین و استوارترین رشته‌های ایمان (مِنْ اَوْثقِ عُری الایمانِ) ذکر کرده‌اند [4]. نقل است که پیامبر گرامی (صلی‌الله‌ علیه ‌و آله) در جمع اصحاب فرمود: «کدام دستگیره ایمان از همه محکم‌تر است؟ اصحاب هر یک چیزی گفتند: نماز، روزه، حج، جهاد و.... پیامبر (صلی‌الله‌ علیه ‌و آله) فرمود: همه این‌ها مهم‌اند؛ لیکن محکم‌ترین دستگیره ایمان، دوستی و دشمنی در راه خداست و این‌که دوستان خدا را دوست داشته باشی و از دشمنان او بیزار باشی.» [5]

ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه السلام) پرسید معرفت خدا چیست؟ امام فرمود: معرفت به این است که خدا و رسولش را در موالات علی (علیه‌السلام) و اقتدا به وی و امامان پس از او و تبری جستن از دشمنان آنان تصدیق کند. ابوحمزه پرسید: چه کنم تا ایمانم کامل شود؟ امام (علیه‌السلام) فرمود: دوستان خدا را دوست بدار و با دشمنان خدا دشمن باش، همان‌گونه که خدا فرمود: با صادقان باش. [6] در حالی سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) به‌عنوان چراغ راه هدایت، آشکارکننده این حقیقت است که ایمان، جز با قائل شدن به تبری از دشمنان خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) کامل نخواهد بود که فرقه‌های صوفیه که داعیه‌دار اسلام حقیقی هستند، قائل به این رکن مهم دینی نیستند و صلح کل را به‌عنوان اصل اساسی برای خود برگزیده و حاضر به ابراز دشمنی و برائت از دشمنان خدا نیستند. کما اینکه نورعلی تابنده به‌جای ابراز برائت از دشمنان خدا و اهل‌بیت (علیهم السلام) با توجه به اصل صلح کل در سخنانی می‌گوید: «من همیشه هرکسی بیاد، العیاذ بالله از شمر گرفته تا امام حسین (علیه السلام)، درب بازه و من خادم هستم. امام حسین (علیه السلام) تشریف بیاره من خادم هستم. شمر هم بیاد براش همین‌قدر خادم هستم که چای براش میارم.» در حالی ایشان از خدمت به دشمن خدا و قاتل امام حسین (علیه السلام) سخن می‌گوید که در زیارت سید الشهداء (علیه‌السلام) که از ائمه اطهار (علیهم السلام) صادر شده است با این عبارت از جانیان و قاتلان حضرت، تبرّی می‌جوییم: «لعنت شود و ملعون باد امتی که شما را کشت، و امتی که با شما مخالفت کرد، و امتی که ولایت شما را انکار کرد، و امتی که بر ضد شما پشتیبانی دشمن کرد، و امتی که حاضر (در صحنه نبرد) بود و شهادت را نطلبید. شکر خدا که جایشان را آتش دوزخ قرار داد.» [7]

پی‌نوشت:
[1]. لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، بیروت، لبنان، ذیل «برء»
[2]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۹۶
[3]. ابن‌بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش، ج ۲، ص ۶۰۷-۶۰۸
[4]. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، حیدرآباد دکن، ۱۹۴۵-۱۹۷۵، ج ۱، ص ۲۵۷
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵-۱۲۶
[6]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۱۶
[7]. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص ۵۶۱

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.