چگونه بی‌نهایتی علم خداوند با خاتمیت سازگاری دارد؟!

  • 1397/08/19 - 12:10
بهائیان با استناد به قرآن مدعی شدند که بی‌انتهایی علم خداوند با خاتمیت اسلام سازگاری ندارد. اما در پاسخ به آنان باید گفت، الفاظی از آیات که برای مقدمه‌ی استدلال خود استفاده کردید در معانی ادعایی شما انصراف ندارد. از طرفی امتداد فیض الهی از طریق معصومین (علیهم السلام) صورت گرفته و ادعای خاتمیت بهاء، این اشکال را به شما نیز وارد می‌سازد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغی بهائی و یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت، یکی از دلایل بهائیان در رد باور به خاتمیت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را به گفت و گو نشستند.
مبلّغ بهائی: شما چطور اعتقاد به خاتمیت پیامبر خود دارید در حالی که حتی آیات قرآن هم مسئله‌ی خاتمیت را رد می‌کند؟!
پژوهشگر: بر خلاف تصور شما، آیات قرآن مسئله‌ی خاتمیت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را اثبات می‌کند؛ منظورتان کدام آیات است؟!
مبلّغ بهائی: خداوند در قرآن در مورد خزائن علمش می‌فرمايد: «وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ [حجر/15]؛ و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی‌کنیم». و در مورد وسعت کلماتش می‌فرمايد: «قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً [کهف/109]؛ بگو: اگر دریاها برای (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکّب شود، دریاها پایان می‌گیرد. پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد؛ هرچند همانند آن (دریاها) را کمک آن قرار دهیم». بنابراین اعتقاد به قطع هدايت الهی و ختم ظهور فرستادگان او، به منزله‌ی محدود دانستن دريای بيکران علم و حکمت یزدانی است و بدان معناست که خداوند هرآنچه در خزانه‌ی علم و فضل خويش داشته ظاهر نموده و ديگر چيزی برای آموختن به انسان‌ها ندارد!
پژوهشگر: اولاً: در مورد آیه‌ی اولی که ذکر کردید باید گفت که آیات قبل و بعد آن، نشانگر صحبت از خلقت و روزی رساندن خداوند بوده و اشاره‌ای بر علم بی‌نهایت او ندارد. از طرفی، حتی اگر مراد از خزائن را خزانه‌ی علم پروردگار در نظر بگیریم، این آیه خود بر بطلان ادعای شما دلالت دارد؛ چرا که خداوند در پایان آیه‌ی شریفه می‌فرماید که از این خزائن، تنها به مقدار معلوم و مشخص و نه بی‌نهایت نازل می‌شود.
ثانیاً: در خصوص لفظ "کلمات" در آیه‌ی دوم که آن را به علوم الهی معنی کردید نیز باید گفت که خداوند متعال بارها این لفظ را در معانی دیگر به کار برده است؛ همچنان که از حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان کلمه یاد می‌نماید [1] و یا از آزمایش و امتحانات حضرت ابراهیم (علیه السلام) به عنوان کلمات تعبیر می‌فرماید [2] و یا در مواردی، کلمات خود را وسیله‌ی تحقق حق بیان فرموده [3] و یا در جایی دیگر، کلمات را چیزی غیر از کتاب‌های الهی معرفی نموده است.[4]
ثالثاً: مساوی دانستن خاتمیت با اتمام کلمات پروردگار مغلطه و اشتباهی بزرگی است و بهائیان با استناد به کدام منبع و مدرک، چنین تهمتی را به معتقدین به خاتمیت نسبت می‌دهند؟! طبق باور بهائی، اگر خداوند مجبور است تمام علوم خود را به بشر بیاموزد، دیگر چه تمایزی میان خالق و مخلوق خوهد بود؟! آیا انسان (نعوذ بالله) همانند و همتای خداوند متعال است و ظرفیت گنجایش دریافت تمام علوم الهی را دارد؟!
رابعاً: بهائیان بر این باورند که خاتمیت به معنای پایان یافتن و محدود دانستن علم الهی است، حال آن که خاتمیت در نظر شیعه، بدین معناست که آن‌چه برای هدایت بشر لازم بوده در اختیار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اوصیای ایشان قرار گرفته و امتداد فیض الهی و افاضه‌ی علوم به بشر، از طریق معصومین (علیهم السلام) صورت می‌گیرد. لذاست که شیعیان با استناد به روایات معصومین (علیهم السلام) بر این باورند که خدای متعال، لحظه‌ای بشر را بدون راهنما رها نفرموده؛ همچنان که امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «لَوْ لَمْ يَبْقِ فِى الأرْضِ الّا اثْنَانِ لَكَانَ اَحَدُهُمَا الْحُجَّهُ علی صاحبه [5]؛ اگر در روى تمام زمين باقى نماند، مگر دو نفر، يكى از آن‌ها حجت خدا بر دیگری خواهد بود».
مبلّغ بهائی: به هر حال طبق باور من، افاضه‌ی تمام علوم پروردگار به بشر لازم و این افاضه تنها از طریق پیامبران امکان‌پذیر خواهد بود.
پژوهشگر: هرچند که باور شما به دور از منطق و دلیل است؛ اما بر فرض نایده گرفتن تمامی جواب‌های بالا، باید پاسخ دهید که ادعای خاتمیت شخص جناب بهاء برای مسلک خود: «و نَفسی الحَق قد إنتَهَت الظُهورات إلی هذا الظهور الأعظم و مَن یدعی بَعده إنَّه کذاب مُفتر [6]؛ سوگند به نفس حق من، که همه‌ی  ظهورات به این ظهور بزرگ‌تر، پایان گرفت و هرکس که پس از چنین ظهوری، مدعی ظهور جدیدی شود، دروغگو و افتراء زننده است»؛ چگونه با ادعای شما سازگار است؟!

پی‌نوشت:
[1]. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران، آیات 39 و 45.
[2]. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، آیه‌ی 124.
[3]. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه‌ی یونس، آیه‌ی 82.
[4]. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه‌ی تحریم، آیه‌ی 12.
[5]. شیخ کلینی، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1388، ج 1، ص 179.
[6]. حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه (اقتدارات و چند لوح دیگر)، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 327.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.