بی‌قبله‌گی در عرفان حلقه

  • 1397/03/09 - 18:58
روایات زیادی درباره توضیح و تفسیراین آیه وارد شده است، از جمله، در کتاب توحید شیخ صدوق و امالی شیخ مفید.«فلیس له جهةٌ خاصّه حتّى یَشارُ إلیهِ فی تلکَ الجهة، پس برای خدای متعال جهت خاصی وجود ندارد تا با دست به آن جهت اشاره گردد.» یعنی خداوند جهت نداشته و محدود در جهت خاصی نمی‌باشد.

مطلب اجمالی_ محمد علی طاهری سرکرده عرفان حلقه در ادامه مسیر بی‌سوادی و تفسیر به رای آیات و روایات، اعتراف به بی‌قبله‌گی عرفان حلقه می‌کند.
طاهری با بهره گیری از  شعر سهراب سپهری می‌گوید:«کعبه‌ام برلب آب، کعبه‌ام زیر اقاقی‌هاست، کعبه‌ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر، حجرالاسود من روشنی باغچه است. و با درک تن واحده بودن جهان هستی به مقام بی‌قبله‌گی برسیم.»[انسان از منظری دیگر، ص 112] و همین طور از آیه 115 سوره بقره«وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ،[بقره/115] مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روى کنید به سوى خدا روى آورده‏‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.» مفهوم بدون قبله بودن را برداشت می‌کند.
باید گفت: اولاً: مطالب و اصطلاحات مخصوص به یک شاعر که برخواسته از ذوق و طبع شعری اوست، جنبه ذوقی داشته و اهمیت علمی ندارد.ثانیاً:او معنای آیه را درست ترجمه نمی‌کند. در حالی که مراد آیه این است؛ خداوند در همه جا حاضر است و همه جا از آن خداست. همچنین روایات زیادی درباره توضیح و تفسیراین آیه وارد شده است، از جمله، در کتاب توحید شیخ صدوق و امالی شیخ مفید.«فلیس له جهةٌ خاصّه حتّى یَشارُ إلیهِ فی تلکَ الجهة[توحید صدوق، باب التوحید و نفی التشبیه، ص 35] پس برای خدای متعال جهت خاصی وجود ندارد تا با دست به آن جهت اشاره گردد.» یعنی خداوند جهت نداشته و محدود در جهت خاصی نمی‌باشد.

مطلب تفصیلی_ محمد علی طاهری سرکرده عرفان حلقه در ادامه مسیر بی‌سوادی و تفسیر به رای آیات و روایات، اعتراف به بی‌قبله‌گی عرفان حلقه می‌کند.
طاهری با بهره گیری از  شعر سهراب سپهری می‌گوید:«کعبه‌ام برلب آب، کعبه‌ام زیر اقاقی‌هاست، کعبه‌ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر، حجرالاسود من روشنی باغچه است. و با درک تن واحده بودن جهان هستی به مقام بی‌قبله‌گی برسیم.»[1]و همین طور از آیه 115 سوره بقره«وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ،[بقره/115] مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روى کنید به سوى خدا روى آورده‏‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.» مفهوم بدون قبله بودن را برداشت می‌کند.

با توجه به دیدگاه طاهری، چند نکته در اینجا قابل ذکر است.
اولاً: مطالب و اصطلاحات مخصوص به یک شاعر که برخواسته از ذوق و طبع شعری اوست، جنبه ذوقی داشته و اهمیت علمی ندارد.
ثانیاً: طاهری به خاطر رسیدن به مطلوب، آیه قرآن را کامل قرائت نمی‌کند. وفقط به بخشی از آن می‌پردازد.
ثالثا: او معنای آیه را درست ترجمه نمی‌کند. در حالی که مراد آیه این است؛ خداوند در همه جا حاضر است و همه جا از آن خداست.
رابعاً: روایات زیادی درباره توضیح و تفسیراین آیه وارد شده است، از جمله، در کتاب توحید شیخ صدوق و امالی شیخ مفید.«فلیس له جهةٌ خاصّه حتّى یَشارُ إلیهِ فی تلکَ الجهة[2] پس برای خدای متعال جهت خاصی وجود ندارد تا با دست به آن جهت اشاره گردد.» یعنی خداوند جهت نداشته و محدود در جهت خاصی نمی‌باشد.
خامساً: طاهری با تکیه بر کدام تخصص در زمینه علوم قرآن و همین طور روایات، این‌گونه تفسیری را ارائه می‌دهد؟
سادساً: او نمی‌داند که یکی از حکمت‌های روی آوردن به قبله واحد، اتحاد مسلمین درامور عبادی است. و یکی از دلایل مهم تغییر قبله مسلمین، به خاطر کارشکنی اهل کتاب در زمان مسلمین بوده  است.
سابعاً: به نظر می‌رسد در عرفان حلقه برای شانه خالی کردن از اعمال عبادی همچون نماز و همین طور شریعت ستیزی، به چنین برداشت‌های غلط و انحرافی روی می‌آورند.

پی‌نوشت

[1]. طاهری محمد علی، انسان از منظری دیگر،تهران، نشر ندا، ص112.
[2]. توحید صدوق، باب التوحید ونفی التشبیه، ص ۳۵؛ امالی شیخ مفید المجلس الثلاثون ص ۲۵۴.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.