تعالیم نظری عرفان حلقه؛ دوآلیسم توحیدی؟!
یکی از مبانی نظری که حلقه حول آن شکل گرفته است مجازی دانستن جهان هستی است. حلقه بر آن است که آنچه از حرکت ممکنات ناشی میشود مجازی است. «جهان هستی از حرکت آفریده شده است ازاینرو جلوههای گوناگون آن نیز ناشی از حرکت بوده و چون هر جلوهای که ناشی از حرکت باشد مجازی است. بنابراین جهان هستی، وجود خارجی ندارد و تصویری مجازی از حقیقت دیگری بوده و در اصل از آگاهی آفریده شده است.»(طاهری، عرفان کیهانی، ص 62) اولین سؤالی که در مقابل این سخن به ذهن متبادر میگردد این است که بر چه مبنایی آنچه از حرکت آفریده شده است مجازی است؟ و آیا اصل حرکت مجازی است؟ که این مسئله خود نهایتاً به انکار جهان خارج میانجامد به عبارتی معلول، ظهور و مظهر علت است آیا میتوان از علت حقیقی، معلولی مجازی صادر شود؟ درحالی که اساساً فعل غیر حکیمانه(مجازی) از فاعل حکیم علی الاطلاق قابل فرض نیست. با این نگاه یا باید اصالت را به ماده بدهیم یا به عالم معنا این نگاه دوآلیستی و ثنویتگرایانه به عالم و انسان، اساساً در همهی ابعاد فکری حلقه رسوخ نموده و علیرغم ظاهری که از وحدت دم میزند نوعی دوگرایی افراطی در همهی ساحات فکری حلقه به چشم میخورد.(اسماعیل منصوری، نقدی بر عرفان حلقه، 16)
افزودن نظر جدید