اعتراف عالم وهابی، به غلو در افکار وهابیت

  • 1398/04/24 - 17:09
حسن بن فرحان مالکی می‌گوید: «وهابیان به تبع ابن عبدالوهاب، خود را برحق می‌دانند؛ ما می‌توانیم مثال‌های زیادی از غلو وهابیان پیدا کنیم.» «وهابیان امروز در برخی از مسائل، وقتی دلیل شرعی می‌شنوند می‌گویند: هر چند چنین است و علما چنین می‌گویند، ولی ابن تیمیه و ابن قیم جوزی نظرشان غیر این است، این کلام علما است نه عوام.»

حسن بن فرحان مالکی، عالم و محقق معاصر عربستان سعودی که سابقاً جزء وهابیان افراطی و صاحب کرسی درس و بحث و تدریس در کشور عربستان سعودی بوده است، و بعدها از نظرات افراطی خود عدول کرده، و به یک وهابی میانه‌رو و معتدل تبدیل شده است. او با نظرات محققانه‌ی خود که مخالف با دیدگاه هم‌فکرانش است، علی‌رغم تذکرات دولت و حکومت عربستان هیچ‌گاه از عقیده‌ی خود عدول نکرد و برنگشت، تا این‌که دیدگاه‌های او در تالیفات و مقالات و کنفرانس‌های اسلامی نشر شده و رسانه‌ای گردید و به خاطر همین موضوع چندین بار به زندان افتاد.
مسأله غلو که وهابیون، به تبع محمد بن عبدالوهاب به اکثر مسلمانان نسبت می‌دهند، با اعتراف حسن بن فرحان، خودش و هم‌فکران وهابیش به این وصف سزاوارترند.
او در کتاب «قرائه فی کتب العقائد» ذیل نقد نظرات محمد بن عبدالوهاب، غالی بودن خود و هم‌فکرانش را این‌گونه معترف است و می‌گوید: «تقلید غالیان ما (وهابیان) خیلی آشکارتر از این است که درباره‌ی مردم جاهلیت برشمرده‌اند، خصوصاً در عقاید...»[1] و می‌گوید: «وهابیان به تبع محمد بن عبدالوهاب، خود را برحق می‌دانند، در حالی‌که این صفت در بسیاری از غالیان ما، هنگام قدرت داشتن و زیادی پیروانشان آشکار است. اما وقتی با ضعف یا کمبود نیرو و همراهان روبرو می‌شوند، فریاد می‌زنند که خوشا به حال غریبان.»[2] و نیز می‌گوید: «ما می‌توانیم مثال‌های زیادی از غلو وهابیان پیدا کنیم... در حالی‌که می‌بینیم خودشان از سخت‌ترین مردم در مذمت غلو و غالی‌گری هستند.»[3]
هم‌چنین می‌گوید: «وهابیان امروز کسانی هستند که در برخی از مسائل، وقتی برایشان دلیل شرعی بیاوری، به تو می‌گویند: هر چند چنین است و علما چنین می‌گویند، ولی ابن تیمیه و ابن قیم جوزی نظرشان چنین و چنان است، اگر عوام مردم چنین بگویند کار آسان‌تر است، ولی متأسفانه علما و طالبان علم (بزرگان وهابی) چنین می‌گویند.»[4] و نیز می‌گوید: «سلف غالی وهابی، اعمال خود را به گونه‌ای آشکارتر، یعنی عمل تکفیری خود را به پیامبران نسبت می‌دهند.»[5] و می‌گوید: «بعضی از غلات ما وقتی به آن‌ها بگویی که پیامبر چنین فرموده است، می‌گویند اما بعضی علما چنین گفته‌اند و آن‌ها بهتر از ما حدیث را می‌فهمند، در حالی‌که اگر سخن آن علما بر ضد خودشان باشد، به این سخن مالک پناه می‌آورند و فریاد می‌زنند که به غیر از صاحب این قبر (پیامبر) سخن هر کس دیگری، قابل قبول و ترک است.»[6]
در نتیجه این اعترافات که از ناحیه یکی از وهابیان صورت پذیرفته، و فراوان در این کتاب بیان شده است، نقد وهابیت از درون خود است.
تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.

پی‌نوشت:

[1]. «تقلید شعبنا العظیم هو اکثر وضوحاً من الجهل...» قرائه فی کتب العقائد، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص150.
[2]. «وفقاً لعبدالوهاب، فان الوهابیین یعتبرون انفسهم محقین، فی حین أن هذه الصفه واضحه فی کثیر من أهلنا العظماء عندما یکون لدیهم القدره علی تکوین أتباعهم...» همان، ص151.
[3]. «یمکننا ان نجد العدید من الامثله علی الوفره الوهابیه...» همان، ص152.
[4]. «الوهابیون الیوم هم الذین یخبرونک عن بعض القضایا عندما تمنحهم قضیه دینیه...» همان، ص151.
[5]. «تعزو حبیبات الوهاب السلفی أعمالهم الی الانبیاء بشکل اکثر وضوحاً أی عملهم التکفیری...» همان، ص152.
[6]. «بعض الحبوب لدینا تقول عندما تقول لهم ما قاله النبی...» همان، ص152.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.