لسان الغیب سکندر ستا

  • 1396/10/05 - 20:34
حافظ شیرازی، ملقّب به لسان الغیب، که حقاً از نقاط اوج عرفان و ادب ایرانی است، در اشعار خود، مکرراً اسکندر مقدونی را ستایش کرده و او را ذوالقرنین می‌‌نامد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حافظ شیرازی، ملقّب به لسان الغیب، که حقاً از نقاط اوج عرفان و ادب ایرانی است، در اشعار خود، مکرراً اسکندر مقدونی را ستایش کرده و او را ذوالقرنین می‌‌نامد.

از جمله در یکی از قصائد چنین می‌گوید: «سِکَندری که مُـقیمِ حَریمِ او چون خِضر، ز فیضِ خاکِ دَرَش عُمرِ جاودان گیرد».[1] توضیح اینکه در روایات اسلامی، خضر و ذوالقرنین، در جستجوی آب حیات، یار و همرهِ یکدیگر بودند. که در این گفتار، خواجه حافظ، به همراهیِ اسکندر و خضر با یکدیگر اشاره می‌کند که نشان می‌دهد ایشان، اسکندر را همان ذوالقرنین می‌دانست. مشابه همین بیت را در گفتاری دیگر می‌خوانیم: «خیالِ آبِ خضر بَست و جام اسکندر، به جرعه نوشیِ سلطان، ابوالفَوارِس شد».[2] ایضاً در ادامه، مُلکِ اسکندر را نماد و مظهرِ قدرت ناسوتی می‌خواند و می‌گوید: «نه عُمر خِضر بِمانَد نه مُـلکِ اسکندر، نِزاع بَر سَر دَنیِّ دون مَکُن دَرویش».[3]

پی‌نوشت:
[1]. دیوان حافظ، قصائد، قصیدهٔ شماره 3، در مدح شیخ ابواسحاق.
[2]. دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره 167.
[3]. دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره 290.

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

کانال تلگرامی نقد و بررسی زرتشت و باستانگرایی، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.