بررسی دیدگاه بن عثیمین، راجع به ضعف سند روایت عثمان بن حُنَیف (در جواز توسل)

  • 1400/03/04 - 16:04
روایت عثمان بن حنیف، یکی از روایاتی است که بر مشروعیت توسل به ذات اولیاء الهی دلالت می‌کند؛ با توجه به اینکه بسیاری از حدیث شناسان مطرح اهل سنت، چون حاکم نیشابوری، ابن حبان، ابن خزیمه و احمد بن صدیق غماری به صحت سند این روایت تصریح کرده‌اند؛ ادعای بن عثیمین مبنی بر ضعف سند این روایت، مردود و ناصواب است.

خلاصه مقاله
مسئله توسل به اولیاء الهی، از جمله مسائلی است که ، پیروان مذاهب اسلامی در طول تاریخ، بدان ملتزم بوده‌اند؛ در این میان، وهابیون که با بسیاری از آموزه‌های رایج میان مسلمانان، به مبارزه و مخالفت پرداخته‌اند، در مسئله توسل نیز ورود کرده و برخی از اقسام توسل، از جمله توسل به ذات اولیاء الهی (چه ایشان زنده باشند و یا از دنیا رفته باشند) را ممنوع اعلام کرده‌اند. در همین راستا، بزرگان وهابی ناچار شده‌اند، روایات دال بر مشروعیت توسل را به بهانه‌های مختلفی رد کنند؛ به‌عنوان نمونه، بن عثیمین از مفتیان مطرح وهابیت، روایت عثمان بن حنیف را که یکی از ادله مهم در جهت اثبات مشروعیت توسل به ذات صالحین محسوب می‌شود را حدیثی ضعیف معرفی می‌کند، که با نقل نظرات علمای اهل سنت می‌توان ثابت کرد ادعای بن عثیمین در رابطه با ضعف سند این روایت صحیح نیست.

متن مقاله
ادله فراوانی بر مشروعیت توسل به ذات اولیاء الهی دلالت می‌کند که یکی از این ادله، حدیث عثمان بن حنیف است. در روایت عثمان بن حنیف چنین می‌خوانیم: شخصی نابینا محضر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شرفیاب شد و از آن حضرت درخواست کرد تا برای شفایش دعا کند، پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از اصرارهای آن شخص، به ایشان توصیه فرمودند تا وضو بگیرد و 2 رکعت نماز بخواند؛ پس از اتمام نماز نیز این‌گونه دعا کند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ لِتُقْضَى لِيَ، اللهم فشفعه فِيّ»[1] در این دعا که توسط رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به شخصِ نابینا تعلیم داده شد، عبارت «اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک» مطرح است که در حقیقت توسل به ذات نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) محسوب می‌شود.
در آثاربسیاری از علمای فریقین مشاهده می‌شود که ایشان نیز به دلالت روایت عثمان بن حنیف بر جواز توسل اذعان کرده‌اند؛ چنانکه شوكانی پس از بیان روایت عثمان بن حنیف، می‌نویسد: «وفي الحديث، دليل على جواز التوسل برسول الله إلى الله عز وجل.[2] حدیث عثمان بن حنیف دلیلی بر جواز توسل به (ذات) پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به حساب می‌آید.»
با این همه، بسیاری از بزرگان وهابیت، این روایت را نیز برنمی‌تابند و لذا درصدد انکار سند آن بر آمده‌اند؛ به‌عنوان نمونه، بن عثیمین از مفتیان مطرح وهابیت، بدین صورت به ضعف سند روایت عثمان بن حنیف، تصریح کرده است: «وما ورد في ذلك من حديث ضعيف: "أسألك بنبيك نبي الرحمة"...»[3] این ادعا در حالی از سوی بن عثمین مطرح شده است که بسیاری از علمای نامدار اهل سنت بر صحت سند این روایت اذعان کرده‌اند؛ در ادامه به برخی اشاره می‌شود:
حاکم نیشابوی، عالم نامدار اهل سنت، در مورد روایت عثمان بن حنیف چنین می‌نویسد: «هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ.[4] این حدیث، بر مبنای بخاری و مسلم، حدیثی صحیح است.»
احمد بن صدیق غماری، که از معروف‌ترین علمای حدیث شناس مراکش محسوب می‌شود و به دلیل تألیفات و البته تخصص فراوانش در حوزه حدیث شناسی، لقب «سیوطی زمان» را یدک می‌کشد، در مورد حدیث عثمان بن حنیف می‌نویسد: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم  الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان.[5] حدیث عثمان بن حنیف، به اتفاق همه حفاظ، حدیث صحیحی است؛ ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کرده‌اند.»
هم‌چنین برخی از محققین مسند احمد، نظیر شعیب الارنؤوط و عادل مرشد نیز، ذیل روایت عثمان بن حنیف، به صحت این روایت و هم‌چنین ثقه بودن تمامی روات آن، تصریح کرده‌اند.[6]
جالب‌تر آن‌که محمدناصرالدین البانی از حدیث شناسان مطرحی که نظریاتش مورد قبول وهابیت نیز است، در مواضع متعددی به صحت سند روایت عثمان بن حنیف اذعان می‌کند.[7]

از مجموع مباحث فوق مشخص می‌شود که بر خلاف ادعای بن عثیمین، مبنی بر ضعف سند روایت عثمان بن حنیف، این روایت مشکل سندی نداشته و لذا حدیثی صحیح محسوب می‌شود؛ چنان‌که بسیاری از محدثین و حدیث شناسان مطرح اهل سنت، به صحت سند روایت عثمان بن حنیف تصریح کرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. نسائی، سنن الکبری نسائی، ج9، ص244، بیروت، موسسه الرساله، چاپ اول، 1421ه‌ق.
[2]. شوکانی، تحفه الذاکرین، ص212، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، 1984م. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. بن عثیمین، فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455، مكتبة الإسلامية للنشر والتوزيع،چاپ اول، 1427ه‌ق.
[4]. حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج1، ص707، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1411ه‌ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58،  قاهره، دارالمصطفی، 2007م. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. مسند احمد بن حنبل، ج28، ص478، تحقیق: شعیب الارنوط و دیگران، موسسه الرساله، چاپ اول، 1421ه‌ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. البانی، محمد ناصرالدین، السراج المنير في ترتيب أحاديث صحيح الجامع الصغير، ج2، ص1128، دارالصدیق، چاپ سوم، 1430ه‌ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.