عرفان‌های کاذب و انسان کامل

  • 1395/12/14 - 08:55

مدعیان دروغین با وجود سوء استفاده از واژه انسان کامل، از تفکرات التقاطی برای هدایت مریدان خود استفاده می‌کنند و همین موضوع باعث به وجود آمدن بدعت‌های فراوانی در عرفان‌های کاذب شده است. این افراد باتوجه به ویژگی‌های منحصر به فرد انسان کامل، افراد زیادی را به نام دین به گمراهی کشانده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بدون شک هر آموزه‌ای که تاثیر مثبت بر افراد داشته باشد و باعث جذب آن‌ها شود مورد جلب توجه و سوء استفاده مدعیان دروغین قرار خواهد گرفت. مدعیان دروغین برای رسیدن به منافع دنیوی و نفسانی خویش از هر وسیله‌ای برای سرکیسه کردن مریدان استفاده می‌کنند. بی‌شک آموزه انسان کامل، یکی از عناصر فوق العاده مؤثر بر فرد و جامعه بوده و از همین رو، دنیاپرستان از آن به عنوان وسیله‌ای برای فریب دیگران استفاده نموده‌اند.
مدعیان دروغین با معرفی خود به عنوان انسان کامل درصدد اغفال اقشار مختلف هستند. آن‌چه که باعث شده مدعیان دروغین خود را انسان کامل بدانند ویژگی‌های منحصر به فرد انسان کامل است که در این‌جا به چند نمونه از آن اشاره خواهیم کرد:
«انسان کامل، آن است که با او اتصال اول به آخر و مراتب عالم باطن و ظاهر کامل می‌گردد
انسان کامل، رسالتش هدایت است و ظاهرکننده سرّ حق و جاذب و هادی خلائق است
انسان کامل، آن است که با نظر به او می‌توان به حق معرفت پیدا کرد
انسان کامل، مرکز رفت و آمد ملائکه و چشم سار حکمت است
انسان کامل، آن است که هم صحبتی با آن‌ها نزدیکی با خدا و دوری از آن‌ها دوری از حق است
انسان کامل، با اسماء الهی که خدا به وی آموخته در عالم تصرف می‌کند
انسان کامل، حامل نور هدایت و محرم اسرار حق است
انسان کامل، تصرف در کائنات، عقل مستفاد و واسطه فیض است.»[1]
حاصل این که خداوند متعال با خلق انسان کامل درهای هدایت را به سوی بندگانش می‌گشاید و همین ویژگی‌ها باعث سوء‌استفاده مدعیان دروغین و عرفان‌های کاذب از واژه انسان کامل برای سرکرده‌های خود شده‌اند زیرا مدعیان دروغین برای بزرگ جلوه دادن خود از هیچ کاری چشم پوشی نمی‌کنند.
نکته جالب مدعیان دروغین در بحث انسان کامل، ارائه تفکرات التقاطی به مریدان و پیروان خود است. خوش‌بختانه همین موضوع باعث اثبات بطلان آن‌ها می‌شود. «التقاط در لغت به معنای برچیدن و از زمین برداشتن است، و تفکر التقاطی اصطلاحی است که به نحوه‌ای خاص از اندیشیدن اطلاق می‌شود. اهل اندیشه و نظر این سخن را که هر اندیشمندی شایسته است در حوزه تخصّصی خویش به اظهار نظر بپردازد می‌ستایند و معتقدند آن‌جا که مباحث رنگ تخصّصی به خود می‌گیرد باید از کارشناسان هر فن نظرخواهی کرد. ولی گاه در مقام عمل کسانی یافت می‌شوند که بدون توجّه به قاعده عقلانی فوق، در زمینه‌های گوناگون که قطعاً همگی آن‌ها در حوزه تخصّص ایشان نیست، به اظهار نظر می‌پردازند... . مجموعه‌ای از نظریات که از گرایش‌های متفاوت و گاه متناقض برگرفته شده، در کنار هم گرد آمده است و چون بنیان‌ها و زیرساخت‌های این گرایش‌ها و نظریات، ناهم‌گون و یا در مقابل هم‌اند به عنوان نمونه، برخی برخاسته از مکاتب انسان محور یا اومانیسم می‌باشند، و برخی دیگر برخاسته از مکاتب خدامحور، برخی برگرفته از گرایش مبتنی بر اصالت فرد و برخی برگرفته از گرایش‌های مبتنی بر اصالت جمع، پاره‌ای برآمده از لیبرالیسم و سکولاریسم، و پاره‌ای دیگر مبتنی بر دین محوری هستند، دارندگان تفکّر التقاطی بعضاً به ورطه پلورالیسم و نظریّه همه صدقی ادیان و اندیشه‌ها در افتاده‌اند.»[2]
متاسفانه التقاطی بودن تفکرات مدعیان دروغینی که ادعای انسان کامل بودن دارند، باعث ایجاد بدعت‌های می‌شود که نتیجه اجتهاد به رأی و برداشت التقاطی از منابع دینی است زیرا این تفسیر به رای‌ها دخالت دادن پیشینه‌های ذهنی و نظریات از پیش پذیرفته شده، در برداشت از دین است که مدعیان دروغین به نام دین به مریدان خود ارائه می‌کنند.

پی‌نوشت:

[1]. برگرفته از انسان کامل در عرفان و نهج البلاغه، مطهری خواه ذبیح، مشخصات نشر: قم، دار النشر اسلام 1377، ص2.
[2]. برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ج 4، ص126.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.