مصادیق دار الاسلام و دار الکفر در نگاه علمای فریقین
شناخت معیار و مصادیق دارالاسلام و دارالکفر در فقه اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ با بررسی دیدگاههای علمای فریقین، اعم از شیعه و اهل سنت، به طور کلی میتوان اول معیار شناخت دارالاسلام و دارالکفر را بهدست آورد.
لذا بعضی از آنها وجود شعائر اسلام در یک جامعه را معیار دارالاسلام بودن میدانند.
عدهای دیگر نفوذ و جریان داشتن احکام اسلام را معیار و ملاک شناخت دارالاسلام و دارالکفر بودن میدانند.
برخی دیگر غلبه و اکثریت داشتن مسلمانان را نشاندهندهی دارالاسلام بودن یا دارالکفر بودن میدانند.[1]
دوم اینکه علمای فریقین برای تشخیص مصادیق آن، مواردی را به فراخور محیط و افراد و موقعیت آن بازگو کردهاند که یا تحت سیطره مسلمانان بوده و یا تحت نفوذ کفار و یا هیچکدام از آنها، لذا بعد از تبیین و توضیح مصادیق آن، نام برخی از شهرها و مناطق را برای درک بهتر و فهمیدن آن بیان کردهاند.
مثلاً عدهای از علمای شیعه و اهل سنت، بدون اینکه به معرفی دارالاسلام و دارالکفر بپردازند و آن را تعریف کنند، به مصادیق آن پرداختهاند، صاحب جواهر، محمد حسن نجفی، به نقل از شیخ طوسی، دارالاسلام را به سه گروه تقسیم میکند و در کتاب خود مینویسد: «- شهرهایی که از ابتدای امر، برای اسلام بنا و تأسیس شدهاند مثل بغداد، کوفه، بصره؛ - سرزمینی که دارالکفر بوده ولی مسلمانان بر آنجا سلطه یافتهاند یا با صلح آنجا را تصاحب کردهاند، مثل اراضی خیبر؛ - شهرهایی که جزء دارالاسلام بودند، ولی کفار بر آن غلبه یافتهاند، اما احکام اسلام هنوز در آنجا جاری هست، مثل طرطوس.»[2]
برخی دیگر از عالمان اهل سنت مثل شمسالدین شربینی نیز دارالاسلام را اینگونه معرفی میکند که: «- شهرهایی که توسط مسلمانان بنا شده است؛ - شهرهایی که مردم آنجا خودشان مسلمان شدهاند، مثل شهر مدینه و یمن؛ - شهرهایی که مسلمین با صلح و یا با دریافت جزیه، آن را بهدست آوردهاند.[3]
بعضی دیگر از عالمان فریقین مشترکاً نیز دارالاسلام را به دو گروه تقسیم کردهاند: «- جایی که مسلمانان، خودشان آنجا را بنا کردهاند، مثل بغداد و کوفه؛ - شهرهایی که مسلمانان آنها را فتح کردهاند، مثل شهرهای شام.»[4]
پینوشت:
[1]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، دار الاعلام، قم، ایران، فصل 14 ص336.
[2]. جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، ج38 ص185.
[3]. مغنی المحتاج...، شربینی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص497. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. المغنی، ابن قدامه، مکتبه القاهره، قاهره، مصر، ج6 ص112-113. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تذکره الفقهاء، علامه حلی، موسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم، ایران، ج17 ص30.
افزودن نظر جدید