آیا دفن شدن پیامبر (ص) در حجره عایشه، دلیل بر فضیلت عایشه است؟

  • 1398/06/01 - 02:08
حضرت رسول (ص) به دلایل و قرائنی در حجره اختصاصی خویش دفن شد نه در حجره عایشه. از باب نمونه: مقصود از «بیت النبی» ، «حجره النبی» و «دار النبی» ، خانه و حجره اختصاصی آن حضرت است وگرنه آن را به نام یکی از همسران او مانند عایشه یا ام سلمه و. . . می خواندند.

ادعا شده که پیامبر اکرم در حجره عایشه دفن شده و این دلیل بر فضیلت او بر دیگر همسران پیامبر است.

حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دلایل و قرائن زیر در حجره اختصاصی خویش دفن شد، نه در حجره عایشه.

الف) مقصود از «بیت النبی»، «حجرة النبی» و «دار النبی»، خانه و حجره اختصاصی آن حضرت است، وگرنه آن را به نام یکی از همسران او، مانند عایشه یا ام سلمه و. . . می‌خواندند. «أَنَّ النَّبِی (ص) کَانَ یُصَلِّی ذَاتَ لَیلَهٍ فِی حُجْرَتِهِ فَجَاءَ اُنَاسٌ فَصَلّوا بِصَلاتِهِ فَخَفَّفَ فَدَخَلَ الْبَیتَ.[1] شبی رسول اکرم در حجره خود نماز می‌خواند که گروهی آمدند و پشت سر حضرت اقتدا کردند. از این رو، حضرت نماز خود را سریع تر خواند و داخل خانه خود گردید.» «عن ربیعه بن کعب الأسلمی: کُنتُ أبیتُ عِندَ حُجرهِ النّبی فَکُنتُ أسمعُه إذا قامَ مِنَ اللَّیلِ یَقولُ: سُبحانَ الله رَبِّ العالمین.[2] ربیعه می گوید: شبی را در حجره رسول اکرم سپری کردم. هنگامی‌که برای نماز شب برخاست شنیدم که می‌گفت سبحان الله رب العالمین.»

ب) نزدیک‌ترین خانه‌ها به خانه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، خانه حضرت علی (علیه‌السلام) بود که درش در کنار خانه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرار داشته.[3] «عن علاء بن عیزار قال: سَألْتُ ابْنَ عُمرَ عَنْ عَلیٍّ. فقالَ: اُنظرْ اِلی مَنزِله مِنْ نَبیِّ اللهِ لَیسَ فِی الْمَسجِدِ غَیرَ بَیته. . . ثُمّ قال اَلا اُحدّثُک عَنْ عَلیٍّ؟ هذا بَیتُ رَسولِ اللهِ فی الْمَسجِدِ وَ هذا بَیتُ عَلیٍّ.[4] علاء بن عیزار می‌گوید: از فرزند عمر درباره علی پرسیدم. گفت: نسبت منزل علی را به منزل رسول خدا بنگر که هیچ خانه‌ای جز خانه او در مسجد رسول خدا نیست،[5] این خانه رسول خدا و این هم خانه علی.» پس خانه حضرت علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نزدیک ترین خانه ها به خانه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است. البته حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در خانه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز حجره ای جداگانه داشته که همچنان تا امروز به نام آن حضرت در مسجدالنبی مانده است.

ج) وفات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با استناد به مصادر اهل سنت در حجره ویژه و منزل خود آن حضرت رخ داد.

د) در حدیثی چنین آمده است: «فَبینَما نَحنُ فِی مَنزلِ رَسولِ اللهِ إذا رَجلٌ یُنادی مِنْ وَراءِ الْجِدارِ أن اخْرُجْ إلیَّ یَا ابْنَ الْخَطّابِ. . . فَإنَّ الأنصارَ اجْتَمعوا فِی سَقیفهِ بَنی ساعِدَه، فأدرکوهم قَبلَ أنْ یُحدثوا أمْراً. . . [6] درحالی‌که ما در خانه رسول خدا بودیم شخصی از پشت دیوار خانه حضرت صدا زد: «ی عمر بن خطاب! خارج شو ... که انصار در سقیفه بنی‌ساعده گرد هم آمده‌اند. به آن‌ها بپیوند، قبل از آن‌که اتفاقی بیافتد...»

هـ) در روایتی از عایشه نقل شده است: «لَقدْ نَزلتْ آیهُ الرَّجمِ وَ رَضاعه الْکبیر عشرا وَ لَقدْ کانت فِی صَحیفه تَحتَ سَریری، فَلمّا ماتَ رَسولُ الله وَ تَشاغَلْنا بِمَوته دَخلَ داجنٌ فأکلها.[7] آیه رجم و تحقق رضاع به ده بار شیر دادن، نازل شد و من آن را در صفحه کاغذی زیر تخت خود نگه داری می کردم. اما در روزی که مشغول امورات مربوط به وفات رسول خدا بودیم، گوسفندی داخل حجره شد و آن را خورد.» اگر بیماری رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و وفات حضرت در حجره عایشه روی داد، چگونه گوسفندی توانسته از میان جمعیت وارد حجره شود و آن صفحه کاغذ را بخورد.

و) روایات گوناگونی بر این مطلب گواهی می‌دهند که حجره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دو در داشته است و هنگامی‌که مسلمانان می‌خواستند بر پیکر مطهر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نماز گزارند، گروه گروه از یک در داخل و از در دیگر خارج می‌شدند، اما خانه عایشه تنها یک در داشته و در جهت مخالف خانه مستقل حضرت قرار داشت. «قَالُوا کَیفَ نُصَلِّی عَلَیهِ قَالَ ادْخُلُوا أَرْسَالاً أَرْسَالاً قَالَ فَکَانُوا یدْخُلُونَ مِنْ هَذَا الْبَابِ فَیُصَلُّونَ عَلَیهِ ثُمَّ یَخْرُجُونَ مِنَ الْبَابِ الآخر.[8] و چون رسول خدا به دیار باقی شتافت گروهی گفتند: «چگونه بر آن حضرت نماز گزاریم؟» در جواب گفتند: «گروه گروه از این در وارد شده و نماز گزارده و از درب دیگر خارج شوند.» «هیثمی» پس از نقل این روایت می‌گوید: «و رجاله رجال الصحیح.[9] سند حدیث صحیح است.»

ز) حجره عایشه برخلاف خانه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، یک در داشت که رو به شام بود؛ یعنی در ضلع جنوبی مسجد و طرف قبله. «فَسَألْتُهُ عَنْ بَیتِ عایشه فَقالَ: کانَ بابُه مِنْ وَجههِ الشّامِ فَقلتُ: مِصراعاً کان أو مِصْراعَیْن؟ قال: کان باباً واحداً. قلتُ: مِنْ أیِّ شَیءٍ کانَ؟ قال: من عرعر أو ساج.[10] از او درباره خانه عایشه سؤال کردم. گفت: «در خانه اش به طرف شام باز می‌شد.» پرسیدم: «یک لنگه داشت یا دو لنگه؟» گفت: «یک لنگه بیشتر نداشت.» پرسیدم: «جنس در از چه بود؟» گفت: «از عرعر یا ساج».»
هم‌چنین از این کلام چند مطلب دیگر را نیز می‌توان دانست: یک - آن بخش از حدیث که می‌گوید: «درباره مکان حجره عایشه سؤال کردم»، بر این دلالت می‌کند که سؤال کننده می‌دانست که حجره عایشه همین مکان امروزی، یعنی مدفن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیست و از این رو، از مکان حجره عایشه می‌پرسد. دو - جهت شامی مسجد، همان جهت شمالی مسجد است.

ح) «بخاری» و «احمد» از «انس بن مالک»، خادم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ماجرای ولیمه و میهمانی رسول خدا را به مناسبت ازدواج آن حضرت با «زینب بنت جحش» نقل می‌کنند. بر پایه این روایت، مکان پذیرایی از میهمانان در حجره اختصاصی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده و با خانه عایشه فاصله داشته و خانه وی بیرون مسجد قرار داشت؛ زیرا پیامبر پس از خوردن غذا به سوی خانه عایشه می‌رود، اما متوجه می‌شود که برخی از میهمانان در حجره ایشان آرمیده‌اند. از این رو، رسول خدا دوباره از حجره عایشه به حجره اختصاصی خود باز می‌گردند و آن‌گاه این آیه نازل می‌شود: «ای اهل ایمان! ... هنگامی‌که برای میهمانی به منزل رسول خدا دعوت شدید، اجابت کرده و پس از تناول طعام خارج شده و به منزل خود بروید.»[11]

ط) عایشه پس از وفات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، حجره اش را به معاویه فروخت و از این رو، مدفن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را همان حجره عایشه نمی‌توان دانست. «واشتری (معاویه) من عائشه منزلها، یقولون بمائه و ثمانین ألف درهم و یقال بمائتی ألف درهم و شرط لها سکناها حیاتها.[12] معاویه منزل عائشه را به 180 هزار درهم و بعضی گفته‌اند به دویست هزار درهم خرید، مشروط به این‌که عایشه تا آخر عمر در آن‌جا سکونت داشته باشد.»
بنابراین، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حجره عایشه دفن نشده، بلکه در حجره اختصاصی خود دفن شده‌اند. بعدها عایشه درباره مالکیت حجره پیامبر ادعا کرد و حکومت نیز آن را پذیرفت و حجره را از دختر رسول خدا و حضرت علی (علیه‌السلام) گرفت، اما به هر روی حجره عایشه در منزل اختصاصی خودش و در جهت دیگر مسجد، یعنی سوی قبله بوده است.

پی‌نوشت:

[1]. مسند احمد، ج 3، ص 1٠3.
[2]. سنن النسائی، ج 3، ص 2٠9.
[3]. صحیح بخاری، ج4، ص 2٠8.
[4]. مستدرک علی الصحیحین، ج3، ص 51.
[5]. فتح الباری، ج 7، ص 59.
[6]. فتح الباری، ج 7، ص 23؛ تاریخ دمشق، ج 3٠، ص 282؛ صحیح ابن حبان، ج2، ص155.
[7]. سنن ابن ماجه، ج1، ص 625؛ أوسط الطبرانی، ج 8، ص 12؛ مسند أبی یعلی، ج 8، ص 64؛ المحلی، ج11، ص236؛ نهایه ابن الأثیر، ج 2، ص 87.
[8]. مسند احمد، ج 5، ص 81؛ تاریخ دمشق، ج 4، ص 296؛ أسد الغابه، ج 5، ص 254.
[9]. مجمع الزوائد، ج 9، ص 37.
[10]. الأدب المفرد، ص 168؛ إمتاع الأسماع، ج 1٠، ص 92؛ سبل الهدی، ج 3، ص 349؛ سمط النجوم العوالی، ص218.
[11]. احزاب: 52. و صحیح بخاری، ج 6، ص 26؛ مسند أحمد، ج 3، ص 168؛ الطبقات الکبری، ج 8، ص 1٠4.
[12]. الطبقات الکبری، ج 8، ص 165.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.