دیدگاه معتزله، امامیه، اشاعره درباره‌ی وعده و وعید

  • 1399/04/14 - 16:09
اشاعره معتقدند، عمل به وعده و وعید برخداوند واجب نیست؛ معتزله به وجوب وفای به وعده و وعید بر خداوند اعتقاد دارند، چون عدم وجوب آن، خلف وعده و دروغ است، و بر خداوند ناپسند است؛ امامیه از جهتی وفای به وعده و وعید را واجب می‌دانند و از جهتی وعید را حق خدا دانسته، عمل به این وعده را بر عهده او و قابل ساقط کردن می‌دانند.

موضوع وعده و وعید، یکی از اصول پنج‌گانه‌ای است که مکتب اعتزال بر اساس آن استوار است، و در میان فرق ومذاهب اسلامی، نسبت به آن اختلاف نظر وجود دارد و هر کدام دیدگاه خود را بر اساس آیات و روایات و برداشت خود مطرح می‌کنند. ابوالحسن خیاط معتزلی در کتاب خود گفته است: «هیچ کسی شایستگی نام اعتزال را ندارد، مگر این‌که به اصول پنج‌گانه معتقد باشد که عبارتند از توحید، عدل، وعده و وعید، منزله بین المنزلتین، امر به معروف و نهی از منکر.»[1]
و طرح اصل موضوع بر این است که آیا وعده و وعید بر خداوند واجب است یا نه؟
این موضوع در مکتب اشاعره موردی ندارد، چرا که اینان معتقدند که انسان در برابر خداوند، مستحق چیزی نیست، و هیچ چیزی از خداوند قبیح نیست و با این‌که خداوند از باب تفضّل به مطیعان وعده ثواب، و به گنهکاران بیم عذاب داده، هیچ چیزی از آن‌چه وعده و یا بیم داده، بر او واجب نیست و او می‌تواند فرمانبرداران را عذاب کند و گهنکاران را ثواب دهد...[2] اما معتزله به وجوب وفای به وعده و وعید بر خداوند اعتقاد دارند، لذا بر او واجب می‌دانند که گنهکاران را عذاب کند و مطیعان را طبق آن‌چه وعده کرده، پاداش دهد؛ چرا که اینان در اثبات این عقیده استدلال می‌کنند که خداوند به گناهان بیم عقاب داده و نوع عذابی را که گنهکاران مستحق آن هستند را به آنان خبر داده است و چنان‌چه ما وفای به این وعده‌ها را بر خداوند واجب ندانیم، بر او خلف وعده و دروغ در آن‌چه گفته است، لازم می‌آید و هر دوی این‌ها زشت و بر خداوند ناپسند است و نیز اگر مردم بدانند خداوند از گنهکاران گذشت می‌کند و عذابی که وعده آن را داده، تحقق نخواهد یافت، ... لذا هیچ فرمانی را اطاعت نمی‌کنند، ... که البته برخی به این گفتار پاسخ‌هایی داده و آن را رد کرده‌اند.[2]
اما امامیه می‌گویند: «بر خداوند واجب است به آن‌چه وعده داده، وفا کند، و وفای به آن‌چه از آن بیم داده بر او واجب است، زیرا وجوب وفای به وعده در شمار عدل و انصاف است که هر دو بر خداوند واجبند، و از طرفی دیگر بر خداوند واجب است به بندگان خود سود برساند و با آن‌که عدم وفای به وعده از نظر مردمان و خردمندان زشت است، اما بر خداوند واجب نیست به آن‌چه از آن بیم داده وفا کند، زیرا عذاب و مجازات بندگان حق خداوند است و او می‌تواند این حق را به اعتبار این‌که از آن اوست، ساقط کند.»[3]
روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که پیامبر خدا فرمودند: «من وعده الله ثواباً علی عمل فهو منجزه له و من اوعده علی عمل عقاباً فهو فیه بالخیار.[4] خداوند ثوابی را که در برابر کاری به کسی وعده داده، آن را به او عطا می‌کند و عذابی را که در برابر عملی به کسی گوشزد کرده، خداوند در اجرای آن مختار است.»

پی‌نوشت:

[1]. الانتصار...، ابوالحسن خیاط، مکتبه الثقافیه الدینیه، قاهره، مصر، ص188-189.
[2]. المواقف، قاضی عضدالدین ایجی، شریف الرضی، قم،ا یران، ص304.
[3]. الفصول المختار من العیون و المحاسن، شیخ مفید، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ مفید، قم، ایران، ص304. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج73 ص9 رقم9896. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.