زن فاسق و بوسه بر حضرت مسيح!

  • 1396/03/17 - 12:47
حرمت ارتباط زن و مرد نامحرم، توسط انبياء الهی به مردم ابلاغ‌شده است، در اناجيل داستانی آمده است كه مسيح (عليه‌السلام) نه‌تنها مرتكب اين گناه بزرگ می‌شود، بلكه برای آن توجيه تراشی هم می‌کند! و اين خرافات اناجيل قطعاً جسارت به مسيح (عليه‌السلام) است.

ارتباط زن و مرد نامحرم يكی از مسائل جدی در اديان ابراهيمی به شمار می‌رود، عيسی (عليه‌السلام) به شاگردان خود گفته است: «هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، همان‌دم در دل خود با او زنا کرده است.» [ترجمه قديم انجیل متی 5: 28 – 29.] اما در انجيل لوقا داستانی شرم‌آور برای آن حضرت ساخته‌اند كه در شأن و مقام آن بزرگوار نيست، زن گناهكاری نزد مسيح می‌رود: «... و شروع کرد به شستن پاهای او به اشک خود و خشکانیدن آن‌ها به موی سرخود و پاهای وی را بوسیده آن‌ها را به عطر تدهین کرد.» [ترجمه قديم انجیل لوقا 7: 36 – 39] انجيل متی برای توجيه اين اهانت، می‌گوید مسيح پاسخ اعتراض شاگردش را چنين داده است: «ای شمعون... به خانه تو آمدم آب به جهت پاهای من نیاوردی، ولی این زن پاهای مرا به اشک‌ها شست و به موهای سر خود آن‌ها را خشک کرد. مرا نبوسیدی، لیکن این زن از وقتی‌که داخل شدم از بوسیدن پاهای من بازنایستاد...» [ترجمه قديم انجیل لوقا 7: 39 – 48] چه لزومی دارد كه يك پيامبر الهی، برای پذيرش توبه يك زن بيگانه، از نوازش و ملاطفت‌ها و بوسه‌های او، آن‌چنان شادمان و راضی شود كه يك زن گناهكار را به شاگرد و جانشين خود ترجيح دهد؟!

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب _ يكی از وظايف انبيای الهی اين است كه با رفتار مناسب خود، راه هدايت را به مردم نشان دهند، ارتباط زن و مرد نامحرم يكی از مسائل جدی در اديان ابراهيمی به شمار می‌رود و انبياء الهی هم با گفتار و رفتار خود، درباره زنان نامحرم هشدار داده‌اند، مثلاً در انجيل متی، عيسی(عليه‌السلام) به شاگردان خود چنين گفته است: «لیکن من به شما می گویم، هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، همان‌دم در دل خود با او زنا کرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آنکه تمام بدنت در جهنّم افکنده شود.»[1] در منابع اسلامی هم روايتی زيبا از زبان آن حضرت آمده است، امام صادق (علیه‌السلام) مى ‏فرمايند: «پيوسته حضرت مسيح‏ (علیه‌السلام) به يارانش مى‏ فرمود بپرهيزيد از نگاه‏ كردن (به نامحرم)، چراکه نگاه در دل نگاه‌کننده [بذر شهوت‏] مى‏‌كارد.»[2] اما متأسفانه در انجيل لوقا داستانی شرم‌آور برای حضرت مسيح (عليه‌السلام) ساخته‌اند كه در شأن و مقام آن بزرگوار نيست: «و یکی از فریسیان از او وعده خواست که با او غذا خورَد... ناگاه زنی که در آن شهر گناهکار بود، چون شنید که در خانه فریسی به غذا نشسته است، شیشه‌ای از عطر آورده، در پشت سر او نزد پاهایش گریان بایستاد و شروع کرد به شستن پاهای او به اشک خود و خشکانیدن آن‌ها به موی سرخود و پاهای وی را بوسیده آن‌ها را به عطر تدهین کرد.»[3]

لزومی ندارد كه مسيح (عليه‌السلام) نسبت به اظهار محبت‌های يك زن بيگانه، تسليم شود و به او اجازه دهد تا پايش را با اشك و دست و موهای خود نوازش كند! جالب است كه انجيل متی برای توجيه اين اهانت، در ادامه داستان علت اين كار را از زبان مسيح (عليه‌السلام) بيان كرده كه در پاسخ به اعتراض همراهانش گفته است: «چون فریسی‌ای که از او وعده خواسته بود این را بدید، با خود می‌گفت که این شخص اگر نبی بودی هرآینه دانستی که این کدام و چگونه زن است که او را لمس می‌کند، زیرا گناهکاری است. عیسی جواب داده به وی گفت: ای شمعون چیزی دارم که به تو گویم... به خانه تو آمدم آب به جهت پاهای من نیاوردی، ولی این زن پاهای مرا به اشک‌ها شست و به موهای سرِ خود آن‌ها را خشک کرد. مرا نبوسیدی، لیکن این زن از وقتی‌که داخل شدم از بوسیدن پاهای من بازنایستاد. سر مرا به روغن مسح نکردی، لیکن او پاهای مرا به عطر تدهین کرد.»[4]

ممكن است كسی بگويد: تماس مسيح با آن زن، بوسه و تماس شهوت‌آلود نبوده و تنها از روی محبت بوده است! اما چه لزومی دارد كه يك پيامبر الهی، صرفاً برای پذيرش توبه يك شخص از نوازش و ملاطفت‌ها و بوسه‌های يك زن بيگانه آن‌چنان شادمان و راضی شود كه او را با بهترين شاگرد خود (شمعون) مقايسه كند و حتی آن زن را به شاگرد و جانشين خود ترجيح دهد؟! درحالی‌که ندامت و اظهار پشيمانی آن زن نسبت به گناهان گذشته كفايت می‌کرد و نيازی به این‌همه ابراز علاقه نبود! آيا اين عمل مسيح سرمشق مناسبی برای شاگردان و پيروان او هست؟! ضمناً، در همين بخش، يك فريسی، تماس با زن بيگانه را گناه می‌داند: «این شخص اگر نبی بودی هرآینه دانستی که این کدام و چگونه زن است که او را لمس می‌کند، زیرا گناهکاری است» علاوه بر اين، پولس هم در نامه‌ای به قرنتيان از تماس زن و مرد، نهی كرده است: «امّا درباره آنچه به من نوشته بودید، مرد را نیکو آن است که زن را لمس نکند.»[5] بنابراين اين داستان‌سرایی كتاب مسيحيان، نه با مبانی عقلی سازگار است و نه با دستورات كتاب مسيحيان.

پی‌نوشت:

[1]. ترجمه قديم انجیل متی 5: 28 – 29.
[2]. منابع فقه شيعه، بروجردى، انتشارات فرهنگ سبز، تهران، 1386 ق‏، ج‏25، ص: 595.
[3]. ترجمه قديم انجیل لوقا 7: 36 – 39.
[4]. همان 7: 39 – 47.
[5]. همان، اول قرنتیان 7: 1.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.