رسیدن به حقیقت در سه روز!

  • 1397/09/21 - 00:25
بحثی در اینستاگرام داشتیم مبنی این‌که قطب فرقه سلطان علیشاهی توسط قطب قبلی انتخاب می‌شود و معتقدند که این انتخاب با اشاره غیبیه بوده است. یکی از دراویش معتقد بود هر کسی می تواند به حقیقت برسد. او معتقد بود اگر شخصی سه روز بیدار بماند و از اولیاء خدا (صوفیه) کمک بخواهد، حتما خداوند متعال ولی خودش را به او نشان خواهد داد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فرقه صوفیه سلطان علیشاهی، قطب به اشاره غیبیه، جانشین خود را انتخاب می‌کند! برای نمونه در فرمان نورعلیشاه ثانی توسط ملأ سلطان آمده است: «چون اشاره غیبیه شده بود در این باب، لهذا تأخیر را روا نداشتم.» همچنین در فرمان صالح علیشاه نیز به اشاره غیبیه اشاره شده است. [1] وقتی این مطلب را در اینستاگرام منتشر کردیم با یکی از دراویش فرقه سلطان علیشاهی به بحث پرداختیم و من گفتم: به نظر من یک شباهت عجیب بین این اشاره یا امر غیبی با جریان حسن بصری است که وقتی برای کمک به عایشه در جنگ جمل حرکت کرد یک امر غیبی به او گفت که قاتل و مقتول در آتش جهنم هستند و او از رفتن به جنگ خودداری کرد. بعد از جنگ، حضرت علی (علیه السلام) به او فرمود آن کسی که این امر غیبی را به تو گفت، برادرت شیطان بود. چون قاتل و مقتول از لشکر عایشه در جهنم است. نکته اینجاست که حسن بصری به‌عنوان بزرگ صوفیه متوجه نشد که این اشاره غیبیه از شیطان بوده ولی اقطاب فرقه سلطان علیشاهی از کجا مطمئن هستند که این گوینده شیطان نیست و به حرف آن گوش می‌دهند و قطب بعدی را انتخاب می‌کنند. یعنی حسن بصری اشتباه کرد ولی این‌ها اشتباه نمی‌کنند!!!

صوفی گفت: من این نقل تاریخی را قبول ندارم. ولی در مورد حقیقت باید بگویم که هر انسانی می‌تواند به حقیقت برسد، چه رسد به اولیاء خدا. حقیقت را باید از حقیقت بخواهی. تقلید بدون تحقیق باطل است و ولایت صاحب‌الامر مطلقه است. چند روزی شب بیدار بمان و خدا را به اولیاءالله قسم بده. خدا ولی خودش را از آفتاب روشن‌تر در خواب یا بیداری به شما نشان می‌دهد.
آن‌وقت است که: آن‌کس که تو را شناخت، جان را چه کند، فرزند و عیال و خانمان را چه کند. بهوش بودم از اول که دل به کس نسپارم، شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه  هوشم.

من: این حرف‌ها چیه!!! چند روز و شب بیدار بمان یعنی چی؟!! اگر قرار بود برای همه مکاشفه حاصل شود که دیگر قطب و مراد نیاز نبود. همه انسان‌ها چله می‌گرفتند و حقیقت برایشان روشن می‌شد. در ضمن با شعر که نمی‌شود راه حق رفت.

صوفی: من نظرم را گفتم خواه پند گیر خواه ملال. معرّف علی باید از معرف باشد ولی خدا را انسان‌های زمینی نمی‌توانند معرفی کنند، فقط باید از خدا بخواهی. منم به شما کسی را معرفی نکردم گفتم از خدا بخواه. حالا نمی‌خواهی نخواه به من ربط ندارد هر کسی را دوست داشتی برای خودت به‌عنوان ولی انتخاب کن. گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب‌خانه چیست.

من: اگر باید معرَف باشد، پس این سلسله‌ها و اجازه‌نامه‌ها چیه؟! چطور ثابتش می‌کنید؟! اقطاب که ملکه عصمت ندارند، از کجا معلوم می‌شود که اشاره غیبیه شون شیطانی نبوده باشد؟! چه دلیلی تأییدشان می‌کند؟

صوفی: شما رؤیای صادقه که نص صحیح قرآن است را داری انکار می‌کنی. چه گیری دادی دنبال حقیقت می‌گردی، خالصانه از خدا بخواه، در کمتر از سه روز، حقیقت از آفتاب روشن‌تر برات جلوه گری می‌کند. حالا هی کاهلی کنید.

من: کمتر از سه روز!!! آقای عزیز، برای راه و مسیر صحیح به سمت خدا، دلیل عقلی و نقلی لازم است نه خواب و مکاشفه که حجیتی ندارند و اگر هم داشته باشند فقط برای خود شخص است، نه بقیه! خوب اگر من سه روز نخوابم که کاملاً مشخص است که دچار توهم می‌شوم و ممکن است هر شخصی در ذهنم متصور شود. این‌که نشد دلیل. این‌که نشد راه و مسیر صحیح.

پی‌نوشت:

[1]. تابنده، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، نشر حقیقت، تهران، 1384، ص 126

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.