نگاهی به فرقه t.s.m در ایران

  • 1395/10/01 - 18:53
دیدگاه‌های اومانیستی فرقه‌ی t.s.m (تی.اس.ام) به گونه‌ای است که اعتقادی به مبدأ و خالق و حکمت خلقتی که در آموزه‌های ادیان آسمانی به‌ویژه اسلام مطرح است وجود ندارد و معتقد است که خداوند در درون افراد بوده و خدا همان عشق است؛ همچنین این فرقه به تناسخ ارواح اعتقاد داشته و عبادت به سبک خود را گذرگاهی به سوی نور می‌داند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله فرقه‌هایی که با هدایت مستقیم سرویس‌های سیا و موساد و اتاق فکر صهیونیستی فعالیت می‌کند فرقه t.s.m است. این فرقه یکی از گروهای فعال و انحرافی است که با جذب عده‌ای از افراد غافل در کشورمان و خارج از کشور فعالیت می‌کند. مدیتیشن در لغت به معنی تفکر و عبادت است و در عرفان‌های هندی و غربی، آن را راه عبادت دانسته و پیروان را ملزم به پیمودن به آن می‌دانند. به همین جهت t.s.m که معنای آن فن خوداندیشی و مراقبه است به نوعی در بر دارنده‌ی تفکر اومانیستی و القای خود خدایی است و مانند تفکرات آیین کابالایی راه رسیدن به خدا را تنها از طریق تفکر درونی و رسیدن به خدایی که در وجود انسان می‌باشد می‌داند. نماینده‌ی این فرقه در ایران خانمی به نام ن . غ می‌باشد که به لحاظ روحی وضعیت نابسامانی داشته است. او در گذشته مدتی عضو فرقه امریکایی اکنکار و مدتی عضو گروه انحرافی رام الله بوده است. این فرد، آموزش‌های t.s.m را در امریکا و نزد استاد و رهبر اصلی این فرقه گذرانده است. مرکزیت این فرقه در امریکا بوده و با توجه به دشمنی امریکا با انقلاب اسلامی ایران شکل‌گیری و هدایت مرکزی t.s.m از داخل امریکا امری مهم است، چرا که از طریق ارتباط مجازی به راحتی توانسته عده‌ای را به انحراف بکشاند و برعلیه نظام مقدس فعالیت کند.
رهبر این فرقه‌ی انحرافی در جهان نیز شخصی به نام جمشید‌رضا حاجی اشرفی می‌باشد که ایرانی‌الاصل بوده و در سال ۱۳۷۰ این فرقه‌ی انحرافی را پایه‌گذاری کرده است. می‌توان گفت که t.s.m در حقیقت دنباله t.m یا (مراقبه‌ی متعالی) می‌باشد. t.m در سال ۱۹۵۷ در هندوستان توسط شخصی به نام ماهاریشی ماهاش یوگی پایه‌گذاری شد. اوج و رونق کار این فرقه از سال ۱۹۵۹ بود که در امریکا به تبلیغ فعالیت‌های خود پرداخت. این شخص در اوایل سال ۲۰۰۸ در خانه‌ی خودش در هلند از دنیا رفت[1] و نام خود را در ردیف افرادی که مروج معنویت سکولار و مدرن بودند قرار داد. رهبر t.s.m با هدایت و چراغ سبز اتاق فکر صهیونیستی تصمیم به تغییراتی در فرقه‌ی t.m گرفته و با اضافه کردن self (خود) و با تکیه بر مبانی اومانیستی، گروه انحرافی t.s.m را تشکیل داده است. این رهبر صهیونیستی با عنوان جعلی استاد اعظم و با القای تفکرات انحرافی خود، افرادی را با عنوان استاد انتخاب و در دیگر کشورها همچون کشورمان ایران، مأمور به تبلیغ و ترویج عقاید خود نموده است. این فرد که تا سال ۱۳۶۸ در ایران اقامت داشته به علت ناسازگاری با انقلاب و یا مأموریت خاص، ایران را ترک و ساکن امریکا شده است؛ در عین حال او ارتباط خود را با نمایندگانش در سراسر جهان حفظ نموده است. این فرد با نوشتن مقالاتی در نشریه امریکایی «دنیای یهود» که با بودجه یهودیان اداره می‌گردد ابتدا خود را به عنوان فردی صاحب نظر مطرح می‌کند و بعدها با چراغ سبز امریکا فرقه مطرح شده را به وجود می‌آورد.[2] او با ضبط فیلم جلسات و بیانات بی‌ارزش و انحرافی خود و با القای تفکرات به ظاهر معنوی، شخصیتی دوست داشتنی و مهربان از خود در ذهن هوادارانش ایجاد نموده تا حدی که بعضی از آنان ناآگاه به هنگام دیدن تصویر و یا شنیدن صدایش، اشک شوق ریخته و عاشقانه و مصرانه خواستار دیدن و زیارت او می‌شوند! یکی از کسانی که مرید او شده و به شوق دیدارش به امریکا رفته بود می‌گوید دیدگاهش درباره‌ی او با دیدن وضعیت ظاهری و اخلاقی او از جمله شرب خمر، ارتباط با زنی یهودی، و عدم رعایت مسائل اخلاقی به کلی تغییر کرده و با تأسف از اینکه عمری را بیهوده گذرانده است به ایران برمی‌گردد.[3]
این فرقه‌ی صهیونیستی با بهره‌گیری از روش‌های مدیتیشن (مراقبه از خود) و تفکر و تمرین باعث ایجاد تمرکز افراد در افکار آن‌ها شده و با بیان آموزه‌های بودائی و هندویی برای خود دیدگاه‌هایی پردازش نموده است.
t.s.m با تکیه بر تناسخ، اعتقاد به معاد و پاسخ‌گویی در عالم آخرت را رد کرده و باب جرأت بر معاصی و گناهان را برای هواداران خود باز می‌کند. متأسفانه روابط نامشروع و غیراخلاقی در این فرقه بسیار زیاد است. در جلسات گروهی، زنان و مردان رو به روی یکدیگر نشسته و ضمن این‌که دست‌های یکدیگر را می‌گیرند اظهار می‌کنند که دوست و عاشق یکدیگرند و این مسئله بارها و ساعت‌ها تکرار می‌شود. مسائلی همچون اعتراف به گناهان، نقاشی بدن برهنه، نقش زن فاحشه، و یا نقش مرد هرزه را بازی کردن و مانند آن در جلسات این فرقه دیده می‌شود.[4]
اعضای این فرقه در بعد سیاسی نوعی انزوا و گوشه‌نشینی را برگزیده و با تخریب مبانی اعتقادی طرفداران، افکار خاص مناسب با نظر سرویس‌های اطلاعاتی غربی و صهیونیستی را ارائه می‌کنند. این گروه اصولاً در مراسم سیاسی و عبادی شرکت نکرده و تابع نظرات رهبر فرقه یعنی آقای جمشیدرضا حاجی اشرفی می‌باشند. ایجاد نوعی رهبری کاریزماتیک با حیله‌گری و سوءاستفاده از مسائل شخصی افراد و معرکه‌گیری از سوی رهبر آن (که پناهنده به امریکا شده است) و نیز پردازش نوعی شخصیت خداگونه از این رهبر شیطانی در اذهان پیروان، سبب شده که آنان کاملاً مطیع و پیرو رهبرشان باشند.
این رهبر امریکایی و صهیونیستی با افراد یهودی در امریکا ارتباط تنگاتنگی دارد و از طریق سرویس‌های اطلاعاتی غرب حمایت کامل می‌شود؛ همچنین شواهد زیادی  وجود دارد که این فرقه و رهبران آن با بهائیان، فراماسونرها، و اتاق فکر صهیونیست‌ها ارتباط دارند. خانم سرور حسینی (رستگار) فرد ایرانی‌الاصل یهودی مقیم امریکا که دوست حاجی اشرفی می‌باشد در مواردی به ایران آمده و به همراه خواهر جمشیدرضا اشرفی در کلاس‌های t.s.m حضور یافته و گویی به عنوان ارزیابی و مسئول شاخه‌ی نیویورک، فردی به نام ایزاک (اسحاق) یهودی است که حاجی اشرفی با او ارتباط زیادی دارد و به نوعی از نظرات او کمک می‌گیرد. به هر حال تفکرات اومانیستی این فرقه‌ی غربی بسیار خطرناک و منحرف کننده می‌باشد.[5]

پی‌نوشت:

[1] . احمد حسین شریفی، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان‌های کاذب، نشر صهبای یقین، ۱۳۸۷، ص ۸۴.
[2] . روزنامه‌ی جمهوری اسلامی ایران، مورخ ۲۹/۲/۸۹.
[3] . همان مورخ، ۲۹/۲/۸۹.
[4] . همان، تاریخ ۲۹/۲/۸۹.
[5] . فرقه‌های نوظهور، حمید نگارش، قم: زمزم هدایت، ۱۳۹۰، ص ۱۲۲.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: فرقه‌های نوظهور، حمید نگارش...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.