صفی علیشاه و سخنی در رد خود!

  • 1396/11/01 - 12:22
صفی علیشاه مشایخی را که بر سر جانشینی قطبی دچار نزاع و اختلاف می‌شوند و همدیگر را انکار می‌کنند، را مذمت کرده و آن‌ها را از درجه ارشاد ساقط می‌داند. این در حالی است که خود صفی علیشاه بر سر جانشینی رحمت علیشاه با مشایخ دیگر به‌نزاع پرداخت و حتی سعادت علیشاه را زندیق جاهل خواند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فرقه‌های نعمت اللهیه انتخاب قطب از پرحاشیه‌ترین مسائل در این فرق است و نزاع‌هایی هم بین مشایخ این فرقه‌ها دراین‌باره رخ داده است. صفی علیشاه از اختلاف مشایخ بر سر این مطلب اظهار تعجب کرده و معتقد است که اگر مشایخ دراین‌باره به ابطال و انکار یکدیگر بپردازند در واقع خود را ابطال و انکار کرده‌اند و از رتبه ارشاد خارج شده‌اند. [اسرارالمعارف ص 29] این در حالی است که خود صفی علیشاه با مشایخ دیگر دچار نزاع و اختلاف بر سر جانشینی رحمت علیشاه شد. او که در ابتدا با سعادت علیشاه بیعت کرد، بعد از مدتی از او جدا شد و او را زندیق جاهل خواند و مرید منور علیشاه گردید. اما به او هم خیانت کرد و منور علیشاه را باطل خواند و خود را قطب برحق معرفی کرد. در واقع سخن ابتدایی صفی علیشاه در حق خود او ثابت است، چراکه او مسبب این‌چنین اختلاف و نزاعی است.

پی‌نوشت:
صفی علیشاه، محمدحسن، اسرارالمعارف و میزان المعرفه، نشر اقبال، تهران، 1360، ص 29

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که در فرقه‌های نعمت اللهیه قطب از جایگاه ویژه و خاصی برخوردار است، انتخاب جانشین قطب نیز که بر عهده قطب است از پرحاشیه‌ترین مسائل در این فرقه‌ها بوده است. چندین بار مشایخ این فرقه‌ها بر سر جانشینی اقطاب دچار نزاع و اختلاف شده‌اند. ازجمله کسانی که از نزاع‌ها و اختلافات مشایخ بر سر جانشینی اقطاب انتقاد کرده، صفی علیشاه است که در کتاب خود می‌نویسد: «اگر در بین مشایخی که مجاز در ارشاد هستند، در انتخاب فرد اکمل اختلاف و نزاع شود جای تأمل است و دلیلش این است که هیچ‌یک را کمالی نیست از آنکه اگر مابین هزار نفر ناقص یک نفر کامل باشد مشاجره نشود و آن‌یک نفر رفع مغایرت از همه کند. اختلاف هم به تفاوت است؛ اگر فقط اختلاف به مرتبه باشد که ابطال و انکار هم کنند و در این باب مُصِر باشند، همه سعی در بطلان خود کرده‌اند و بالمَره از رتبه ارشاد خارج‌اند. خداوند متعال نیز سررشته چنین مطلب مهمی را به دست جهال بی‌تمییز و اشخاص بی‌تربیت و بی‌پرهیز که از دریای کمال مردان طریقت، قطره‌ای به آن‌ها ترشح نشده، نخواهد داد. [1]
در حالی صفی علیشاه از اختلافات مابین مشایخ، در انتخاب قطب انتقاد کرده است که نزاع و درگیری او با دو تن از مشایخ فرقه نعمت اللهیه ازجمله مشهورترین اختلافاتی است که بر سر جانشینی قطب، در این فرقه ایجاد شده است. صفی علیشاه با محمدکاظم تنباکوفروش معروف به سعادت علیشاه و با منور علیشاه بر سر جانشینی رحمت علیشاه دچار اختلاف و نزاع شد، که در ابتدا با محمدکاظم اصفهانی بیعت کرد و مدت‌ها مُرید او بود ولی بعد از برآورده نشدن انتظاراتش، دست بیعت به منور علیشاه می‌دهد و محمدکاظم تنباکوفروش اصفهانی را با بدترین تعابیر و کلمات مورد هجمه خود قرار می‌دهد و او را زندیق جاهل خوانده و منور علیشاه را پیر فاضل قلمداد می‌کند و دراین‌باره اشعاری می‌سراید:
احولانی را که دارند آن گله
سرکشی از امر قطب سلسله
زابلهی دانند حق گوساله را
نی پیمبر نوح هفت‌صد ساله را
نزد ایشان پیر فاضل مرتد است
وانگهی زندیق جاهل ارشد است
هشته عم ارشد پرمایه را
خوانده بابا همه همسایه را
از منور شاه فاضل سرکش‌اند
لیک با بوجهل جاهل دلخوشند [2]

صفی علیشاه بارها از منور علیشاه دفاع کرد و در راه اثبات حقانیت او در برابر سعادت علیشاه تلاش فراوانی نمود. وی وقتی به‌عنوان شیخ مجاز برای دستگیری و بیعت گرفتن از مریدان از طرف منور علیشاه به تهران رفت، مریدانی زیادی پیدا کرد که شیفته و شیدای او بودند لذا از این موقعیت استفاده کرده و ادعای قطبیت می‌کند! حتی گفته شده بین صفی علیشاه و منور علیشاه در تهران بر سر ادعای قطبیت صفی علیشاه نزاع شدیدی درگرفت [3] ولی صفی علیشاه به خاطر موقعیتی که در تهران پیدا کرده بود حاضر نشد بار دیگر زیر بار مریدی قطب سابق خود یعنی منور علیشاه برود.
درنتیجه باید گفت، سخنی که در ابتدا از صفی علیشاه نقل شد، مبنی بر اینکه مشایخی که بر سر قطبیت نزاع می‌کنند و همدیگر را باطل می‌خوانند درواقع خود را باطل کرده‌اند و از رتبه ارشاد خارج‌اند، در حق خود صفی علیشاه صادق است، چون درگیری و نزاع او با سعادت علیشاه که او را زندیق خوانده و یا خیانت او به منور علیشاه، خود جنجال و اختلافی بزرگ است که توسط صفی علیشاه ایجاد شده است.

پی‌نوشت:
[1]. صفی علیشاه، محمدحسن، اسرارالمعارف و میزان المعرفه، نشر اقبال، تهران، 1360، ص 29
[2]. کیوان، سمیعی، دو رساله در تاریخ جدید تصوف ایران، نشر پاژنگ، 1370، ص 61-62
[3]. مهدی، بامداد، شرح‌حال رجال ایران، ناشر زوار، 1347 ه‌ش، ص ۳۴۰

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.