دیدگاه علمای فریقین دربارهی حکم به ظاهر افراد
در روایتی از حضرت امام باقر(علیهالسلام) وارد شده است که دین اسلام، همان ظاهر و گفتار کردار افراد است و آن چیزی است که اجتماع مردم از تمام فرقهها بر آن هستند.[1] پس این دین، دینی سهل و آسان است، و از عبارات عالمان و دانشمندان مذاهب مختلف اسلامی استفاده میشود که نباید در عقائد مردم و خصوصاً مسلمانان تحقیق و تفتیش کرد، بلکه باید بر ظاهرشان که همان اسلام و آثار آن است، حکم کرد. این عقیده در میان عالمان اهل سنت وجود دارد که از جمله اینان عبارتند از:
- آلوسی بغدادی (متوفای1270ق) ذیل آیه 94 سوره نساء که خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا... ای کسانیکه ایمان آوردهاید هنگامیکه در راه خدا گام برمیدارید تحقیق کنید و به کسیکه اظهار صلح و اسلام میکند، نگویید مسلمان نیستی.» میگوید: «و المعنی لاتقولوا لمن اظهر لکم یدل علی اسلامه لست مومناً، وانما فعلت ذلک خوف القتل بل اقبلوا منه ما اظهر و عاملوه بموجبه.[2] معنی این است، دربارهی کسیکه کلامی که دلالت بر اسلامش دارد و برایتان اظهار کرده، نگویی مومن نیستی، و این کلام را به جهت ترس از کشته شدن اظهار داشتی، بلکه آنچه را اظهار کرده بپذیرید و به موجب آن با او معامله کنید.»
- ابن حجر عسقلانی (متوفای852ق) به نقل از حدیثی از ابن عباس میگوید: «... و فی حدیث ابن عباس من الفوائد، منها الاقتصار فی الحکم بالاسلام الکافر اذا اقرّ بالشهادتین[3]... در حدیث ابن عباس فوائدی است از آن جمله باید در حکم به اسلام کافر، اکتفا بر اقرار به شهادتین کرد.»
- طبرانی (متوفای360ق) هم ذیل آیه 94 سورهی نساء، مینویسد: «لاتقولوا لمن سلّم علیکم و دعاءکم، لست مومناً و التسلیم من علامات الاسلام، به یتعارفون المسلمون، و به یحیّی بعضهم بعضاً.[4] به کسیکه بر شما سلام یا دعا کرده، نگویید که تو مومن نیستی، زیرا سلام دادن از نشانههای اسلام است که به آن، مسلمانان یکدیگر را شناخته و همدیگر را تحیت میگویند.»
- ابن ابیحاتم رازی (متوفای327ق) از ابن عباس نقل میکند که گفت: «حرّم الله علی المومنین ان یقولوا لمن یشهد ان الا اله الاّ الله، لست مومناً، کما حرّم علیهم المیته، فهو آمن علی ماله و دمه، فلا تردوا علیه قوله.[5] خداوند بر مومنان حرام کرده که بگویند، تو مومن نیستی، همانگونه که مردار را بر آنان حرام کرده، بنابراین او بر مال و خونش درامان است، پس گفتهاش را ردّ نکنید.»
عالمانی همچون بغوی، ذهبی، ابن حیان اندلسی، سیوطی، شوکانی، ثعلبی... همگی حکم به ظاهر افراد که همان اسلام و آثار آن است میکنند.[6] در نتیجه این دیدگاه عالمان فریقین است، در حالیکه سلفیان تکفیری علاوه بر اینکه توجهی به آیات و روایات ندارند، حاضر نیستند دیدگاه عالمان بزرگ اهل سنت را مورد توجه قرار دهند و این یعنی جهل و نادانی از یک طرف، و ایجاد نا امنی و نابسامانی در زندگی مسلمانان که به نفع دشمنان مسلمین و به ضرر مسلمانان صورت میپذیرد.
پینوشت:
[1]. اصول کافی، کلینی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، ایران، ج2 ص20.
[2]. روح المعانی، آلوسی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج4 ص173. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. فتح الباری، عسقلانی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج13 ص367. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. التفسیر الکبیر، طبرانی، دار الکتاب الثقافی، اردن، (2008)، ج2 ص283.
[5]. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم رازی، المکتبه العمریه، بیروت، لبنان، ج3 ص1040.
[6]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، دار الاعلام، قم، ایران، فصل 16 ص374.
افزودن نظر جدید