علم‌ستیزی صوفیه امروزی

  • 1396/11/07 - 10:43
در حالی که بزرگان تمامی ادیان بر علم اندوزی و به کاربستن آن در امور دینی تاکیدات فراوانی دارند، برخی از صوفیه بر علم ستیزی و ترک علم سفارش کرده و بیشتر توجه مریدان را به ریاضت و ذکر گفتن بدون علم توصیه می‌کنند که راهی مخالف سلوک دین اسلام است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- دین اسلام بر اهمیت علم اندوزی و طلب علم و به کاربستن آن سفارشات زیادی کرده است، و این مهم در کلمات گهربار معصومین (علیهم السلام) مکررا یاد‌آور شده است. مثلا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره می‌فرمایند: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم ‏[بحار الانوار، ص 180] به دنبال دانش بروید حتی اگر در چین باشد؛ زيرا فراگيري دانش بر هر مسلماني واجب و لازم است.»
اما متاسفانه برخی از بزرگان فرقه‌های صوفیه قدیم و جدید، علیرغم تاکیدات فراوان بر علم و تاثیر آن بر دینداری، بر طبل علم‌ستیزی و ترک علم کوبیده و مریدان خود را از علم اندوزی نهی می‌کنند. ازجمله صوفیان قدیم که نهی از علم اندوزی کرده است، جنيد بغدادى از مشايخ معروف تصوف است. او معتقد بود كه «خواندن و نوشتن سبب پراكندگى انديشه صوفى است.»[تاریخ تصوف در اسلام، ص 508] از نکات ذکر شده درمیابیم که روش صوفیه مخالف اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بوده و صوفیان می‌خواهند مریدان خود را در جهل نگاه داشته تا نسبت به انحرافات ایشان همیشه ساکت بوده و مطیع محض بزرگان صوفیه باشند.

پی‌نوشت:
مجلسی محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، اسلامیه، تهران، ج 1، ص 180
قاسم غنی، تاریخ تصوف دراسلام، انتشارات زوار، تهران 1388، ص 508

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- اهمیت علم و علم اندوزی بر هیچ‌کس پوشیده نیست و شرایع آسمانی در تایید عقل سلیم، بر این مهم تاکید کرده‌اند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره اهمیت علم و علم اندوزی فرمودند: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم ‏[1] به دنبال دانش بروید حتی اگر در چین باشد؛ زيرا فراگيری دانش بر هر مسلمانی واجب و لازم است.» این حدیث با دو وجهی که در ترجمه آن درنظر گرفته شده یعنی:
الف: دانش را بجویید حتی اگر لازم باشد تا دورترین نقاط عالم سفر کنید. (این معنا فقط حاوی این نکته است که بُعد مسافت و مشقت داشتن علم اندوزی، نباید مانع از علم آموزی شود.)
ب: دانش را بجویید حتی اگر خاستگاه و منشأ تولید آن چین ـ که کشوری مشرک است ـ باشد!
تاکید فراوان بر طلب علم دارند. همچنین امیرمومنان علی (علیه السلام) درباره اهمیت علم اندوزی و تاثیر آن در دین فرمودند: «مردم بدانيد كه كمال دين در طلب علم است و بكار بستن آن، و راستى كه دانش جستن بر شما از طلب مال لازم‏تر است. زيرا مال دنيا ميان شما تقسيم است و براى شما ضمانت شده، دادگرى او را ميان شما قسمت كرده و بزودى وفا كند براى شما بدان. و دانش براى شما نزد اهلش ذخيره است و مأموريد بطلب علم از آنها، بدنبالش برويد و بدانيد كه مال بسيار دين را فاسد كند، دلها را سخت گرداند و علم بسيار توأم با عمل دين را اصلاح كند و وسيله رفتن به بهشت باشد و خرج كردن مال را بكاهد و علم با خرج كردنش بيفزايد و خرج كردن علم اينست كه آن را در ميان حافظان و راويانش منتشر كنى و بدانيد كه همراهى با دانش و پيروى از آن دينى است كه براى خدا با آن ديندارى شود و طاعت آن موجب كسب كردارهاى نيك گردد و بدكرداري‌ها را از ميان ببرد و ذخيره مؤمنان است و مايه سربلندى آنان در زندگى و ياد بخير پس از مردن آنها، راستى علم صاحب فضائل بسياريست...»[2] با تاکیداتی که برزگان دین اسلام بر اهمیت علم و علم اندوزی و تاثیر آن بر دین و دینداری مطرح می‌کنند، جای هیچ شک و شبهه‌ای درباره طلب علم باقی نمی‌ماند. اما متاسفانه بزرگان فرقه‌های صوفیه قدیم و جدید، بر طبل علم‌ستیزی و ترک علم کوبیده و مریدان خود را از علم اندوزی نهی می‌کنند. ازجمله صوفیان قدیم که نهی از علم اندوزی کرده است، جنيد بغدادى از مشايخ معروف تصوف است. او معتقد بود كه «خواندن و نوشتن سبب پراكندگى انديشه صوفى است.»[3] و یکی از مشایخ امروزی فرقه گنابادیه معتقد است: «دین این نیست که ما کتاب بخوانیم و چیزی یاد بگیریم.»[4] براستی دلیل اینکه سران صوفیه در صدد هستند تا مریدان خود را نسبت به علوم اسلامی جاهل نگاه دارند، چیست؟
عقایدی که افرادی همچون شیخ المشایخ فرقه گنابادیه بیان می‌کنند را یکی از علمای قرن ششم در کتاب "تبصره العوام" بدین نحوه توضیح داده است: «اين فرقه‌ها (صوفیه) می‌گويند اعتباری به نظر و استدلال نیست و مُمارست علوم و درس و نظر در كتب علمی حرام است و شناخت حضرت حق به مجاهده و تلقين شيخ حاصل می‌شود. همچنین می‌گويند سعادت اخروى را بوسیله مجاهده و رياضت نفس می‌توان به دست آورد و اعتباری به علوم نیست و نیز می‌گويند انبيا و اولياء كمال خود را بوسیله مجاهده و رياضت و زهد کسب کرده‌اند و اين قول دلیل صريحی ‌است بر اکتسابی بودن نبوت. اينان قومى باشند که خرقه می‌دهند و مريدان را به خلوت می‌نشانند و ايشان را از علوم دين هيچ بهره‌ای نیست و از واجبات وضو و نماز و غسل عده‌ای استفاده می‌کنند و تدليس می‌نمايند و اهل بيت (علیهم السلام) و علماء را دشمن می‌دانند.»[5]

با این توصیفات می‌بینیم که صوفیه راهی مخالف راه ائمه معصومین (علیهم السلام) که سفارش به علم و علم آموزی است را در پیش گرفته و بیشتر از سخن اولیای دین، به سخن مشایخ خود گوش فرا می‌دهند.

پی‎نوشت:
[1]. مجلسی محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، اسلامیه، تهران، ج 1، ص 180
[2]. حرانی ابن شعبه، تحف العقول، ترجمه كمره‏اى، کتابچی، تهران، 1374، ص 196
[3]. قاسم غنی، تاریخ تصوف دراسلام، انتشارات زوار، تهران 1388، ص 508
[4]. مردانی یوسف، سخنرانی 27 بهمن 1394
[5]. سید مرتضی ابن حسنی داعی رازی، تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام، اساطیر، تهران، 1364، چاپ دوم، تصحیح اقبال آشتیانی عباس، ص 132

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.