گریه حضرت یوسف در فراق پدر
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابنتیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابنتیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند؛ چنان که او میگوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحهسرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهلسنت در این روز دارند.»[1]
این در حالی است در قرآن کریم داستان و سرگذشت اقوام و یا افرادی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و ناجوانمردانه به قتل و مرگ محکوم شدهاند را به گونهای ترسیم میکند که عواطف مخاطب را تحریک مینماید؛ به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن کریم در مورد زنده به گور کردن دختران و شیوهی ترسیم این جنایت به نحوی صحبت به میان میآورد که این خود نوعی اعلان عزا و مصیبت است: «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ [تکویر/8و9] و آنگاه که از دخترک زنده به گور پرسند، به کدامین گناه کشته شده است.»
همچنین نه تنها حضرت یعقوب (علیه السّلام) در فراق فرزند اشک میریخت، بلکه حضرت یوسف (علیه السّلام) نیز در فراق پدر چنان میسوخت که از شدّت گریهی او در و دیوار زندان با او همناله میگردیدند: «با گریههای حضرت یوسف (علیه السّلام) در زندان، در و دیوار و سقف زندان نیز با او همناله میگردیدند.»[2] و در حدیثی از امام صادق (علیه السّلام) آمده است: «گریه کنندگان بزرگ پنج نفرند: آدم (علیه السّلام) که مدام در فراق بهشت و دوری از آن میگریست؛ یعقوب (علیه السّلام)؛ یوسف (علیه السّلام) که شب و روز در فراق پدر و جدایی از آغوش پر مهرش، تا آنجا اشک ریخت که بقیّه افراد زندان به ستوه آمدند و از او خواستند یا شب گریه کند یا روز، یوسف (علیه السّلام) نیز پذیرفت... .»[3]
پینوشت:
[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «عند ما دخل السّجن، یبکی حتّی تبکی معه جدر البیوت و سقفها و الأبواب.» الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، دار الشعب، القاهرة، ج 9، ص 188.
[3]. «عن أبی عبدالله الصّادق جعفر بن محمّد (علیه السّلام) قال: البکّاءون خمسة: آدم و یعقوب و یوسف و فاطمه بنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علیّ بن الحسین (علیهما السّلام)... .» الأمالی، شیخ صدوق، مؤسسة البعثة، قم، ص 204
افزودن نظر جدید