دیدگاه ابوبکر درباره‌ی سرپرست شدن مفضول

  • 1396/09/02 - 11:12
اهل سنت معتقدند که مفضول میتواند بر فاضل مقدم باشد و با این دیدگاه که نظر شخص ابوبکر هم بود به خلافت او صحه گذاشتند چرا که مفضول از نظر فضل و کمالات از فاضل قطعاً پایین تر میباشد و ابوبکر هم از هر لحاظ از حضرت علی(علیه السلام) پایین تر بود و اصلاً قابل قیاس نبود اما چه میشود کرد که حبّ و هوس ریاست چه کارهایی را برای انسان رقم نمیزند

....

مفضول کسی را گویند که در فضل از دیگری پایین‌تر باسد، لذا حلبی یکی از بزرگان اهل سنت در کتاب خود این گونه نوشته است: ابوبکر بر این باور بود که شخص مفضول می‌تواند ولیّ کسی که از او افضل است باشد و همین نزد اهل سنت حق و صحیح است، زیرا چه بسا قدرت او در قیام به مصالح دین بیش از فرد افضل باشد و وی به تدبیر امور و آنچه به حال رعیت سر و سامان می‌دهد آگاه‌تر باشد.[1] او همین سخن را در جواب پرسش که چرا ابوبکر و عمر بن خطاب و ابوعبیده جراح در خلافت، بر خود ترجیح داد و گفت: «بایعوا ایّ الرجلین ان شئتم[2] با هر کدام از این دو نفر که میخواهید بیعت کنید». مطرح کرده است.
باقّلانی یکی دیگر از بزرگان اهل سنت در جواب از این سئوال که چرا ابوبکر گفت: «ولیّتکم و لست بخیرکم یعنی من سرپرست شما شدم ولی بهترین شما نیستم» در کتاب خود نوشته است: ممکن است وی بر این باور بوده که در میان امت کسی هست که افضل از او می‌باشد، لکن امت، یک صدا بر خلافت او نظر دادند و امت با نظر او اصلاح می‌شد، تا به امت بفهماند که امامت مفضول به خاطر وجود مانع در نصب فاضل برای امامت جایز است و از این رو به انصار و دیگران گفت: «قد رضیت لکم احد هذین الرجلین فبایعوا احدهما: عمر بن الخطاب و اباعبیده الجرّاح یعنی من به یکی از این دو مرد برای حکومت بر شما راضی شدم و با هر کدام خواستید بیعت کنید یکی عمر بن خطاب و دیگری ابوعبیده جرّاح» و ابوبکر می‌دانست که ابو عبیده به لحاظ فضیلت، پایین‌تر از او و عثمان و علی است، لکن بر این باور بود که مردم بر او وحدت کلمه پیدا کرده‌اند و فتنه با نظر او از بین می‌رود و این از مواردی است که آنها جوابی برایش ندارند».[3]
اما اعتقاد و باور ما شیعیان بر این است که خلافت، ولایتی الهی مانند نبوّت است، اگر چه تشریع وحی الهی مخصوص پیامبر است، و کار خلیفه چنذ چیز است: تبلیغ و بیان، تفصیل مجمل و تفسیر و معظلات، و تطبیق دادن بر مصادیق و جزئیات، و طبق حدیث پیامبر که حضرت علی(علیه السلام) را با آن به مردم شناسانید که فرمودند: «انّ فیکم من یقاتل علی تاویل القرآن کما قاتلت علی تنزیله[4] در میان شما کسی است که به خاطر تاویل قرآن می‌جنگد همانطور که من به خاطر تنزیل آن جنگیدم». پس هر یک از نصب پیامبر و خلیفه، لطفی از جانب خداست و این لطف که به معنای نزدیک کردن بندگان به طاعت و دور ساختن آنها از معصیت است بر او واجب می‌باشد و برای همین آنها را خلق کرد و به عبادت و بندگی خود فرا خواند و آنچه نمی‌دانستند به آنها آموخت. فلذا انسان‌ها را مانند حیوانات رها نکرد بلکه آفرید تا او را بشناسد آن هم به توسط فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌های آسمانی و بعد با تعیین خلیفه و جانشین مردم را مشمول لطف و رحمت خود قرار داد چرا که معقول نبود آنها را بدون سرپرست رها کند. از این رو کسی را خلیفه قرار داد تا احکام دین رسولش را با تبیین و تشریح تکمیل و شبهات کافران و مخالقان را با برهانش زایل کند و امت پیامبر را به سوی اصلاح سوق دهد.

پی‌نوشت:

[1]. سیره النبویه، حلبی، المکتبه الاسلامیه، بیروت، لبنان، ج3 ص358.
[2]. مسند، احمد بن حنبل، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص56.
[3]. التمهید، باقّلانی، دار الفکر العربی، بیروت، لبنان، ص195.
[4]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص132 حدیث4621.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.