چگونگی نصب امام در مکتب اشعری و نقد آن

  • 1397/04/02 - 20:56
از منظر اشاعره منشا مشروعیت سیاسی امام، رای مردم و یا اهل حل و عقد است که نشان از رضایت خداوند دارد و نتیجه این رای، همان نصب الهی است. این در حالی است که چگونه می‌توان رای مردم را کاشف از رضایت خداوند دانست؟

خلاصه مقاله
مشروعیت سیاسی یعنی کسی‌که در مسند قدرت نشسته است، حق دارد این منصب را اشغال کند، و منشأ آن یعنی چه کسی حق حاکمیت بر مردم را به شخص حاکم داده است؛ در پاسخ به این سوال نظرات مختلفی ایراد شده است. یکی از این دیدگاه‌ها، منشا مشروعیت سیاسی را خدا می‌داند؛ اشاعره که چنین نظری دارند، در تفسیر این کلام راه خطا را طی کرده و بیان می‌کنند نصب الهی به این معناست که وقتی  کسی توسط رای مردم و یا رای اهل حل و عقد به خلافت برگزیده شد، شخص دیگری حق تصرف این جایگاه را ندارد. رای مردم و یا اهل حل عقد از سوی خداوند مورد تایید است.

متن مقاله
یکی از مباحث جاری در دانش کلام، منشا مشروعیت سیاسی است. مشروعیت سیاسی به این معناست که آیا کسی‌که در مسند قدرت نشسته است، حق داشته است که این منصب را اشغال کند یا خیر؟[1] چه کسی حق حاکمیت بر مردم را برای شخص حاکم در نظر گرفته است؟
در پاسخ به این سوال نظرات مختلفی ایراد شده است. یکی از این دیدگاه‌ها، منشا مشروعیت سیاسی را خدا می‌داند. یعنی خداوند حق حاکمیت را برای شخص حاکم در نظر گرفته است. این دیدگاه از سوی مکتب اشعری مطرح شده و با نگاه ظاهری نیز زیبا به نظر می‌رسد. اما اشاعره در تفسیر این کلام راه خطا را طی کرده و بیان می‌کنند نصب الهی به این معناست که وقتی کسی توسط رای مردم و یا رای اهل حل و عقد به خلافت برگزیده شد، شخص دیگری حق تصرف این جایگاه را ندارد. رای مردم و یا اهل حل عقد از سوی خداوند مورد تایید است.[2] این نظریه در کتب عالمان اشاعره به وفور قابل مشاهده است. به عنوان مثال غزالی، نصب الهی (به این معنا که رای مردم کاشف از رضایت خداوند است) را یکی از راه‌های کشف برخورداری از مشروعیت سیاسی برشمرده است.[3] فخر رازی نیز نصب الهی را طریق مستقل در باب اثبات امامت دانسته که با وجود آن، راه‌های دیگر مورد نیاز نیست.[4]
با توجه به این‌که از منظر بسیاری از علمای اشعری مسلک، امام جانشین خداوند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است،[5] چگونه می‌توان نصب امام را از سوی خداوند و یا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) (مستقیم و بدون دخالت رای مردم و اهل حل و عقد) ضروری ندانست.
افزون بر این باید گفت که با توجه به پذیرش تقدیم افضل مردمان برای امامت از سوی عالمان اشعری،[6] چگونه عموم مردم و یا حتی اهل حل و عقد (که درگیر هواهای نفسانی هستند) توان انتخاب اصلح و افضل را دارند؟

پی‌نوشت:

[1]. مصباح، محمد تقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم،‌ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382 ش، ص 51-52.
[2]. الهی‌راد، صفدر، بررسی مشروعیت نصب الهی امام در کلام سیاسی اشاعره، معرفت کلامی، 1394ش، سال ششم، شماره 2، ص 95.
[3]. غزالی، ابوحامد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1409 ق، ص 149.
[4]. فخر رازی، محمد بن عمر، الاربعین فی اصول الدین، قاهره، مکتبه الکلیات الازهریه، 1986 م، ج 2، ص 268.
[5]. جرجانی، میر سید شریف،  شرح المواقف، قم، الشریف رضی، 1325 ه، ج 8، ص 344.
[6]. جوینی، عبدالملک عبدالله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، تعلیق: زکریا عمیراث، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، 1401 ه، ص 167-168.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.