بخشنده‌تر از خداوند متعال

  • 1396/09/20 - 20:09
یکی از کارهایی که حنابله درباره علمای خود انجام داده‌اند، غلو نسبت به آن‌ها می‌باشد، که با این داستان‌های دروغین قصد بزرگ نمودن پیشوایان خود را دارند؛ اما شیعیان که روایات فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) که صحیح بوده و بزرگان فرقه‌های مختلف اسلامی نقل نموده‌اند را بیان می‌کنند، به غلو متهم می‌شوند.

یکی از کارهایی که حنابله در کتب خود درباره پیشوایان و علمای خود انجام داده‌اند، غلو نسبت به آن‌ها می‌باشد، که با این داستان‌های ساختگی و دروغین قصد بزرگ نمودن پیشوایان خود را دارند؛ اما شیعیان که روایات فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) که صحیح بوده و بزرگان فرقه‌های مختلف اسلامی نقل نموده‌اند را بیان می‌کنند، به غلو متهم می‌شوند.

حنابله در مورد یکی از بزرگان خود، ابوالحسن علی بن موفق که در سال 265 هجری قمری در بغداد از دنیا رفته است، با نقل خواب‌های دروغ و انتشار آن در میان مردم به غلو پرداخته‌اند که در این مقاله به دو نمونه از غلو آنان در مورد علی بن موفق اشاره می‌نماییم:
- علی بن موفق پس از این که شصت بار به حج رفت، خطاب به خداوند گفت: خدایا! اگر به خاطر ترس از جهنم، تو را عبادت می‌کنم، مرا در آتش جهنم عذابم بکن. اگر به خاطر طمع نسبت به بهشت، تو را عبادت می‌کنم، مرا از بهشت محروم کن. خدایا! تو می‌دانی که من به خاطر دوست داشتن و علاقه نسبت به دیدار روی تو، تو را می‌پرستم. پس اجازه بده یک بار به روی تو نگاه کنم و پس از آن هر بلایی ی‌خواهی بر سرم بیاور.[1] آری سخنان گهربار و ارزشمند حضرت علی و حضرت شعیب (علیهما السّلام)[2] را بدون اشاره به اصل و منبع سخن، به نام علمای خودشان ثبت می‌کنند!
- علی بن موفق می‌گوید: بیش از پنجاه بار به حج رفتم و ثواب آن‌ها را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابوبکر، عمر، عثمان، حضرت علی و پدر و مادرم تقدیم کردم. یک حج باقی مانده بود. به حجاج خانه خدا که در عرفات جمع شده بودند و مشغول راز و نیاز با خدا بودند، نگاه کردم و خطاب به خداوند گفتم: خدایا! اگر در میان این جمعیت کسی وجود دارد که حج او مقبول نیست ثواب این حج را نیز به او تقدیم می‌کنم. علی بن موفق می‌گوید: آن شب در مزدلفه ماندم. خداوند را در خواب دیدم. خداوند فرمود: ای علی بن موفق! آیا از من هم بخشنده‌تری؟ تمامی کسانی که در عرفات بودند و چندین برابر آنان را بخشیدم و شفاعت تک تک آنان درباره خانواده، نزدیکان و همسایگانشان را پذیرفتم. من اهل تقوی و مغفرت هستم.[3]

پی‌نوشت:

[1]. «أنّه حجّ ستّین سنة و قال: اللهم إن کنت تعلم أنّی أعبدک خوفا من نارک، فعذبنی بها و إن کنت تعلم أنّی أعبدک طمعا فی جنّتک، فاحرمنیها و إن کنت تعلم أنّی أعبدک حبّا منّی لک و شوقا إلی وجهک الکریم، فأبحنیه مرّة واضع بی ما شئت... .» تاریخ بغداد أو مدینة السلام، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 12، ص 112.
[2]. و قال (علیه السّلام): ما عبدتک طمعا فی جنتک و لا خوفا من نارک ولکن وجدتک أهلا للعبادة، فعبدتک.» عوالی اللئالی، ابی جمهور احسائی، مطبعة سیدالشهداء، قم، ج 1، ص 404.
[3]. «قال علی بن موفق: حججت نیّفا و خمسین حجّة، فجعلت ثوابها للنّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) و لأبی‌بکر و عمر و عثمان و علیّ و لأبویّ و بقیت حجّة، فنظرت إلی أهل الموقف بعرفات و ضجیج أصواتهم، فقلت: اللهم! إن کان فی هؤلاء أحد لم تقبل حجّته... .» حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ابونعیم اصفهانی، دارالفکر، بیروت، ج 10، ص 312.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.